قرارداد ناگفتهای که بر روابط میان یک انسان ناتوان و یک انسان «سالم» سلطه دارد، بر اساس این واقعیت استوار است که هر دو طرف تظاهر کنند تغییر کالبدی یا حسی هیچ تفاوتی، هیچ مانعی در روابط آنها به وجود نیاورده است ولو آنکه میانکنش آنها به شکلی پنهانی تحت تأثیر وسواسگونه این امر است و گاه حتی از همین لحاظ اشکال مبالغهآمیزی به خود میگیرد.
ヽ( ´¬`)ノپری
گافمن میگوید: «از فرد داغدیده خواسته میشود باری را که بر دوش دارد، نفی کند و اصولاً هرگز نشان ندهد چنین مشکلی داشته است، اما در همین حال از او خواسته میشود فاصلهاش را با ما در حدی حفظ کند که بتوانیم بدون مشکل تصویری را که از او داریم، مدیریت کنیم. به عبارت دیگر، به او توصیه میشود هم موقعیت خودش را بپذیرد و هم ما را، و به خصوص از این نکته به صورت طبیعی تشکر کند که با بردباری ما روبروست، آن هم بردباریای که هرگز به طور کامل به او داده نمیشود. بدینترتیب، یک پذیرش خیالین در پایه یک عادی بودن خیالی قرار میگیرد.»
ヽ( ´¬`)ノپری
موقعیت انسانی، موقعیتی بدنی است. بدن، مادهای است هویتساز، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی؛ فضایی که خود را در معرض دید و خوانش و ارزیابی دیگران قرار میدهد.
Perfectsunset75