بریدههایی از کتاب عشق و فقدان در زندگی و در درمان
۴٫۳
(۶)
گوته میگوید: «ما دو بار میمیریم: یک بار وقتی خودمان میمیریم و یک بار هم وقتی کسانی که ما را میشناختند و دوستمان داشتند میمیرند» (به نقل از کرنبرگ، ۲۰۱۰).
Shivayi
آیا هنوز دلم برای جورج تنگ میشود؟ قطعاً. آیا روزی میگذرد که به او فکر نکنم؟ شک دارم. آیا درد فعلیام به شدتِ قبل است؟ نه، مسلماً نه.
mo.howeyder
سکوت کردن منجر به ابهام و تنش میشود، درحالیکه پاسخ دادنْ همهچیز را آرام میکند»
Fahimeh Hakima
همانطور که وینیکات (۱۹۴۹) گفت: «اگر بیمار به دنبال نفرت عینی یا موجه باشد، باید قادر باشد به آن برسد؛ در غیر این صورت حس نمیکند که قادر است به عشق عینی برسد
کاربر ۵۲۰۹۹۳۲
تجربه کردن احساسات شدید و دردناک در کنار همدیگر مسلماً بهتر است از احساس اضطرابِ ناشی از تنها بودن و ارتباط نداشتن.
Eli
لذتِ عشق بیشتر از دردِ فقدان است.
Fahimeh Hakima
هنوز فکر میکنی که باید یک مادر بینقص داشته باشی. و هنوز نمیدونی که تو به همچین مادری نیاز نداری و اصلاً چنین مادری وجود نداره.»
کاربر ۷۴۲۱۳۲۰
هیچکسی نمیتواند جای کس دیگری را پُر کند.
Eli
افراد داغدیده از عزیزانشان جدا نمیشوند، بلکه راههایی برای حفظ ارتباط پیدا میکنند از طریق داراییهای شخصی، رؤیاها، گفتگوهای خیالی یا احساس کردن حضورشان همهٔ اینها به ساختن یک ارتباط درونی با شخصی که دیگر حضور ندارد کمک میکنند (شوختر، ۱۹۸۶).
Fahimeh Hakima
این همان نیروی مخربی است که میخواهد من را تسخیر کند. نه، در واقع، این بخش خوب من است که میخواهد تسخیرم کند تا بتوانم دیگران را از رنج کشیدن بازدارم. ناراحتی من زمانی بیشتر میشود که حس میکنم دارم کنترل بخش خوب وجودم را از دست میدهم و اجازه میدهم بخش بد وجودم بر من غلبه کند.
این بخش از نامه شکنجهای را به تصویر میکشد، جنگی دائمی بین نیروهای درونی خوب و پلید که آلیس و بیماران مرزی دیگر را به ستوه میآورد. همیشه از این وحشت دارند که خودِ بد پیروز شود.
کاربر ۷۴۲۱۳۲۰
«من زندگینامهٔ عالی جوزف آلسپ رو خوندم. عاشق این کتاب شدم. فهمیدم که میخوام روزنامهنگار بشم، نه دانشمند. تو میخواستی دانشمند بشی نه من. من نمیتونم زندگیِ نزیستهیِ تو رو زندگی کنم.»
کاربر ۵۲۰۹۹۳۲
عشق و فقدان در زندگی اجتنابناپذیرند و باشکوهترین لذتها و عمیقترین اندوههایمان را میسازند. هر رابطهای را پایانیست: بعضیها ترکمان میکنند، بعضیها به راه خود میروند و برخی هم از دنیا میروند. فقدانْ بخش «همیشهحاضر» زندگی ماست، از اولین جدایی از بدن مادرمان گرفته تا بزرگ شدن و ترک خانه، شکستهای عشقی، مرگ عزیزان و درنهایت آخرین فقدان، یعنی مرگ خودمان. برای رشد و شکوفایی باید سوگواری را بیاموزیم و، درعینحال که عزیز ازدسترفته را در گوشهٔ ذهنمان نگه میداریم، از او گذر کنیم. اگر نتوانیم این تعادل ظریف را حفظ کنیم، یا زندگیمان در رنجی بیپایان فرو میرود، یا موهبت برقراری ارتباطی عمیق و معنادار را با دیگران نخواهیم داشت.
Eli
برای رشد و شکوفایی باید سوگواری را بیاموزیم و، درعینحال که عزیز ازدسترفته را در گوشهٔ ذهنمان نگه میداریم، از او گذر کنیم. اگر نتوانیم این تعادل ظریف را حفظ کنیم، یا زندگیمان در رنجی بیپایان فرو میرود، یا موهبت برقراری ارتباطی عمیق و معنادار را با دیگران نخواهیم داشت.
Fahimeh Hakima
عشق، برخلاف فقدان، جبری نیست، اما بدون آنْ زندگی رضایتبخش نخواهد بود. روابطِ عمیق و ریشهدار لازمهٔ رشد و رضایتمندی انسان است.
Fahimeh Hakima
در اتاق درمان همواره دو نفر حضور دارند و این دو، درعینحال که زندگی خودشان را دارند، رابطهٔ متقابلی نیز بینشان برقرار است. بنابراین در هر لحظه، هم بیمار و هم روانکاو، در سطح خودآگاه و ناخودآگاه، تحت تأثیر تعاملات، پیشینه، پویاییهای روان و شرایط زندگی فعلی خود و نزدیکانشان هستند و همهٔ این عوامل همزمان افکار، احساسها، تعارضها و خیالپردازیهایی را در هر دو نفر برمیانگیزند. عشق و فقدان در زندگیِ یکی از آنها بر دیگری تأثیر میگذارد، خواه این تأثیر در سطح خودآگاه اتفاق بیفتد یا ناخودآگاه.
Fahimeh Hakima
فقط رابطههای اصیلِ انسانیست که زندگی را غنی و پربار میکند.
Fahimeh Hakima
از نظر فیربرن (۱۹۴۱)، هدفِ تحولْ حرکت از وضعیت وابستگی کودکانه به وضعیت وابستگی بالغانهٔ متقابل و دوجانبه است. برای رسیدن به این وضعیت تحولی، کودک باید بداند که «پدرومادرش خالصانه دوستش دارند... و اینکه پدرومادر خالصانه عشق او را میپذیرند» (صفحهٔ ۳۸). «اگر کودک چنین اطمینانی نداشته باشد، رابطهٔ او با ... [دیگران] پر از اضطراب جدایی شدید خواهد بود
Fahimeh Hakima
تجربه کردن احساسات شدید و دردناک در کنار همدیگر مسلماً بهتر است از احساس اضطرابِ ناشی از تنها بودن و ارتباط نداشتن.
Fahimeh Hakima
«انگار بخشش توی زندگیت وجود نداره. جامعهٔ یهودی شما رو نبخشیدن چون دانشمند مسیحی شدین، الکسا نمیتونه تو رو ببخشه، تو نمیتونی مادرت رو ببخشی و مطمئناً خودت رو هم نمیتونی ببخشی.»
Fahimeh Hakima
"آدم بهتره عاشق بشه و بعد دچار فقدان بشه تا اینکه اصلاً عاشق نشه."
Fahimeh Hakima
شعرْ ما را مستقیم به ناخودآگاه میبَرد و دسترسی به عمق احساسات خود و دیگران را، که آگاهانه در دسترس نیستند، تسهیل میکند (اختر، ۲۰۰۰).
Fahimeh Hakima
نیاز به ارتباط را نه یک ضعف، بلکه یک نقطهٔ قوت بداند که شاهدی است برای معنای واقعی انسان بودن.
Fahimeh Hakima
حجم
۳۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۸ صفحه
حجم
۳۴۵٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۸ صفحه
قیمت:
۱۴۷,۰۰۰
۴۴,۱۰۰۷۰%
تومان