
بریدههایی از کتاب آخرین کتاب فروشی لندن
۳٫۳
(۷)
و بهراستی ساوت رایدینگ کتاب الهامبخشی بود. داستان این کتاب پس از جنگ بزرگ به وقوع میپیوست، وقتی مردم باهم متحد شدند و خانم مدیر مدرسه در جایی که ذرهای امید در آن وجود نداشت، الهامبخش همگان شد. این کتاب داستانی قدرتمند دربارهٔ افرادی بود که میتوانستند بر هر مانعی که زندگی بر سر راهشان قرار میداد، غلبه کنند.
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
من توی جنگِ بزرگ بودم. هرگز نمیتونی فراموشش کنی، یعنی یه بخشی از وجودت میشه؛ مثل زخمی که هیچکس نمیتونه ببیندش.»
kiana2011
زنان خانهدار نیز مرتب به آنجا رفت و آمد داشتند. آنها نگران شوهرانشان بودند که در فرانسه میجنگیدند و ناراحت بودند که باید بار دیگر از فرزندانشان جدا شوند؛ زنانی که بهشدت نیاز داشتند چیزی حواسشان را پرت کند، یا راهی برای مشغول کردن ذهنشان بیابند تا آنچه را بر قلبهایشان سنگینی میکرد، فراموش کنند.
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
«بهترین امیدها رو در کتابها میشه پیدا کرد
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
آقای اِوِنز به قفسهٔ کتابهایی اشاره کرد که برای فروشگاههای دیگر در نظر گرفته بودند و گفت: «ببین با دلسوزیهات چی کار کردی. همیشه از خودت مایه میذاری تا به دیگران کمک کنی. نه فقط بهعنوان نگهبان کار میکنی، بلکه برای بقیهٔ کتابفروشها و مردم کتاب میخونی. بیرون، زندگیها رو نجات میدهی و اینجا روح آدما رو.»
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
گریس ادامه داد: «من از همهٔ شما قدردانی میکنم که کمک کردین این کتابفروشی رشد کنه. این کتابها هستن که ما را به هم نزدیک کردهن. عشق درون داستانها، ماجراهایی که ما رو همراه خودشون میکنن، و اینکه موقع خوندن این داستانها کاملاً حواسمون از دنیای اطراف پرت میشه. و به ما یادآوری میکنن که باید همیشه امیدوار باشیم.»
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
زیرا در دنیایی مانند دنیای آنها، با وجود مردمانی شجاع و عاشق و با آن همه داستانهای مختلف که از قدرت و پیروزی الهام میگرفتند، همیشه جای امیدواری بود.
کاربر ۹۸۳۱۳۹۰
حجم
۲۹۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۷ صفحه
حجم
۲۹۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۳۹۷ صفحه
قیمت:
۹۶,۰۰۰
تومان