نمیگه چی میخواد. شایدم نمیدونه چی میخواد. شاید هم میدونه ولی نمیتونه اونو تو قالب کلمات بریزه
nastaran
ما داریم پرت میشیم تو درۀ یه زندگی درونی. حدس میزنیم، پیش خودمون تحلیل میکنیم، قضاوت میکنیم، و بعد همه چیزو، بیسروصدا تو مغزمون دفن میکنیم. تدفینِ نامرییِ صامت. مرض قرن ما همینه: زندونی کردن حس و شعورت بهوسیلۀ خودت.
nastaran
بچۀ تو توی ذهناِته و همیشه توی ذهناِت بوده. تو هیچوقت اونو نزاییدهای، هیچوقت! تو یه چیزی تو ذهناِت زاییدهای و با خیالات و شایعات داری بزرگاِش میکنی.
AmirHossein
و اما واقعیت اینه که تو تنهایی، تنها موندهی. تو در کنار شوهرت تنها بودهی. با مادرت تنها بودهی. با بچهت تنها بودهی. حتی پونزده سال پیش هم که پسر و شوهری نداشتی تنها بودهی. و امروز، در واقع برای شکستن همین تنهایی، به این تیمارستان پناه آوردهی.
AmirHossein
تدفینِ نامرییِ صامت. مرض قرن ما همینه: زندونی کردن حس و شعورت بهوسیلۀ خودت
mahdi maghsoudi