بریدههایی از کتاب مجموعه اشعار شمس لنگرودی (دفتر دوم)
۴٫۵
(۶)
از زحمتکشان
خارپشتان را دوست دارم
از پستانداران
خفاشان را
از خزندگان
ماران را دوست دارم
از گزندگان
آدمیان را.
کاربر حسن ملائی شاعر
دلتنگی
خوشهی انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه.
masihakekooshmooloo
اینهمه از تاریکی بد نگویید
شما که فروش چراغتان
به لطف همین تاریکی است.
abbas5549
تمامی روزها یک روزند
تکه تکه
میان شبی بیپایان.
سحری
کاش دستت را میگرفتم
از پلهی تاریخ پایین میدویدیم
به ابتدای زمین میرسیدیم
آنجا که در گِل آدمی
گُل رازقی میرویید
کاش نبضات را میگرفتم و منتشر میکردم
تا دنیا به حال طبیعیاش برگردد.
آرزو ایرانمهر
رؤیا
صدای گلی است
در خانهای
که گلی نیست.
kamrang
من و تخت جمشید ویرانیم
از راههای دور
به دیدن ما میآیند
عکس میگیرند
میروند و فراموش میکنند.
عکسهای من!
شادمانیشان، کجای شوربختیِ ما پنهان است.
سحری
جز در لاکم
کجا بگریزم.
sara_bavifard
چرا ننویسم زیباست زندگی
وقتی که دو کرکس را در عشق بازیشان دیدهام
چرا ننویسم زیبا نیست زندگی
وقتی تفنگ شکارچی
به صورتشان خیره بود.
آرزو ایرانمهر
دلگرمی تو
بالهای مناند.
چیزی بگو
گاهی چنانم بی تو
که عبور سایهام از کنارم
نگرانم میکند
tasnim
به بچه دروغ گفتن خطاست
آنان بزرگ میشوند
دروغهای بزرگتری میگویند
و دروغ شما
آشکار میشود
به بچه دروغ گفتن خطاست.
abbas5549
چیز بدی نیست جنگ
شکست میخورم
اشغالم کنی.
asmam
تمامی روزها یک روزند
تکه تکه
میان شبی بیپایان.
িមተєကє .నមժមተ
عمر
حسرت جشنی است بیکران
که هلهلهاش
از پس دیوارها به گوش میرسد.
িមተєကє .నមժមተ
نومیدی
برفی است
که آرام میبارد
بیدار میکند
شعله را و سکوت را
در سرما.
masihakekooshmooloo
جز روزگار من
همه چیز را سفید کرده برف.
منکسر
گنجشکان لاف میزنند:
جیک جیک، جیک جیک
جیک هیچ یکشان در نیامد
تو که دور میشدی.
Hakime Zare
عمر
حسرت جشنی است بیکران
که هلهلهاش
از پس دیوارها به گوش میرسد.
kamrang
کاش زنده بودم
و نقشهی راهها را عوض میکردم
طوری که تو تنها
از رگ من بگذری
اما همه چیزی که به این سادگی نیست
شنیدهام پر درآوردی
وقتی که به من رسیدی
و چنان دور گشتی
که تو را
دیگر ندیدم.
tasnim
سنجاقکی که از صدای تو شکل میگیرد
بر خاک تری مینشیند
که شعرم از آن میروید
صدایم کن.
ناربُن
دستهای تو
تصمیمم بود
باید میگرفتم و دور میشدم.
abbas5549
چه بود بیداری
که زندگیش نام کرده بودند.
abbas5549
بیداری هنوز؟
از روشنی هوا فهمیدم.
abbas5549
۸۸
چیز بدی نیست جنگ
شکست میخورم
اشغالم کنی.
raha
عمر
نامهای است که به هم مینویسیم
با نُک بالمان
بر دریا.
িមተєကє .నមժមተ
بین من و تو
چهل زندان بود
حیاط به حیاط زندان
با پرچم صلحی در دست آمدم
تو نبودی.
tasnim
کاش دستت را میگرفتم
از پلهی تاریخ پایین میدویدیم
به ابتدای زمین میرسیدیم
آنجا که در گِل آدمی
گُل رازقی میرویید
کاش نبضات را میگرفتم و منتشر میکردم
تا دنیا به حال طبیعیاش برگردد.
tasnim
تکرارم کن
زمین بهاری! تکرارم کن
حیف است
در چنین هلهله از خاکت نرویم.
آرزو ایرانمهر
نگران توام
ای باروت
ویرانم مکن
ویران میشوی.
abbas5549
خوشهی انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه.
sama.k
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۸۸ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۸۸۸ صفحه
قیمت:
۲۳۳,۰۰۰
تومان