محمدبن حکیم گفت: نزد حضرت امام صادق علیهالسلام نام سلمان برده شد، فرمود: آن عزیز سلمان محمدی است، سلمان از ما اهل بیت است. او همواره به مردم میگفت: شما از قرآن به طرف احادیث فرار کردید؛ چرا که قرآن را کتابی دقیق یافتید که شما به وسیله آن به اموری مثل خال و پوسته و رشته نازک هسته خرما و دانه خردل محاسبه میشوید. این امر شما را به تنگ آورد؛ لذا به سوی احادیثی که بر شما گشایشی باشد، فرار کردید.
مهدی
محمدبن حکیم گفت: نزد حضرت امام صادق علیهالسلام نام سلمان برده شد، فرمود: آن عزیز سلمان محمدی است، سلمان از ما اهل بیت است. او همواره به مردم میگفت: شما از قرآن به طرف احادیث فرار کردید؛ چرا که قرآن را کتابی دقیق یافتید که شما به وسیله آن به اموری مثل خال و پوسته و رشته نازک هسته خرما و دانه خردل محاسبه میشوید. این امر شما را به تنگ آورد؛ لذا به سوی احادیثی که بر شما گشایشی باشد، فرار کردید.
مهدی
وقتی خبر مرگ مالک اشتر نخعی به امیر المومنین رسید؛ محزونانه آهی کشید و گفت: خدا مالک را رحمت کند. بر من وفات او چه سخت است. اگر صخرهای بود، صخرهای بسیار محکم بود و اگر کوه بود، کوهی بلند بود و گویا قطعهای از پیکر من جدا شد.
مهدی