بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب الکترا | طاقچه
تصویر جلد کتاب الکترا

بریده‌هایی از کتاب الکترا

نویسنده:اوریپید
انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲۳ رأی
۴٫۰
(۲۳)
الکترا: کسی بینوایان را به دوستی نمی‌گیرد.
Mostafa F
الکترا: با ما مهربان باش. ما رنج دیدیم و سزاوار مهربانی هستیم
Mostafa F
شاید مغلوب گردم اما دشمنانم هرگز لذت بی‌حرمتی به مرا نخواهند چشید.
علی دائمی
شهر ما دیر خشنود می‌شود و زود عیب را می‌جوید.
علی دائمی
چگونه می‌توانی به خدایی باور داشته باشی که فرمان قتل می‌دهد؟
pejman
پسر پدری پاک‌زاد را دیده‌ام که پوچ و میان‌تهی است و فرزندانی نیک از پدر و مادری فرومایه. در دل مردی توانگر، کاستی دیده‌ام و شوری ارجمند در تنی افتاده. به راستی آدمیزاد چگونه می‌تواند این دو را از هم بازشناسد و میان آنها داوری کند؟ با دارایی بسنجد؟ پیمانه‌ای نارواست. آیا تنگدستی اندازه‌ای بهتر است؟ نه! آن هم این کاستی را دارد
علی دائمی
این شرم‌آور است که به جای یک مرد، یک زن بر خانه فرمان براند.
علی دائمی
سرشت مردان سرشار از پریشانی است.
علی دائمی
زن بدکردار آماج بیزاری‌ست.
علی دائمی
نشان استواری برای مردانگی نیست. سرشت مردان سرشار از پریشانی است.
ali73
فرهیختگان می‌توانند بر دیگران دل بسوزانند که ناسودگان چیزی از آن نمی‌دانند.
کاربر حسن ملائی شاعر
آدمیان را همان گونه که می‌یابی داوری کن. پیمانه پاک‌زادی منش است.
کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
به خود بالیدی که چون مال بسیار داری کسی هستی. اما دارایی اندکی در کنارت می‌ماند. توانگری نه، نیکنامی است که می‌پاید. زیرا نام نیک هماره ماندگار است و پلیدی را می‌راند. توانگری نارواست و با بدکرداران می‌ماند. چون گُلی اندک زمانی شکوفاست و سپس برباد می‌رود.
لي لا
کسی بینوایان را به دوستی نمی‌گیرد.
pejman
کلوتایمنسترا: تو دور از دوستان و همسایگان زندگی می‌کنی؟ الکترا: کسی بینوایان را به دوستی نمی‌گیرد.
آرمان
اورستس: کسی اینجا نیست که تو را سرزنش کند. الکترا: شهر ما دیر خشنود می‌شود و زود عیب را می‌جوید.
Mirshaki
از منظر سیاسی آیا ما می‌توانیم این دو جوان را همانند قربانیان مدرن تبعید بدانیم؟ پیچیدگی‌های الکترا‌ی اوریپید به ما کمک می‌کند به موقعیت‌های قابل‌مقایسه در روزگار خودمان بیاندیشیم. چه فشارهایی جوانان امروز را به سوی مرگ قهرمانانه سوق می‌دهد؟
miladtj90
هیچ مرد تن‌آسایی نمی‌تواند بی رنج و زحمت زندگی‌اش را بگذراند، حتی اگر هماره نام خدایان بر لبانش باشد.
کاربر حسن ملائی شاعر
بگذار چشمانم را با پاره جامه‌ام از آب بزدایم. اشک خیس‌شان کرده است.
کاربر حسن ملائی شاعر
بگذار هیچ تبهکاری گمان نبرد اگر دور یکم را خوب دویده از دادگری برگذشته است.
کاربر ۶۹۶۳۰۰۷

حجم

۵۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

حجم

۵۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۷۷ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان