«هیچوقت خیلی دیر یا زود نیست. هر چیزی در زمان خودش اتفاق میافته.»
taramosavi
«همهٔ ما در آرزوی چیزایی هستیم که از دست دادیم، ولی گاهی یادمون میره چی داریم.»
taramosavi
کلمهٔ «وقت» یا «زمان» را در نظر بگیرید.
عبارتهای بسیاری را با آنها میسازیم: وقت گذراندن، وقت هدردادن، وقتکشی، ازدستدادنِ وقت،
بهوقتش، بهاندازهٔ کافی وقت داشتن، صرفهجویی در وقت،
زمان طولانی، درست سر وقت، به اتمام رسیدن وقت، توجه به گذر زمان، وقتشناس بودن، وقت گذاشتن، وقت خریدن.
بهاندازهٔ دقیقههای یک روز، عبارت برای «وقت» وجود دارد.
اما روزگاری بود که هیچ کلمهای برای توصیف وقت نبود، زیرا کسی آن را نمیشمرد.
mary
«وقتی خدا روزهای انسان رو محدود میکنه، حکمتی پشتش هست.»
«چه حکمتی؟»
«اینکه هر روزمون گرانبها و ارزشمند باشه.»
mary
از وقتی لحظات را شمردیم، خوشی را از دست دادیم.
همواره در جستجوی دقیقهها و ساعتهای بیشتریم تا هر روز چیزهای بیشتری به دست بیاوریم. لذت سادهٔ زندگی بین دو طلوع از بین رفته است.
mary
«هر کاری که امروز بشر برای کارآمدبودن، برای پرکردن ساعتهاش انجام میده، راضیش نمیکنه. فقط برای انجام کارهای بیشتر حریصترش میکنه. بشر میخواد هستی خودش رو صاحب بشه، ولی هیچکس صاحب زمان نیست.»
mary
او توضیح داد که چطور از وقتی لحظات را شمردیم، خوشی را از دست دادیم.
همواره در جستجوی دقیقهها و ساعتهای بیشتریم تا هر روز چیزهای بیشتری به دست بیاوریم. لذت سادهٔ زندگی بین دو طلوع از بین رفته است.
mary