بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پس از تو | طاقچه
۳٫۶
(۱۳۵)
فرانسیس استیوپید فاکفیس هاوتنه
آلیس در سرزمین نجایب
هر آدمی که درموردش حرف زدیم، براش سوگواری کردیم و اندوهناک بودیم، هنوز بین ماست و در هر قدممون با ما گام بر می‌داره. و مهم نیست که بعد از شش ماه اون رو از دست داده باشیم یا بعد از شصت سال، همین که اون رو داشتیم، خوش شانس بودیم.» سر تکان داد. «خوش‌شانس بودیم که اونها رو داشتیم.»
mahsa
راه بیرون آمدن از اندوه هیچ‌وقت مستقیم نیست. هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد
مهشاد
یا اینکه چطور برای یک شب کوتاه دوباره احساس زنده و بی‌پروا بودن کرده بودم. وقتی زوج‌ها را می‌دیدم که سرها را نزدیک هم آورده و کارت پروازشان را نگاه می‌کنند و می‌خواهند برای ماجراجویی‌های عاشقانه یا برای عشق‌ورزی‌های پرهیجان به جاهای دور بروند، به او فکر نمی‌کردم. هربار که در راه رفتن به سرکار و برگشتن، آمبولانسی آژیرکشان از کنارم می‌گذشت، به او فکر نمی‌کردم. و مطمئنا حتی شب‌هایی که تنها توی خانه روی کاناپه می‌نشستم و به برنامه تلویزیونی که چیزی از آن نمی‌فهمیدم، خیره می‌شدم و شبیه به تنهاترین آدم روی زمین به نظر می‌رسیدم، به او فکر نمی‌کردم.
mahsa
مادرم با ناباوری به او خیره شد. «تو پاهاتو وکس کردی؟» «کردم؛ و اگه می‌دونستم یه چنین دردی رو تحمل می‌کنی، عشقم، دهن گشادمو می‌بستم. این چه شکنجه ایه؟ کدوم خری فکر می‌کنه کار خوبیه؟» «برنارد...» «اهمیتی نمی‌دم. خیلی درد کشیدم جوسی. ولی اگه باعث بشه که دوباره برگردیم به حالت قبل، بازم انجامش می‌دم. دلم برات تنگ شده. خیلی. تا وقتی کنار همیم، اهمیتی نمی‌دم که بخوای صدتا دوره دانشگاهی بری ـ سیاست فمینیسم، مطالعات خاورمیانه، قیطان‌دوزی برای سگ‌ها، هر چی؛ و برای اینکه بهت اثبات کنم که به خاطرت تا کجا پیش میرم، وقت اپیلاسسیون برای کل بدن گرفتم.»
Xerxes
مان شیوه قدیمی زنان را پیش گرفتم: بی‌توجهی به هر چیزی که یک مرد می‌گوید یا انجام می‌دهد و ترجیح دادن صدای بی‌وقفه طبل درون خود. اوضاع من فرق می‌کرد. این من بودم که او را بوسیدم. همه‌چیز به خاطر من اتفاق افتاده بود. پس تنها باید خودم را سرزنش می‌کردم. سعی کردم به خودم بگویم که احتمالاً خوش‌شانس بودم که زود جستم. به خودم گفتم بهتر شد که الان فهمیدم نه شش ماه دیگر، و در ذهنم جلوی آن علامت تعجب گذاشتم
mahsa
.Fuck Da Police T-shirt
☆rose☆
این نباید نهایت افق دید تو توی زندگی باشه، حرفم رو می‌شنوی؟
mahsa
پس از تو جوجو مویز
ala
نمی‌تونم بگم باهات موافقم، ولی درکت می‌کنم. فکر کنم ویل به تو افتخار می‌کنه. کلارک، تو آدم خوبی هستی. می‌بوسمت.
Dayana
ولی خیلی خوب می‌دانستم که شخصیتی که تصمیم می‌گیری به جهان ارائه دهی می‌تواند خیلی متفاوت از شخصیت درونی‌ات باشد. می‌دانستم که اندوه می‌تواند باعث شود طوری رفتار کنی که حتی خودت نمی‌توانی آن را بفهمی
مهدیه
بعضی روزها احساس می‌کنی درد و غم دارد مثل یک ویروس به تو منتقل می‌شود،
mahsa
«می‌دونی چی حال منو بد می‌کنه؟ اینکه تو مرتب قول می‌دی یه زندگی جدید شروع کنی، بعد خودت رو فدای هر ولگرد و بچه بی‌پناهی می‌کنی که سر راهت پیدا می‌شه.»
محمدحسن
ظاهر اگرچه همه‌چیز نیست، ولی حداقل زیربنای خیلی چیزهاست.
اژدهای کوچک
و بعد اشک‌های داغ احمقانه‌ام از چشمان احمقم باریدن می‌گرفت.
اژدهای کوچک
حرف زدن با او مثل نفس کشیدن بی‌دردسر بود.
اژدهای کوچک
«باید یه کاری بکنی. نمی‌شه تا ابد فقط رو نشیمن گاهت لم بدی.»
محمدحسن
حیرت‌انگیز است که چه‌قدر سریع می‌توان با جایی مثل بیمارستان خو گرفت.
محمدحسن
تو فقط همین یه زندگی رو داری
Mhd_Alimardani
خیلی از آدما دنبال خوشی خودشون می‌رن، اون هم بدون اینکه حتی یک لحظه خرابی‌هایی که پشت سرشون به‌جا می‌گذارن فکر کنن.
Mhd_Alimardani

حجم

۳۹۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

حجم

۳۹۱٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۳۸,۵۰۰
۳۰%
تومان