بریدههایی از کتاب مرید راستین: تاملاتی دربارهی سرشت جنبشهای تودهوار
۳٫۱
(۸)
آن که خواستار تغییر بنیانی است (رادیکال) و کسی که هوادار سنتها و روشهای زندگی گذشتگان است (مرتجع) از زمان حال بیزارند و آن را انحراف و ناهنجاری میبینند. هردو آمادهاند که با بیرحمی و بیپروایی اکنون را درنوردند، و هردو از ایدهی فداکاری استقبال میکنند. پس، اختلافشان کجاست؟ عمدتا در نگاهشان به انعطافپذیری سرشت انسانی. آدم رادیکال باوری پرشور به کمالپذیری نامحدود سرشت انسانی دارد. وی معتقد است که با تغییر محیط انسانی و تکمیل فنون انسانسازی، جامعهای کاملاً نو و بیسابقه ساخته و پرداخته خواهد شد. انسان مرتجع بر این باور نیست که آدمی امکانات ناشناختهای برای بهبود اوضاع خود دارد. اگر قرار است جامعهی باثبات و سالمی شکل بگیرد، الگوی آن باید مدل امتحان پس دادهی گذشته باشد. وی آینده را بهعنوان بازگشتی به شکوه[ گذشته ]و نه یک نوآوری بیسابقه میبیند.
khatere
ظاهرا بین ناخرسندی از خود و زودباوری پیوندی برقرار است.
khatere
اختلاف بین محافظهکاران و رادیکالها ظاهرا در نگاه آنان به آینده بروز میکند. ترس از آینده موجب میشود که در برابر آن موضع بگیریم و به وضع کنونی بچسبیم، در حالی که باور به آینده ما را پذیرای تغییر میکند.
احسان رضاپور
جنبش تودهوارِ در حال اعتلا امید مبرم را تبلیغ میکند. مشتاق برانگیختن پیروانش به اقدام است و همین امیدِ قابلدسترس و نزدیک است که مردم را به اقدام وامیدارد. مسیحیت نوظهور پایان جهان و سلطهی قریبالوقوع بهشت آسمانی را موعظه میکرد؛ بلشویکها وعدهی نان و زمین را میدادند؛ ژاکوبنها آزادی و برابری فوری را نوید میدادند؛ و هیتلر پایان فوری قرارداد اسارتبار ورسای و کار و عمل برای همه را تبلیغ میکرد. بعدا، وقتی جنبش به قدرت میرسد، تأکید تغییر جهت میدهد و بر امید دوردست، رؤیا و خیال نهاده میشود. علت این امر آن است که جنبش تودهوارِ «بهقدرترسیده» دلمشغول حفظ وضع کنونی است و اطاعت و شکیبایی را فراتر از اقدام خودجوش مینشاند و تحسین میکند. زمانی که «امید به چیزی داریم که نمیبینیمش، با شکیبایی در انتظار آن میمانیم.» ۷
khatere
تجزیهی یک جامعهی روستایی، قبیله یا کشور به افراد مستقل، روح شورش علیه قدرت حاکم را نابود یا سرکوب نمیکند. بلکه تقسیمبندی مؤثرْ تنوع گروههای منسجم ــ نژادی، مذهبی یا اقتصادی ــ را که با یکدیگر چشموهمچشمی دارند و نسبت به هم بدگمانند، ترویج میکند.
khatere
مردمی که زندگی کامل و ارزشمندی دارند آمادهی مردن برای منافع خود یا کشورشان یا یک آرمان مقدس نیستند. ۹ اشتیاق به داشتن، و نه داشتن، مادر بیپروایی و از خود گذشتگی است.
khatere
چگونه میتوان این حقیقت را توضیح داد که میلیونها اروپایی پذیرفتند که به اردوگاههای مرگ و اتاقهای گاز برده شوند در حالی که بیهیچ تردیدی میدانستند که به سوی مرگ میروند؟ این قدرت دهشتناک هیتلر را نباید نادیده گرفت که میدانست چگونه دشمنانش (دستکم در اروپای قارهای) را از امید تهی سازد
khatere
نقطهی مقابل یک مذهبی متحجر و متعصب، نه یک خداناباور افراطی، بلکه کلبیمسلکی معتدل است که اهمیتی به وجود یا عدم خدا نمیدهد. خداناباور (آتهایست) آدمی مذهبی است؛ وی به خداناباوری معتقد است که همانا یک مذهب نوین است
khatere
«مذاهب پرشور و شوق غالباً همّ و غم خود را به ابراز نفرت، نابودی، یا در بهترین حالت ترحم نسبت به چیزی منحصر میکنند که اصلاً به آنها تعلق ندارد.
khatere
«مذاهب پرشور و شوق غالباً همّ و غم خود را به ابراز نفرت، نابودی، یا در بهترین حالت ترحم نسبت به چیزی منحصر میکنند که اصلاً به آنها تعلق ندارد.
khatere
باید پیش از پدید آمدن جنبش و رهبری، اشتیاقی برای پیروی و فرمانبری، و نیز نارضایتی شدید از وضع موجود و شکلگرفته باشد.
khatere
وحدت جمعی نتیجهی عشق برادرانهی مریدان به یکدیگر نیست. وفاداری مرید راستین به یک کل ــ کلیسا، حزب، ملت ــ و نه به یک همتای خود است. وفاداری حقیقی بین افراد فقط در یک جامعهی رها و نسبتا آزاد میسر است. همانطور که ابراهیم آماده بود تنها پسرش را قربانی کند تا وفاداری خود را به یهوه (خدای یهود) ثابت کند، نازیها و کمونیستهای افراطی نیز باید آماده میبودند که بستگان و دوستان خود را قربانی کنند تا سرسپردگی کامل به آرمان مقدسشان را نشان دهند
khatere
باور به آرمانی مقدس تا اندازهی زیادی یک جایگزین برای خودباوریِ از دست رفتهمان است.
احسان رضاپور
حجم
۱۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان