بریدههایی از کتاب در باب خلوتگزینی
۳٫۷
(۹)
بزرگترین دانش در جهان این است که بدانی چگونه با خود زندگی کنی
Hamidy
در مکانهای خلوت، برای خود جمعیتی انبوه باش.
آرام
درخصوص دانشی که کسب نمودهای بیم نداشته باش، زیرا اگر تو خویشتنت را بهواسطه آن اصلاح کرده باشی تاثیر آن از بین نخواهد رفت. پاسخ آن مردی را به خاطر بیاور که از او پرسیده بودند که چرا میباید در هنری کهاندک مردمی قادر به فراگیری آن هستند، چنین دچار زجر و محنت شود" برایم همیناندک نیز کافی است؛ یک نفر نیز کفایت میکند؛ حتی اگر هیچ کس هم نباشد باز کفایت مینماید. "
کتابدوست
انسانها میبایست اشیاء را تابع و فرمانبردار خویش سازند نه اینکه خود را تابع و فرمانبردار اشیاء نمایند.
yazdaan
اکثر لذات تنها به این جهت ما را در آغوش گرفته و نوازش میکنند که بتوانند ما را خفه کنند،
yazdaan
هیچ موجودی مردمگریزتر از آدمی نیست و[ در عین حال ]هیچ موجودی اجتماعیتر از آدمی نیست؛ مردمگریزی او به سبب معاصی وی است و اجتماعی بودنش به جهت طبیعتش.
آرام
همه کس میدانند که تمام امور در یک سرزمین بسته به اهتمامی است که آن کشور در آموزش و پرورش کودکانش به کار میبندد. با این وجود سپردن ایشان به لطف و مرحمت والدینشان، فارغ از اینکه چقدر ممکن است ساده لوح یا ضعیف باشند، عملی است کاملا غیر منطقی.
کتابدوست
چنین نیست که مرد حکیم نمیتواند در هر جایی شادمان باشد یا اینکه در میان ندیمان خلوت گزیند، بلکه بیاس میگوید که، اگر چنین مردی حق انتخاب داشته باشد از دیدن بسیاری از مردم حذر خواهد نمود.
yazdaan
مردم همیشه در پی یافتن راهحلی مناسب نیستند.
yazdaan
تاریخنگاری خوب، تاریخی است که توسط مردانی که خود عامل ایجاد وقایع بودهاند و یا در ایجاد آن نقش داشتهاند نوشته شده باشد، یا لااقل توسط کسی که از چنین بخت مساعدی برخوردار بوده که در واقعهای مشابه واقعه مدنظر مشارکت جسته باشد.
ali73
تصور اینکه چگونه یک ذهن دقیقا بین دو تمایل موازی آونگ باقی میماند، جالب است؛ چنین حالتی بیشک منجر به تصمیم نخواهد شد زیرا انتخاب مستلزم عدم برابری ارزش هاست؛ اگر کسی ما را مختار به انتخاب یک بطری نوشیدن و یک تکه گوشت نماید، در حالی که به یکاندازه میل به نوشیدنی و خوردن داریم، یقینا هیچ نتیجهای جز آن که از گرسنگی و تشنگی بمیریم، در انتظارمان نخواهد بود!
ali73
اگر بتوانیم باید همسر، فرزند، اموال و از همه بالاتر سلامتی داشته باشیم، اما نباید چنان بدانها وابسته شویم که شادیمان منوط به ایشان باشد.
احسان رضاپور
تو و یک همصحبت برای یکدیگر کافی هستید؛ و آن دو نفر تو و نفس خویش هستید. باید جماعت برایت[ درحکم ]یک نفر و یک نفر برایت[ در حکم جماعتی ]باشد
sunnaz
همانگونه که بیماری مسری به خصوص در جمعیت از شدت و خطر بیشتری برخوردار است، همین طور هم شما باید از تبهکاران و پیروی ایشان بر حذر باشید. از آنجا که تعداد ایشان[ عامه مردم ]بسیار است، خطر تشبث بدانها در هر دو مورد بسیار است، یا باید از بسیاری از ایشان حذر نمود زیرا ایشان[ به لحاظ شخصیت ]متفاوتند.
yazdaan
نباید اجازه دهیم که برندگیمان با لذتی که از کتابها میبریم، کند شود. این لذت مشابه همان لذاتی است که مدیر املاک، انسان خسیس، مرد شهوتران و انسان جاهطلب را فاسد مینماید.
yazdaan
اکنون که متعهد به زیستن در خلوت و بدون معاشر و همنشین شدهایم، باید گذاشت تا شادیمان قائم به نفس خودمان باشد؛ باید خود را از قید و بندهایی که ما را به دیگران پیوند میدهند، رهایی دهیم؛ باید چنان بر نفس خویش تسلط یابیم که در تنهایی خویش براستی و حقیقت زندگی نمائیم و بر این خلوت خویش راضی و خرسند باشیم.
احسان رضاپور
آدمی میبایست خود را نوازش کند، تسلی دهد و بالاتر از همه اینکه خود را کنترل نماید
احسان رضاپور
بیائید شهامت بهرهمندی از لذات زندگانی را داشته باشیم. این لذات برای زندهها خلق شدهاند؛ به زودی به خاکستر، شبح و اشخاصی که تنها در افسانهها از آنها یاد میشود، بدل خواهیم شد.
احسان رضاپور
مجازات حقیقی این است. هیچ گنهکاری معاف و مبری نیست، چرا که خود قاضی خویش است.
☆Nostalgia☆
سقراط عنوان نموده که برخی از انسانها با سفر تعالی نیافتهاند. او گفته "یقین دارم که او[ از این سفر ]چیزی حاصل نکرده است،[ زیرا ]با خود همسفر بوده است
بهرام
در مکانهای خلوت، برای خود جمعیتی انبوه باش
بهرام
تحرک خویش را به دنیا اختصاص دادهاند، معقولتر و مناسبتر است.
ما بهاندازه کافی برای دیگران زندگی کردهایم. بگذارید دستکم این ایام پایانی عمر را برای خویش زندگی کنیم، افکار واندیشههایمان را به نفس خویش و انجام کارهای نیک متوجه نمائیم. مهیا شدن استوار برای توجه به خویش و خلوت گزیدن، کار چندان آسانی نیست. این امر به جهت جلب توجه سایرین مشکلات بسندهای برایمان ایجاد مینماید. از آنجا که خداوند نیز عزم ما برای رها کردن کارهای معمول جهت عزیمت را تائید مینماید، پس باید برای آن آماده بود؛ باید چمدانمان را ببندیم و[ جمع ]را برای یک مصاحبت دلپذیر با خویش ترک نمائیم؛ باید خود را از آن دامهای سختی که ما را به دیگر چیزها متصل مینمایند و از آن فاصلهای که باعث دور شدن از خویشتنمان میشود، رها شویم. باید آن غل و زنجیرها را بگسلیم و از امروز به بعد دیگران را دوست بداریم اما جز با خودمان وصلت ننماییم. مخلص کلام اینکه، بگذار دیگران در کنارمان باشند اما نه آن چنان سخت و تنگ که جز با بریدن تکهای از خود یا پوستمان نتوان ایشان را از خود جدا کرد. بزرگترین دانش در جهان این است که بدانی چگونه با خود زندگی کنی.
بهرام
خطاها از پس خشم چون اجسامی در میان مه، بزرگتر به نظر میآیند
fatemeh beig nezhad
"یقین دارم که او[ از این سفر ]چیزی حاصل نکرده است،[ زیرا ]با خود همسفر بوده است! "
چرا ما در پی یافتن سرزمینهایی که از خورشید بیگانه گرم شدهاند، بر میآییم؟ کدامین فراری از سرزمین خویش قادر به رهایی از خویشتن است؟
Hamidy
حجم
۱۰۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
حجم
۱۰۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۲۹ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان