![تصویر جلد کتاب مسئله اسپینوزا](https://img.taaghche.com/frontCover/165695.jpg?w=200)
بریدههایی از کتاب مسئله اسپینوزا
۳٫۵
(۴۰)
حالا تلاش میکنم فقط نگران مسائلی باشم که درموردش کنترل دارم.»
کاربرm-jamali
«بیشتر کارهایی که رهبران دینی انجام میدن کمترین ارتباط رو به خدا داره.
red rose
«اینکه خدا ما رو شکل خودش نساخت ما او رو شبیه خود ساختیم. ما تصور میکنیم که او موجودی چون ماست، نجوای عبادت ما رو میشنوه و خواستههامون براش اهمیت داره...»
کاربر ۵۹۷۹۹۱۱
هیچچیز در خود و از خود خوب یا بد، خوشایند یا ترسناک نیست. تنها ذهنته که اون رو اینطوری میسازه.
Elina Asg
مقامات مذهبی، از هر دستهای، به دنبال این هستن که جلو رشد قوای عقلانی مردم رو بگیرن.»
red rose
«دقیقاً. به عبارت دیگه چیزی که باور داری، یا میگی که باور داری، مهم نیست، اینکه چطور زندگی کنی مهمه!
red rose
شما سعی داشتید تودهٔ مردم رو از طریق قدرت ترس و امید در کنترل داشته باشید، چماق سنتی رهبران مذهبی در طول تاریخ
کاربرm-jamali
افسوس! اگر تمام انسانها خردمند بودند،
مهربان و رئوف بودند،
آنگاه دنیا بهشت میبود،
ولی اکنون اغلب جهنم است!
Elina Asg
«گوته و اسپینوزا هردو بر این موضوع تأکید دارن که ما نباید سرنوشت خود رو منوط به چیزی فسادپذیر و ناپایدار کنیم. در عوض، اسپینوزا اصرار داره که به چیزی فسادناپذیر و ابدی عشق بورزیم.»
کاربرm-jamali
شخصیت، سرنوشت را میسازد.
پریسا همانی
ولی معنای لغت "بردبار" رو به یاد داشته باش ـ یعنی ما عقاید دیگران رو تحمل میکنیم، حتی اگه اونها رو غیرمنطقی بدونیم.»
nastaran
من از هیچ قدرتی در روی زمین بهجز شعور خودم تبعیت نمیکنم.»
nastaran
فکر نمیکنم زیر سؤال بردنْ بیماری باشه. اطاعت کورکورانه بدون سؤال کردن بیماریه.»
nastaran
«ترس باعث پرورش خرافه میشود.»
nastaran
هیچچیز در خود و از خود خوب یا بد، خوشایند یا ترسناک نیست. تنها ذهنته که اون رو اینطوری میسازه.
nastaran
عقاید اشتباهْ آرامش متزلزل و دروغین به بار میآورد.
red rose
فکر میکنم ریشهٔ این مسئله در خطایی بزرگ و بنیادی باشه. خطای فرض گرفتن خدا بهعنوان موجودی زنده، موجودی که فکر میکنه، موجودی در تصورات ما، که درمورد ما و شبیه به ما فکر میکنه.
red rose
آیا حقیقتاً باور داری که ما بهعنوان انسانهایی میرا، متقلب، خبیث یا خشکرفتار شبیه خدا آفریده شدیم؟ به کسانی مثل مادر من فکر کن که در بیست سالگی مردن، یا افرادی که کور، ناقص یا دیوانه به دنیا اومدن یا اونهایی که مبتلا به خنازیر بودن یا ریههاشون از کار افتاده یا خون بالا میآرن، یا اونهایی که حریص یا آدمکش هستن، اونها هم شبیه خدا هستن؟ تو فکر میکنی خدا دارای توانایی ذهنی شبیه ماست و دوست داره که چاپلوسیش رو بکنن و اگه ما از قوانین اطاعت نکنیم، حسودیش میشه یا کینه به دل میگیره؟ اصلاً این شیوهٔ تفکر ناقص و معیوب میتونه در موجودی کامل وجود داشته باشه؟ این فقط شیوهٔ صحبت کسانیه که کتاب مقدس رو نوشتن.»
red rose
تو میگی که سعادت ابدی جای دیگهایه. به من درمورد این جای دیگه بگو.»
«من فقط میدونم که اون در اهداف فناپذیر جایی نداره. در دنیای بیرون نیست، بلکه در درونه. ذهنه که تشخیص میده چه چیز ترسناک، بیارزش، مطلوب یا گرانبهاست، و بنابراین ذهنه و تنها ذهنه که باید اصلاح بشه.»
کاربرm-jamali
استادان مذهبی همیشه دنبال این بودن که خودشون تنها مفسران رازها و آیینهای مذهبی باشن. این خیلی به نفعشونه.»
کاربرm-jamali
برای دستیابی و نگهداری شهرت باید چیزی رو که دیگران میپسندن بپسندیم و از هرچی دوری میکنن، دوری کنیم. بنابراین از زندگی با شهرت یا زندگی سیاستمدارانه فرار کنید.
کاربرm-jamali
قانون الهی بر شیوهٔ درست زندگی دلالت داره، نه مراسم آیینی.
کاربرm-jamali
«مردم ضعیف و طماع در ناملایمات از دعا استفاده میکنند و مثل زنان اشک میریزند و از خدا کمک میخواهند.»
Elina Asg
دریغا، اگر همهٔ انسانها عاقل بودند
و خوشنیتتر،
جهان بهشت میشد؛
الان بیشتر جهنم است.
Elina Asg
من دین رو دوست دارم، ولی از خرافه بیزارم.
Elina Asg
کودکان به چیزهایی احتیاج دارن که بزرگسالان بهشون محتاج نیستن. انسانِ دو هزار سال پیش به چیزهایی نیاز داشت که انسان امروزی از اونها بینیازه. به نظر من، دلیل خرافه در تمام این فرهنگها اینه که انسانهای بسیار قدیم از تزلزل رازآلود هستی میترسیدن. اونها شناخت کافی برای فراهم کردن چیزی که مورد نیازشون بود، یعنی توضیحات، نداشتن. و در اون روزگار باستانی، تنها شکل توضیحِ موجود چنگ انداختن به ماوراءالطبیعه بود با دعاها و قربانیها و قانونهای غذای حلال و.
Elina Asg
«من نمیتونم تصور کنم که از خاک تزویر آرامش جوونه بزنه.»
پریسا همانی
«ترس باعث پرورش خرافه میشود.»
پریسا همانی
سرزنش کردن فقط راهیه که خودمون رو گول بزنیم و فکر کنیم که برای کنترل طبیعت به اندازهٔ کافی قدرت داریم.
nastaran
«ژاکوب، به من بگو که آیا باور داری خدا قادر مطلقه؟»
ژاکوب سرش را تکان میدهد.
«پس مطمئناً موافقی که طبق تعریف، یک ذات کامل و بینقصْ بیخواسته و تمناست. اینطور نیست؟»
ژاکوب فکر میکند، مردد میشود و محتاطانه سرش را به نشانهٔ تأیید تکان میدهد. اسپینوزا متوجه نقش تبسم بر روی لبهای فرانکو میشود.
اسپینوزا ادامه میدهد: «من میگم که خدا هیچ تمنایی درمورد ستایش خودش یا حتی چگونگی انجام دادن اون نداره، پس، ژاکوب، اجازه بده تا خدا رو به شیوهٔ خودم دوست داشته باشم.»
red rose
حجم
۴۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۴۱۷٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
قیمت:
۱۱۶,۰۰۰
۳۴,۸۰۰۷۰%
تومان