بریدههایی از کتاب عاشقی یعنی جدایی
۳٫۱
(۲۱)
عشق نیرویی است که ما را به رویارویی با خود و نیز دیگران سوق میدهد. ما به واسطه موانعی که بر سر راه عشق پدید میآید، شناخت و کشف خود را آغاز میکنیم. بنابراین باید گفت، عشق به ما زخم میزند، ما را آسیبپذیر میسازد و به زمین میزند تا بتوانیم آن را با تمام شکوه و جلالش احساس کنیم و آنگاه با فروتنی بیشتری آغوش خود را به روی خوشبختی و سعادت بگشاییم.
tayebeh asgari
اگر مقداری از دلسوزی و توجهی که نثار دیگران میکنیم، به خودمان اختصاص دهیم، قلبمان شفا پیدا میکند. این شفقت، راز احترام به خود و اساس عزتنفس است.
El Santo
توانایی پایان بخشیدن به انتظار تأیید از دیگران و ارج نهادن به خویشتن و زندگی، بدون شک مهمترین و تحولآمیزترین پیروزی در زندگی ماست
tayebeh asgari
با گذشت زمان، فهمیدم عشقورزی من، راهی بود برای جبران پوچیای که در درونم احساس میکردم. از طریق عشق ورزیدن، ویژگیهای درونم را پنهان میکردم، چون نمیدانستم با آنها چه کنم.
ala
نشانههایی که برای ارزیابی یک هویت سالم بهکار میرود، عبارتاند از اعتماد بهنفس؛ توانایی انتخاب؛ رفتن به دنبال آرزوها و خواستهها؛ توانایی درک احساسات و نیازهای خود و توانایی ایجاد پیوندهای عاطفی. افرادی با هویتهای شکننده، مملو از تردید هستند. آنها در دنیایی خصمانه زندگی میکنند که بیوقفه به قضاوت و انتقاد مشغول است. آنها معمولا با احساس خود بیگانهاند و بابت نیازهایشان احساس گناه میکنند. آنها بر این باورند که حق بیان احساسات خود را ندارند. دوران کودکی سالم، دنیایی است که حمایت مورد نیاز کودک برای کشف دنیای پیرامون و اثبات احساسات و نیازهایش را به او میدهد.
Amin Bahiraei
در عشق رمانتیک، نفرت از خود، مشکل اصلی ماست، زیرا قادر نیستیم از کسی که ما را تحقیر میکند جدا شویم.
El Santo
در حقیقت، بنا بهنظر فروید، گذشتهای که به حوزه خودآگاه آورده نشود، تکرار میشود. یا بنا بهنظر یونگ، آنچه در ضمیر ناخودآگاه باقی میماند، طی رخدادهای بیرونی مقابلمان قد علم میکند و سرنوشتی به ظاهر عجیب را برایمان رقم میزند، حال اینکه این وقایع صرفآ بازتاب وضعیت زندگی درونی ما است
همای
این چالش ماست: گذار از جهانی که در آن من همه چیزِ دیگری هستم و دیگری همه چیزِ من است، به جهانی که در آن من از بودنِ دیگری و در نهایت بودنِ خودم خشنودم. عشق احساسی، عشقی است بر مبنای عملها و عکسالعملها و مشخصه احساسات شدید و حسادت است. اما عشق قلبی، عشقی است بر مبنای شادی و شعف عمیق، شادی و شعف بهخاطر اینکه هستیم و میبینیم که دیگری نیز هست. عشقی که به واسطه دوست داشتن خویشتن، زندگی و فردی دیگر میسر میشود.
El Santo
وقتی بچهها از عشق و محبت والدین نسبت به خود مطمئن باشند، در بغرنجترین موقعیتها قادر به رشد خواهند بود.
El Santo
بر این باور بودم که اگر با دختر مناسبی آشنا شوم همه چیز روبه راه خواهد بود. امروز، چهلوپنج سال دارم، تنها زندگی میکنم و فرزندی ندارم. شریکی برای زندگی دارم، اما هریک در آپارتمانهای مجزا زندگی میکنیم.
فکر میکردم عشق زندگی آسانتری را برایم رقم میزند. در عوض به من ثابت شد که عشق چیزی نیست جز موضوعی پیچیده و بیانتها.
.
پسر خوب، فردی است که درعین حال که روشنفکر بهنظر میرسد، در مقابل متعهد ساختن خود به روابط، مقاومت عظیمی به خرج میدهد.
محمدرضا
والد همجنس اغلب از فرزند خود برای برآوردن امیال و آرزوهای عقیم مانده خویش استفاده میکند.
El Santo
توانایی پایان بخشیدن به انتظار تأیید از دیگران و ارج نهادن به خویشتن و زندگی، بدون شک مهمترین و تحولآمیزترین پیروزی در زندگی ماست
tayebeh asgari
متأسفانه، زندگی همیشه با آرزوهای ما مطابقت ندارد. این نکته چنان حقیقت دارد که اگر قرار بود دلایل روی آوردن افراد به رواندرمانی را ارزیابی کنم، بدون تردید میگفتم که فقدان عزتنفس، انگیزه اصلی آنهاست. اگر بدانیم تا چه میزان از دوست داشتن خود عاجزیم، به وحشت میافتیم
همای
یک هویت سالم بر مبنای عزتنفس سالم شکل میگیرد. این نگرش بهطورکلی عبارت است از اطمینان به خویشتن و باور به ارزشهایمان! عشق به خویشتن، این اختیار را به ما میدهد که خودمان باشیم و در انتظار تأیید دیگران نمانیم، جستوجو کنیم و تجربه کنیم بدون اینکه قضاوت کنیم چه چیزی به ما لذت میدهد. بهطور خلاصه، عشق به خویشتن به ما اجازه زیستن میدهد، اینکه آزادانه نفس بکشیم، فضایی را که برای رشد به آن نیاز داریم در اختیار داشته باشیم و درعین حال به فضای رشد دیگران احترام بگذاریم.
mhzm
فعل دوست داشتن یک تن وزن دارد.
وزن دوست نداشتن حتی از آن هم بیشتر است.
mhzm
چه عاملی آنها را از بیان آنچه میاندیشند، بازمیدارد، فقط خشنود ساختن اطرافیان؟ چرا ترجیح میدهند به عقاید نهان خود خیانت کنند؟
تمام این پرسشها تنها یک پاسخ دارد. پسر خوب در درون خود هیولایی حریص دارد که درست هنگامی که جرأت میکند اندیشه واقعی خویش را به زبان آورد و مطابق با احساساتش رفتار کند، او را به سمت جهنم ندامت، تردید و گناه میکشاند. از نظر چنین مردی، مهربان و مطیع بودن حتی به قیمت به خطر انداختن سلامتیاش، هزاران بار بهتر از این است که جرأت کند تا از محدودههای ممنوعه عبور کند و با هیولایی رویارو شود که میتواند همان اندک عزتنفسی را که برایش باقی مانده است، قطعهقطعه و پارهپاره نماید.
فرهنگ
ما در چنبره عشقی میافتیم که اگر فردی که بهعنوان اسوه کمال انتخاب کردهایم، ویژگیهای دلخواهمان را نشان ندهد، یا اگر به واسطه به رسمیت نشناختن استعدادهایمان، توهمات ما را خراب کند، بهراحتی تبدیل به نفرت میشود.
mhzm
بهطور کلی، صفات مثبتی که مظهر آنیموس است، عبارت است از شجاعت، پیشگامی، پایداری، عملگرایی، سخنوری و معنویت در مفهوم وسیعتر آن. آنیموس، نمایانگر مرد شجاع و عملگرا، هنرمند، رهبر کاریزماتیک یا معلم معنوی است. اینها ویژگیهایی است که زنان اغلب در مردان جستوجو میکنند. آنیما، مظهر احساسات، هوسرانی، شهود، توانایی عشق به خویشتن، مفهوم طبیعت و ارتباط با ناخودآگاه است. به لحاظ فرهنگی، آنیما نماد زن اسرارآمیز، شکننده؛ زن مادی، نفسانی؛ شاعر لطیف و راهنمای معنوی یا کشیش زن است. مردان به دنبال این قسم از زنان هستند.
یونگ خاطرنشان ساخت، آنیمای مردی که قویآ به واسطه ذهن عقلانیاش شناخته میشود و به نیازهای خود در حوزه روابط اهمیت نمیدهد، خود را در قالب رفتارهای غیرقابلکنترل و غیرعقلانی بروز میدهد که بهطور غیرمنتظره بر او چیره میشود. این تصاحب واقعی حالات بیپروایانه در او چنان است که گویی او توسط یک روح تسخیر شده است و این روند مادام که یک مرد بهصورت آگاهانه با آنیمای درون خود ارتباط برقرار نکند، در زندگی او رخ خواهد داد. این امر همچنین موجب خواهد شد در عشق سر از پا نشناسد و عاشق کسی شود که غفلتآ در او بخشهایی از خود را کشف کند.
mhzm
زن باید بداند ــ البته، مرد هم همینطور ــ که قرار نیست هیچ همسر جادویی از بهشت برایش نازل شود که نیازهایش را پیشاپیش بداند و حتی قبل از اینکه آنها را به زبان آورد، برآورده سازد. شاهزاده جذاب هرگز نخواهد آمد. او شخصیتی افسانهای است که پیامش حامل حالتی از سعادت درونی است، اما هیچ ربطی به این مخلوقات پرمو به نام مرد ندارد.
El Santo
یونگ اغلب تأکید کرده است که نقطه مقابل عشق، نه نفرت، بلکه قدرت است. وقتی دیگر عشق نمیورزیم یا احساس نمیکنیم کسی دوستمان دارد، با تضادی روبهرو خواهیم شد و این امر بهطور ویژه در روابط زوجها پدید میآید. وقتی عشق کاهش پیدا میکند، جنگ اعصاب جایش را میگیرد.
El Santo
وقتی عاشق میشویم، دیگر فرق بین گزیدن و در آغوش کشیدن را نمیفهمیم.
El Santo
نکته مهم در زمینه دوست داشتن، این است که کشف کنیم، ما میتوانیم بدون عشق رمانتیک هم خوشبخت باشیم. وقتی زندگی مشترک، ضرورت بیچون و چرای معنای زندگی باشد، آنگاه هر احتمال مبتنی بر مواجهه واقعی بین مرد و زن امکان ظهور نخواهد داشت. هر چه کمتر خوشبختی خود را منوط به شریکمان بدانیم، در کنار یکدیگر خوشبختتر خواهیم بود.
El Santo
در حقیقت، زندگی زناشویی نسخه مناسبی برای همه نیست، اما تقریبآ هرکسی سعی میکند کمابیش با خوشحالی به این بزم بپیوندد.
محمدرضا
مادری با حمایت افراطی که خواستههای فرزندانش را پیشاپیش برآورده میسازد، تا از رنج دیدن آنها جلوگیری کند، مانع از آن میشود که آنها یاد بگیرند نیازهایشان را با خلاقیت خود برآورده کنند. چنین مادری بیآنکه بداند، فرزندانش را در قفسی از وابستگی نگاه میدارد، امری که ممکن است موجب شود آنها قادر به مراقبت از خود نباشند و فرایند خلاقیت و نوآوری در آنها به کندی صورت گیرد.
El Santo
مادر باید درک کند که پسرش برای غلبه بر عقده مادری و یافتن جایگاه خویش در جهان، باید تمایل طبیعی خود به این باور را که زندگی همیشه آسان و بدون مشکل خواهد بود، کنار بگذارد. او باید بر ترس خود غلبه کند و بهطور کامل با مشکلات زندگی روبهرو شود. به این منظور، باید شخصیتی نیرومند پیدا کند و این امر تنها در موقعیتهای نامساعد میسر میشود.
محمدرضا
آلیس میلر، روانشناس آلمانی، در کتابی با عنوان داستان فرزند با استعداد، بهخوبی شرح میدهد که چطور فرزندی که والدینش آنطور که باید برای او ارزش قائل نمیشوند، دچار مشکل خودشیفتگی میشود. این کودک، در ذهن خود گیرندهای دارد که به او اجازه میدهد نیازهای افراد پیرامون خود را حتی قبل از اینکه بیان شوند، درک نماید. او با استفاده از این حساسیت بالا، تأیید آنها را بهدست میآورد و عزتنفس خود را افزایش میدهد. بهراحتی میتوان فهمید که چگونه کودک بهسرعت گرفتار چنین نگرشی میشود. نگرشی که در نهایت موجب میشود قدرت خویش را تسلیم نماید و تمام وجوه اصلی شخصیتش را نادیده بگیرد. تمام اینها ناشی از این است که او از ناخشنود ساختن دیگران میترسد. حتی ممکن است شخصیتی دروغین برای خود بسازد، شخصیتی که با «منِ» حقیقیاش در تضاد کامل است.
mhzm
زنان سعی میکنند با زدن، جیغ کشیدن و رقصیدن، راه برونرفتی از این مبدأ عظیم انرژی بیابند. آنها میتوانند سموم توهینآمیز را آزاد و بنابراین ساختار روانشناختی خود را پاکسازی کنند.
مقصود از این کار این است که خشم را با تمام بیرحمیاش احساس کنیم و آن را بهجای یک شخص، درون ظرفی نمادین بریزیم. راه دیگر، نقاشی کردن یا نوشتن است. همچنین باید بهخاطر بسپاریم که همواره از این احساس و ارتباط با آن استقبال کنیم
mhzm
جذابترین، خشنترین، شکنجهشدهترین و بیگانهترین مردانی که در حرفه خود دیدهام، غالبآ پسران مادرانی هستند که تحمل رنج یا ناراحتی فرزندشان را نداشتند. حتی برخی از آنها کتک میخوردند تا دیگر گریه نکنند، چون مادر غمگین آنها نمیتوانست با این وضعیت کنار بیاید. امروز، این مردها همچنان به همان رفتار خشونتآمیز ادامه میدهند. آنها هنوز قادر به پذیرش کودک درون خود نیستند. آنها همواره نسبت به شادمانی و آزادمنشی این کودک با بیرحمی رفتار میکنند، کودک درونشان که سهم شایسته خود از مهربانی را دریافت نکرده است. آنها با سختتر کار کردن و با پناه بردن به رابطه جنسی بیشتر یا الکل بیشتر، به او پاسخ میدهند.
فرهنگ
توانایی پایان بخشیدن به انتظار تأیید از دیگران و ارج نهادن به خویشتن و زندگی، بدون شک مهمترین و تحولآمیزترین پیروزی در زندگی ماست. انتخاب زندگی، انتخاب عشق ورزیدن، انتخاب تجلیل از شادی و شعف موجود و پذیرفتن مسئولیت تام سعادت خود، بهطور یقین خلاقانهترین گامهایی است که هر فرد میتواند بردارد.
mhzm
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
حجم
۳۱۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۳۴ صفحه
قیمت:
۹۴,۰۰۰
۵۶,۴۰۰۴۰%
تومان