بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تله شادمانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب تله شادمانی

بریده‌هایی از کتاب تله شادمانی

۳٫۶
(۷)
به یاد داشته باشید اگر ندانید چگونه به دام افتاده‌اید، نمی‌توانید از آن فرار کنید.
نفیسه
فرار از غم، مانند نگه‌داشتن توپ در زیر آب است. تا وقتی آن را زیر آب نگه می‌دارید، در زیر آب باقی خواهد ماند، اما وقتی دست‌هایتان خسته شد و رهایش کردید، به روی آب بازمی‌گردد.
نفیسه
معنای دیگر شادمانی «زندگی غنی و پربار و بامعنا» است. اگر عملکردمان براساس چیزی باشد که با تمام وجود برایش اهمیت قائلیم، زمانیکه به‌سمت مسیری به‌ظاهر ارزشمند حرکت می‌کنیم یا وقتی به‌وضوح خواسته‌هایمان را مشخص و مطابق با آن عمل می‌کنیم، زندگی‌مان غنی و پربار و پرمعنا می‌شود و حسی قدرتمند از نشاط و سرزندگی را تجربه می‌کنیم. این احساسات زودگذر نیست، بلکه حسی عمیق از خوب زندگی‌کردن را به وجود می‌آورد. اگرچه این نوع زندگی احساسات لذت‌بخش بسیاری به ما می‌دهد، احساسات ناراحت‌کننده‌ای مانند غم و اندوه و ترس و خشم را نیز به همراه دارد. این همان چیزی است که باید انتظارش را داشته باشیم. اگر قرار است زندگی پرباری را تجربه کنیم، پس طیف کاملی از عواطف انسانی را لمس خواهیم کرد‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬.‬‬‬‬‬
نفیسه
راهبردهای جنگ و راهبردهای گریز. راهبردهای جنگ شامل مبارزه یا تلاش برای غلبه بر افکار و احساسات ناخواسته می‌شود. راهبردهای گریز شامل فرارکردن یا پنهان‌شدن از افکار و احساسات ناخوشایند است.
نفیسه
افکار منتقد و توهین‌کننده و قضاوتگر نه‌تنها به رشد و حرکت نمی‌انجامد، بلکه انگیزه‌های شما را برای تغییر از بین می‌برد.
نفیسه
زندگی‌ای خلق کنیم که ارزش زندگی‌کردن داشته باشد.
M
تصور کنید یک انسان اولیهٔ شکارچی هستید. نیازهای شما برای بقا و تولید مثل چیست؟ چهار نیازتان عبارت است از: غذا، آب، سرپناه، رابطهٔ جنسی. ولی اگر بمیرید، دیگر به هیچ‌کدام از این‌ها نیاز ندارید. بنابراین ذهن انسان‌های اولیه، پیش از هر چیز، مراقب پدیده‌های آسیبزا بوده تا در صورت بروز حوادث بتواند از آن اجتناب کند. در اصل ذهن انسانِ اولیه به توصیه‌ای که تأثیرش اثبات شده بود، خلاصه می‌شد: «کشته نشو.» هرچه اجداد ما در پیش‌بینی و اجتناب از خطر بیش‌تر پیشرفت می‌کردند، عمرشان طولانی‌تر می‌شد و صاحب فرزندان بیش‌تری می‌شدند‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬.‬‬‬‬‬
نفیسه
ذهن انسان، با گذشت هر نسل، در پیش‌بینی و اجتناب از خطر ماهرتر و ماهرتر می‌شد. اکنون و پس از گذشت صدها هزار سال از تکامل آن، ذهن انسان مدرن همچنان مراقب مشکلات احتمالی است. ذهن تقریباً تمام مسائل پیشِ رو را ارزیابی و قضاوت می‌کند. این اتفاق خوب است یا بد؟ امن است یا خطر دارد؟ مفید است یا مضر؟ اخطارهای ذهن دیگر به‌دلیل دندانِ تیز یا زوزهٔ گرگ غول‌آسایی نیست که جانتان را به خطر انداخته است، بلکه به‌دلیل ازدست‌دادن شغل، طردشدن، ابطال گواهی‌نامه به‌دلیل تجاوز از سرعت مجاز، پرداخت قبوض، خجالتزدگی در جمع، ناراحت‌کردن شخصی که عاشقش هستیم، سرطان یا یکی از میلیون‌ها نگرانی رایج دیگری است که همواره وجود دارد. در نتیجه زمان زیادی را صرف نگرانی از مسائلی می‌کنیم که بیش‌ترشان هرگز رخ نمی‌دهد‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬.‬‬‬‬‬
نفیسه
ذهن مدرن و امروزی ما نیز مدام بابت طردشدنمان اخطار می‌دهد و ما را با بقیهٔ جامعه مقایسه می‌کند. پس تعجبی ندارد که انرژی زیادی را صرف نگرانی از این کنیم که دیگر افراد از ما خوششان می‌آید یا نه! تعجبی ندارد که همواره به‌دنبال روش‌هایی برای بهترکردن خودمان باشیم یا از خود انتقاد کنیم چرا «صاحب صلاحیت» نیستیم. صدها هزار سال پیش، خودمان را فقط با اعضای قبیله مقایسه می‌کردیم، ولی این روزها همین که روزنامه یا مجله بخوانیم یا رادیو روشن کنیم، بلافاصله با افراد زیادی مواجه می‌شویم که از ما باهوش‌تر و ثروتمندتر و قدبلندتر و لاغرتر و جذاب‌تر و قوی‌تر و قدرتمندتر و مشهورتر و موفق‌تر و تحسین‌شده‌ترند.
نفیسه
ذهن، به لطف تکامل، اکنون به حدی پیچیده است که حتی می‌تواند تخیلمان را از شخصیت ایدئالی که برای خود در نظر گرفته‌ایم، به رؤیا تبدیل و سپس خود واقعیِ‌مان را با آن معیار دستنیافتنی مقایسه کند. عجب قابلیتی داریم؟ اما در نهایت، همیشه احساسِ خوشایندی نخواهیم داشت‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬!‬‬‬‬‬
نفیسه
روند تکامل ذهن به‌گونه‌ای بوده که به‌دلیل مقایسه و ارزیابی و انتقاد از خود، تمرکز بر نداشته‌ها، نارضایتی از داشته‌ها و اندیشیدن به انواع و اقسام موقعیت‌های ترسناکی که بیش‌ترشان هرگز رخ نخواهند داد، تقریباً ناگزیریم این رنج روانی را تحمل کنیم. پس تعجبی ندارد که خشنودی و شادمانی برای انسان دشوار است.
نفیسه
میشل همان‌طور که اشک می‌ریخت، پرسید: «چه اتفاقی برایم افتاده است؟ همسری خوب، فرزندانی موفق، شغلی عالی، خانه‌ای دوست‌داشتنی، سلامت جسمانی، اندامی مناسب و وضع مالی خوبی دارم. پس چرا احساس شادمانی و سعادت نمی‌کنم؟» پرسش خوبی است. به نظر می‌رسد میشل به همهٔ خواسته‌هایش رسیده است. پس چه مشکلی وجود دارد؟
نفیسه
در رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد، عبارت معروفی وجود دارد با این مضمون که «راه‌حل، خود یک مشکل است».
نفیسه
درواقع روش‌های کنترل زمانی مشکل‌ساز می‌شوند که: - بیش‌ازحد استفاده شوند. - در موقعیتی که تأثیری ندارند، استفاده شوند. - به‌کارگیری‌شان، شما را از دستیابی به ارزش‌هایتان بازدارد.
نفیسه
اگر رابطه با عزیزی را به‌دلیل مرگ یا طردشدن یا جدایی از دست دهید، احساس درد را تجربه خواهید کرد. این درد غم نامیده می‌شود. غم واکنش احساسی طبیعی هنگام فقدان‌های بزرگ زندگی است؛ مانند ازدست‌دادن فرد مورد علاقه یا شغل یا عضوی از بدن. اگر بتوانیم این درد را بپذیریم، به بهترین شکل این دوران را پشت سر خواهیم گذاشت.
نفیسه
«صبر کن! چرا دربارهٔ راهبردهایی مانند اعانه‌دادن یا کارکردن در خیریه یا مراقبت از دوستان صحبت نکردید؟ آیا کمک به دیگران ما را شادمان نمی‌کند؟» به نکتهٔ خوبی اشاره کردید، اما به یاد داشته باشید که فقط کارهایتان اهمیت ندارد، بلکه انگیزهٔ انجام‌دادن کارها نیز بسیار مهم است. اگر از دوستان خود به خاطر ترس از طردشدن مراقبت می‌کنید یا اعانه می‌دهید تا از فکر اینکه خودخواه هستید خلاص شوید، پس رضایت زیادی از این فعالیت‌ها به دست نخواهید آورد! چرا؟ زیرا وقتی انگیزهٔ اولیهٔ شما اجتناب از افکار یا احساسات ناخوشایند است، لذت خوشایند کارهایتان از بین خواهد رفت.
نفیسه
توصیهٔ مناسب برای بهبود زندگی عبارت است از: پیداکردن شغلی مناسب، طبیعت‌گردی، انتخاب سرگرمی، عضویت در باشگاه، شرکت در کار خیریه، یادگیری مهارت‌های جدید، گذراندن زمان با دوستان نزدیک. اگر این فعالیت‌ها برایتان معنادار باشد، اجرای آن‌ها حس خشنودی و رضایت به شما می‌دهد؛ اما اگر برای فرار از افکار و احساسات ناخوشایند انجامشان می‌دهید، چنان نتیجه‌ای نخواهد داشت. چرا؟ چون وقتی در حال فرار از مسئله‌ای ترسناک هستید، دیگر از فعالیت‌های مفرح لذت نمی‌برید.
نفیسه
- فکر: کلماتی است که در ذهن ما حضور دارد. - تصور: تصاویری است که در ذهن ما وجود دارد. - حس جسمانی: احساسی است که در بدن خود تجربه می‌کنیم.
نفیسه
ارزش‌ها مسیر زندگی شما را مشخص می‌کند و انگیزهٔ ایجاد تغییرات مهم را در آن به وجود می‌آورد.
نفیسه
ذهن‌آگاهی + ارزش‌ها + عمل متعهدانه = انعطاف‌پذیری روانشناختی‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
نفیسه
ما در موقعیت‌های گوناگون از کلمات استفاده می‌کنیم؛ زمانی که در جمع حرف می‌زنیم یا گوش می‌کنیم؛ زمانی که متنی را می‌نویسیم یا آن را می‌خوانیم و زمانی که فکر می‌کنیم. کلماتی که با صدای بلند گفته می‌شود «سخن»، کلماتی که روی صفحه قرار می‌گیرد «متن»، کلماتی که در ذهن، با خود می‌گوییم، «فکر» نام دارد.
نفیسه
این تصاویر ذهنی را «تصور» می‌نامیم. هرچند که تصور از فکر جداست، اما اغلب با هم به وجود می‌آید.
نفیسه
در رویکرد اکت منظور از ترکیب، اتصال افکار به داستان‌هایی است که ذهن می‌سازد.
نفیسه
در حقیقت ما به‌وجودآمدن افکار در ذهنمان را انتخاب نمی‌کنیم. فقط افکار اندکی را می‌توانیم با برنامه‌ریزی فعالانه یا تصویرسازی ذهنی یا خلاقیت فردی به وجود آوریم؛ اما اکثر افکار خودبه‌خود در ذهن به وجود می‌آید.
نفیسه
اگر واقعاً ببینیم که این افکار از چه جنسی هستند، دیگر درگیر مشکلاتشان نخواهیم شد. افکار فقط تعدادی کلمه‌اند که به ذهن خطور می‌کند. به یاد داشته باشید اگر به‌جای گوش‌دادن به ندای ذهن، توجه بیش‌تری به دستاوردهای زندگی داشته باشید، برای هدایت زندگی‌تان در مسیر دلخواه، قدرت بیش‌تری خواهید داشت.
نفیسه

حجم

۳۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۳۵۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۱۹۶,۰۰۰
تومان