بریدههایی از کتاب آیین بودایی در دوران معاصر
۴٫۵
(۴)
جهان دارد ما را مست میکند. چشمها به روی اکنون بسته شده و به آینده دوخته شده است. این رنج در ذهن ما مدفون شده است. امروزه رنج شاید چندان هم آشکار نباشد اما مثل خوره به جان ما افتاده است و دارد روی سلامت ذهنی و سلامت جسمی ما اثر میگذارد.
ایران آزاد
شگفت اینکه انسانی که پیوسته در جستوجوی خشنودی است هرگز آن را نخواهد یافت.
فرشاد در سرزمین عجایب
تنها انسانی که از رنج بسیار آگاه شود توانش را دارد که به سوی حقیقت وجودی خود گام بردارد. تنها انسانی که طعم سیهروزی را چشیده است و سیهروزی را در راه و آرزوهای خود دیده است راغب است که از راه خود پا بیرون بگذارد و جامهٔ آرزوهای خود را از تن بیرون آورد. در غیر این صورت، انسان بیهدف میشود.
Mohammad Ghayoumi
اگر قرار است چیزی را ترک کنیم، آن چیز تنها آرزوی زیادهخواهی است. ترک راستینْ ترک اندیشه و دلبستگی به اندیشههای ذهن است.
Mohammad Ghayoumi
متوجه خواهیم شد که این انسان هرگز قانع نخواهد شد. او میمیرد و در زندگی خود هرگز راضی نبوده است.
غریب روزگار
در این وضعیت، از ذهنمان که استفاده میکنیم، ذهن ابزار دستمان میشود. حتی انسان روشنبین هم از ذهن استفاده میکند. بودا از ذهنش برای نوشتن سوترا۲۱ استفاده کرد. بااینحال، کارش که با ذهن تمام شود، آن را کنار میگذارد. این فرایند کنار گذاشته میشود. استفادهٔ او از ذهن با استفادهٔ ما از ذهن یکی نیست. این استفاده آگاهانه است. این استفاده موج و تلاطمی ایجاد نمیکند که سطح ذهن را برهم بریزد. از ذهن با دقت استفاده میشود و ذهن از متلاطم کردن این سطح آرام دوری میکند.
محمد
بودا هرگز از شما نمیخواهد که با سخنان او موافق باشید. او تنها دارد تجربه و راه خودش را بیان میکند. او از شما میخواهد که با چشم خودتان آن را ببینید و درک کنید و آن هنگام که درکش کردید به آن واکنش نشان دهید.
Mohammad Ghayoumi
رنج، در حکم یکی از حقایق شریف، این است: تولد رنج است، پیری رنج است، بیماری رنج است، مرگ رنج است، افسوس و زاری و درد و اندوه و ناامیدی رنج است؛ مصاحبت با نفرتانگیزان رنج است، جدایی از عزیزان رنج است، نرسیدن به خواسته رنج است.
Mohammad Ghayoumi
بودا گفت:
مردم آنچنان کورکورانه دودستی به مال دنیا و امیال خودخواهانهٔ خود چسبیدهاند که زندگی خود را قربانی آنها میکنند. آنها مانند کودکی هستند که میکوشد تا از عسل اندکی بخورد که روی لبهٔ چاقویی مالیده شده است. این مقدار بههیچروی کافی نیست تا اشتهای او را فرو نشاند، و البته که او با خطر زخم کردن زبان خود روبهروست.
Mohammad Ghayoumi
انسان هر چه قدرتمندتر میشود، آزمندتر میشود. هر چه ثروتمندتر میشود، ثروت بیشتری میخواهد. انسان وسواس میگیرد و به قدرتش میافزاید و ثروتی میاندوزد که نمیتواند همهٔ آن را خرج کند. این انسان زندگی خود را تباه میکند و حواس خود را جمع امور نادرست میکند و سرانجام هم مانند هر انسان دیگری با دستانی خالی میمیرد.
Mohammad Ghayoumi
اگر این تمنای زالومانند و بدهیبت
در جهان بر تو چیرگی یابد
اندوهت چون علفهای خودروی پس از باران رشد میکند.
اگر، در این جهان، تو بر این تمنای بدهیبت
که خلاصی از آن دشوار است
چیرگی یابی
اندوه از تو سُر میخورد و میافتد
چون قطرههای باران
که از نیلوفر آبی
سر میخورند و بر زمین میافتند.
Mohammad Ghayoumi
ذهن ما آشفته است. ذهن گمان میکند که اگر ساکن شود، برای همیشه از بین میرود و از سر این ترس است که یک لحظه هم از حرکت بازنمیایستد.
Mohammad Ghayoumi
بودا گفت:
تعلیم من این است: اندیشیدن دربارهٔ اندیشهای که نااندیشیدنی است؛ عمل کردن به کرداری که عملی نیست؛ سخن گفتن از کلامی که نگفتنی است؛ و در لوای راه و روشی تربیت شدن که در راه و روش نمیگنجد.
Mohammad Ghayoumi
حجم
۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
حجم
۵۳٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۷۶ صفحه
قیمت:
۲۹,۰۰۰
تومان