جملات زیبای کتاب طاعون سرخ | طاقچه
تصویر جلد کتاب طاعون سرخ

بریده‌هایی از کتاب طاعون سرخ

نویسنده:جک لندن
انتشارات:نشر مد
دسته‌بندی:
امتیاز
۳.۸از ۸ رأی
۳٫۸
(۸)
بچه که بودم، بعضی از پیرمردها پرواز نخستین هواپیماها را به یاد می‌آوردند. و حالا من جایشان را گرفته‌ام که شاهد پرواز آخرین هواپیماها بوده‌ام، آن هم شصت سال قبل.
مرتضی بهرامیان
«شماها واقعاً یک مشت بربرید. هنوز هیچ نشده دارید رسم به‌گردن‌آویختن دندان آدمیزاد را احیا می‌کنید. نسل بعدی‌تان هم لابد دماغ و گوشش را سوراخ می‌کند و زیورآلاتی از جنس استخوان و صدف به آن‌ها می‌آویزد. می‌دانم، نسل بشر به این سیر قهقرایی محکوم است، به این‌که آن‌قدر عقب‌عقب برود تا برسد به اعماق شام بدویت و آن‌گاه راه خونین خود به سوی قلهٔ تمدن را از نو بپیماید. وقتی جمعیتمان زیاد شود و احساس کنیم جا به قدر کافی وجود ندارد، شروع می‌کنیم به کشتن یکدیگر. و آن‌موقع به گمانم شما از کاکل آدمیزاد کمربند می‌سازید، مثل همین حالا که ادوین، نجیب‌ترین نوهٔ من، آن دُم زشت خوک را انداخته است پشت گوشش.
سپیده اسکندری
شاید از خودتان بپرسید چرا من این‌قدر بدبینم. این سؤال خودم هم هست. من همه‌چیز دارم: عشق یک زن، فرزندانی زیبا، ثروتی فراوان، شهرت در نویسندگی، چندین وچند کارگر و کارمند، مزرعه‌ای بزرگ و چشم‌نواز... اما با وجود همهٔ این‌ها بدبینم! من هر مفهوم و پدیده‌ای را با نگاهی علمی و بی‌طرفانه می‌سنجم و از همین روست که همه‌چیز در نظرم نومیدکننده است... من همه‌چیز را در پرتو تاریخ و قوانین طبیعت می‌بینم.
mrb
توکودیدس بر این باور پای می‌فشارد که طاعون میان خوب و بد فرق نمی‌گذارد، اما زمینهٔ فروپاشی قواعد اجتماعی و طغیان خودخواهی و طمع آدمی را فراهم می‌آورد.
کاربر ۹۰۴۵۷۲۳

حجم

۷۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

حجم

۷۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۰۸ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان