ما همیشه دنبال تأیید خانواده هستیم. حتی به بالاترین سطح موفقیت برسیم هم تا خانواده بهای لازم رو ندن، انگار این موفقیت هیچ ارزشی نداره!
Zeynab Shahdoost
این زمان لعنتی یکسری از دردها رو هیچوقت از بین نمیبره.
nika
مینو: گاهی به جایی میرسی که تو داشتن یه نفر خودخواه میشی. چرا به جای اینکه با شنیدن این جمله از خودخواهی کیان ناراحت بشم، خوشحال شدم؟ چرا؟ منطقیش اینه ازش ناراحت باشم. بگم خاصیت عشق ازخودگذشتگی و ایثاره نه خودخواهی، اما از این خودخواهیش خوشحال بودم.
شهبانو
انگار هر لحظه دورتر میشدم... دور و خسته، اما نمیدونستم دور از کجا؛ خسته از چی؟ سیاهی دورم داشت تغییر میکرد، اما خیلی کند... حس میکردم یه تختهٔ شناورم، بدون هیچ جسمی، بدون هیچ روحی، اما تو یه لحظه انگار جسمم رو حس کردم. مثل اولین قطرههای خنک بارون تو یه ظهر خشک و داغ، مثل رسیدن یه آدم تشنه به آب، زندگی رو دوباره حس کردم. آره! زندگی بود که بهم برگشت! زندگی لبهام رو تر کرد. دهن خشکم رو تازه کرد و طعم دلپذیرش از گلوم رد شد. حرکتش رو حس میکردم. از لبهام تا عمق وجودم. بیشتر میخواستم... بهش نیاز داشتم... سیاهی دورم داشت از بین میرفت!
شهبانو