بریدههایی از کتاب تمدن و ناکامیهایش
۳٫۶
(۱۵)
دین باعث میشود اخلاق پایههای سست و متزلزلی پیدا کند.
AMiR
حقیقت این است که مردمان در گروهها، جوامع و اجتماعات گوناگون میکوشند اندیشهای را به عنوان خدا پرورش دهند و این اندیشه را حاکم بر حیات جمعی خود کنند.
AMiR
هیچ گاه به اندازهی زمانی که عاشق هستیم در برابر رنجها بیدفاع نیستیم
امیر علی
هیچ گاه به اندازهی زمانی که عاشق هستیم در برابر رنجها بیدفاع نیستیم.
Sima.zr
آزادی فردی از دستاوردهای تمدن نیست. آزادی فردی پیش از وجود هر تمدنی وجود داشته و از هر زمان دیگری هم بیشتر بوده هرچند که در آن زمان چندان ارزشی نداشته زیرا که فرد در جایگاه دفاع از آن نبوده است. با توسعهی تمدن این مساله تحت محدودیت قرار میگیرد و اقتضای عدالت این است که هیچ کس نباید معاف از این محدودیت باشد.
up
به طور کل رنجها از سه جهت ما را تهدید میکنند. نخست، از سوی بدنمان که در نهایت فنا و نابودی برای آن مقرر شده است و از درد و اضطراب که از علائم هشداردهندهی سیستم بدنمان است راه گریزی نیست. دوم، از سوی جهان بیرونی که نیروهای تخریب گر، غیرقابل نفوذ و چیره شونده را در برابر ما رها کرده است. و در آخر، رنج ناشی از روابطمان با دیگران. براستی رنجی که از مورد آخر بر ما اعمال میشود بیش از دیگر موارد دردناک و آزاردهنده است و گرچه ما به آن به عنوان منشائی قابل حذف و نسبتاً غیرضروری مینگریم که احتمالاً نسبت به رنجهای نشأت گرفته از محلهای دیگر که آسیب رسان و اجتناب ناپذیرند کمتر مجبور به تحمل آن هستیم و بیشتر به تصمیم خودمان مربوط میشود.
zbabaxni
((آدمیهر چه پارساتر باشد، وجدانش سختگیرتر است، بنابراین افرادی که به بالاترین میزان پرهیزکاری دست یافتهاند در نهایت همان کسانی هستند که بیش از همه خود را گناهکار میدانند.))
Travis
درد (و یا عدم حضور لذت)
.
به طور کل رنجها از سه جهت ما را تهدید میکنند. نخست، از سوی بدنمان که در نهایت فنا و نابودی برای آن مقرر شده است و از درد و اضطراب که از علائم هشداردهندهی سیستم بدنمان است راه گریزی نیست. دوم، از سوی جهان بیرونی که نیروهای تخریب گر، غیرقابل نفوذ و چیره شونده را در برابر ما رها کرده است. و در آخر، رنج ناشی از روابطمان با دیگران.
Travis
دین باعث میشود اخلاق پایههای سست و متزلزلی پیدا کند. از نظر فروید، اگر اخلاق را بر بنیاد دین و دینداری قرار دهیم، به جهت این که دین همواره امری است مواجه شونده با شکاکیت و نیز امری است که در طی تاریخ تکامل بشری کمرنگ و بی رنگ میشود، اخلاق را هم کمرنگ و بی رنگ و متزلزل کرده ایم.
Sima.zr
"آنکه صاحب علم و هنر است دیندار است، اما بگذارید آنکس که هیچ یک را ندارد حداقل دین را داشته باشد. "
Travis
تمدن مجموع دستاوردها و نهادهایی است که زندگی انسانی را از زندگی حیوانی اجدادمان تمایز داده و در خدمت دو مقصود میباشد. یکی محافظت از نوع بشر در برابر طبیعت و دیگری تنظیم روابط متقابل آدمیان.
Travis
تماشای عظمت نجوم نه تنها الگویی برای آدمیان برای برقراری نظم در زندگی شخصی بوده است بلکه اولین سرنخ برای ایفای چگونگی آن است.
Travis
به نظر میرسد تمدن را با هیچ مشخصهای بهتر از ارج نهادن و تهذیب فعالیتهای عالی روانی، دستاوردهای فکری، علمیو هنری و نقش هدایتگر فکر در اندیشهی زندگی، نمیتوان توصیف کرد.
Travis
دو دلیل برای ضرورت زندگی انسانها کنار یکدیگر وجود داشت. یکی اجبار در کار که از سوی خارج تحمیل میشد و دیگری نیروی عشق که مرد را از دوری از ابژه جنسیاش بیزار میکرد و زن را از جدایی از فرزندش (که بخشی از وجود زن است) متنفر میسازد. بنابراین عشق و ضرورت، اولیای تمدن بشری شدند.
Travis
زمانیکه یک رابطهی عشقی در اوج خود بسر میبرد عشاق دیگر توجه و علاقهای به محیط اطرافشان ندارند آنها دیگر جفتی خودکفا هستند و حتی برای سعادتمند بودن به فرزند هم احتیاجی ندارند در هیچ موردی دیگری عشق آنچه را که در هستهی وجودیاش است که قصد آن یکی کردن دو نفر است به راحتی آشکار نمیکند.
Travis
در حقیقت فرد زمانی سزاوار مورد عشق من واقع شدن است که در جنبهها و مسائل مورد اهمیتم آنچنان از خودم هم بهتر عمل کند که با دوست داشتن او در حقیقت خودم را هم دوست بدارم، یا زمانی که از خودم هم کاملتر باشد طوری که بتوانم تصویر ایدهآلی که از خودم میخواهم ببینم در او ببینم
Travis
مکانیزم حیات جهان بر پایه گرسنگی و عشق است. گرسنگی نماینده آن دسته از سایقهایی است که برای بقا و حیات مخلوق منفرد الزامیاست. در حالیکه عشق به سوی ابژه میگراید و عملکرد عمدهی آن که طبیعت به هر نحوی از آن مراقبت میکند مربوط به بقا و حفظ گونه و نسل است.
Travis
سرنوشتسازترین سؤال برای بشریت این است که آیا تکامل تمدن قادر است بر اختلالات ناشی از سایق پرخاشگری و خود نابودگری بر زندگی اجتماعی غلبه کند و اگر این گونه است تا چه حدی امکان پذیر است.
Travis
نظر فروید تفکر انتقادی و تحلیلی خرد جمعی بشر که منجر به تمدنسازی و حرکت جوامع به سوی پیشرفت و تمدن آفرینی میشود، با ابزار دین عقیم خواهد شد و این مایه قدرت و توانایی بشر از کار خواهد افتاد و جای آن را اندیشههای دینی خواهد گرفت که به زعم او با پیشرفت و تمدنسازی تناسبی ندارد.
mohsen
هر نیرویی را که مردان صرف اهداف فرهنگی میکنند غالباً از نیرویی است که از جنس مخالف میگیرند.
y
افراد از آنجائیکه قادر به تحمل ناکامیهایی که از سوی جامعه به منظور خدمت به آمالهای فرهنگی بر آنها تحمیل شده است نیستند، دچار اختلال روانی میشوند.
علیرضا ترکاشوند
به نظر میرسد تمدن را با هیچ مشخصهای بهتر از ارج نهادن و تهذیب فعالیتهای عالی روانی، دستاوردهای فکری، علمیو هنری و نقش هدایتگر فکر در اندیشهی زندگی، نمیتوان توصیف کرد.
علیرضا ترکاشوند
حجم
۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۹۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان