بریدههایی از کتاب رویای تبت
۲٫۹
(۱۰)
«وقتی آدم به چیزی که میخواهد نمیرسد، زیاد دور نمیرود. همان حوالی پرسه میزند و به آشناترین چیز نزدیک به او، شبیه او چنگ میزند.»
پلوتون
گفت: «تو دختر قشنگی هستی. باشعوری.»
این جور مقدمه را خوب میشناختم. خوبیها را به تو میگفتند تا خوبترها را از تو دریغ کنند.
پلوتون
«یک روز از سرِ بیکاری به بچههای کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که فقر بهتر است یا عطر؟ قافیه ساختن از سرگرمیهایم بود. چند نفری از بچهها نوشتند فقر. از بین علم و ثروت هم همیشه علم را انتخاب میکردند. نوشته بودند فقر خوب است چون چشم و گوش آدم را باز میکند و او را بیدار نگه میدارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش میکند. عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود. فقط یکی از بچهها نوشته بود، عطر. انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود. نوشته بود عطر حسهایی را در آدم بیدار میکند که فقر آن را خاموش کرده است.»
ل.صفوی
از همه حرفهای راستی که با این مشقت به دنیا میآمدند، واهمه داشتم.
پلوتون
رابطه آدمها یخچال و لباسشویی نیست که گارانتی داشته باشد. یک روز هست و یک روز نیست و اگر کسی تضمینی بدهد دروغ گفته است.
unes
مردهای من عاشق نمیشدند. دم دست بودند ولی مال من نبودند. با آمدنشان این حس گزنده به سراغت میآمد که یک روز میروند و وقت رفتنشان میدانستی مردههایی هستند که توانایی فکر کردن به بازماندهها را ندارند.
sana
روابط عاطفی هم مثل هر چیز دیگری قانون دارد.
unes
«یک روز از سرِ بیکاری به بچههای کلاس گفتم انشایی بنویسند با این عنوان که فقر بهتر است یا عطر؟ قافیه ساختن از سرگرمیهایم بود. چند نفری از بچهها نوشتند فقر. از بین علم و ثروت هم همیشه علم را انتخاب میکردند. نوشته بودند فقر خوب است چون چشم و گوش آدم را باز میکند و او را بیدار نگه میدارد ولی عطر، آدم را بیهوش و مدهوش میکند. عادت کرده بودند مجیز فقر را بگویند چون نصیبشان شده بود. فقط یکی از بچهها نوشته بود، عطر. انشایش را هنوز هم دارم. جالب بود. نوشته بود عطر حسهایی را در آدم بیدار میکند که فقر آن را خاموش کرده است.»
unes
شما وفادار، درستکار، شرافتمند و هزار چیز دیگر بودید ولی خوشبخت نبودید.
sana
حجم
۱۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۱۰۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان