بریدههایی از کتاب نوای اسرارآمیز
۴٫۶
(۱۶)
آدم وقتی تعالی را دوست نداره تو لجن زندگی فرو میره.
MIEL
چیز زیبایی که در یک راز وجود داره سِرّیه که در درونشه، نه حقیقتی که پنهان میکنه.
Yas
میکنه؟ چیز زیبایی که در یک راز وجود داره سِرّیه که در درونشه، نه حقیقتی که پنهان میکنه.
Yas
وقتی که از خودتون سؤال میکنید کی هستید، وقتی زیر آسمانی با ستارههای بیشمار و بیصدا از خودتون میپرسید کی هستید، این هیکل لرزان و پت و پهن وسط این کائنات متخاصم یا حداقل بیتفاوت کیه؟ جواب میدید که «من اریک لاردِن هستم» و با این چند هجای احمقانه راضی میشید؟ «من اریک لاردِن هستم»...
Yas
در پس هر نوازشی دردی هست، دردِ اینکه نمیشه واقعاً به هم رسید.
کِــــلارآ
یک توصیه بهتون میکنم: هیچوقت حرف کسی رو که از من تعریف میکنه باور نکنید، ولی همیشه حرف کسی رو که از من بد میگه بپذیرید، چون اون تنها کسیه که منو دستکم نمیگیره.
MIEL
در دنیای حیوانات دو نژاد مخصوصاً یکنواخت وجود داره: آدم و سگ. خیلی زود ازشون سر درمیآرید.
لارسن: و چه کسانی در نظر شما از این قاعده مستثنان؟
زنورکو: ابرها... گربهها...
MIEL
لارسن: از کجا بدونم راست میگید؟
زنورکو: از بیقوارگیش. دروغ ظرافتداره، هنرمندانه است، اون چیزی رو بیان میکنه که باید میبود، درحالیکه حقیقت محدود میشه به چیزی که هست.
MIEL
شما عشقو دوست ندارید، درد عشقو دوست دارید.
MIEL
عشق چیزی نیست مگر انحراف امیال غریزی، بیراهه، اشتباه، راه فرعی برای پرسهزدن اونهایی که همخوابگی حوصلهشون رو سر میبره.
کِــــلارآ
نوازش سوءتفاهمیه بین تنهایی که میخواد خودشو نزدیک کنه و تنهایی که میخواد بهش نزدیک شن... اما فایدهای نداره...
کِــــلارآ
لارسن: پس این شهرت مردمگریز بودن شما افسانه نیست. چند وقته که تو این جزیره زندگی میکنید؟
زنورکو: ده سالی میشه.
لارسن: حوصلهتون سر نمیره؟
زنورکو: (بهسادگی) در محضر خودم؟ هرگز.
لارسن: (با کمی ریشخند) خستهکننده نیست آدم با یک نابغه زندگی کنه؟
زنورکو: نه به اندازهٔ زندگی با یک احمق.
Zarrin.V
شما هیچوقت شهامتشو نداشتید که یک زوج بسازید.
زنورکو: آره ضعفشو نداشتم!
لارسن: شهامت! شهامت قبول کردن تعهد، اعتماد کردن. شهامت اینکه دیگه مرد رؤیایی نباشید، بلکه مرد واقعی باشید. میدونید معنی صمیمیت چیه؟ معنیش چیز دیگری نیست مگر آگاه بودن به حدود توانایی خود. باید با قدرت خود برای همیشه وداع گفت، و باید این مرد حقیر رو نشون داد بدون اینکه سرتونو پائین بندازید. اما شما، شما از صمیمیت فرار کردید تا هرگز با ضعفهای وجودتون روبهرو نشید.
فائزه
شما از صمیمیت فرار کردید تا هرگز با ضعفهای وجودتون روبهرو نشید.
MIEL
نو میبخشید ولی... عادت ندارم در شنیدن این موسیقی با کسی شریک شم... راستشو بخواید هیچی رو عادت ندارم تقسیم کنم.
MIEL
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۵
تعداد صفحهها
۸۰ صفحه
قیمت:
۲۸,۰۰۰
۸,۴۰۰۷۰%
تومان