تا معنای حقیقی این شعر زیبا از رابین درانات تاگور را به من بیاموزند:
من خوابیدم و در رویایم دیدم که زندگی، سراسر شادی و لذت است.
من بیدار شدم و با چشمانم دیدم که زندگی، خدمت کردن به دیگران است.
من به آن عمل نمودم و مشاهده کردم که خدمت کردن، همان شادی و لذتی بود که در رویایم دیده بودم.
zahraa.s.sh1609
تو واقعاً ۷۵ سال زندگی کردهای؟ یا یک سال را ۷۵ مرتبه زندگی کردهای؟
zahraa.s.sh1609
من همواره به خودم برای تشخیص این نشانهها اعتماد کردهام، چون میدانم با اعتماد کردن به خودم، در حقیقت به آن خردمندی و حکمتی اعتماد میکنم که مرا آفریده است.
zahraa.s.sh1609
من یک قاب کوچک روی میز کارم دارم که هر روز صبح قبل از اینکه کارم را شروع کنم، نوشتههای روی آن را میخوانم:
صبح بخیر،
خدا با تو صحبت میکند.
من امروز به تمام مشکلات تو رسیدگی میکنم.
من برای این کار به کمک تو احتیاجی ندارم،
پس سعی کن نگران چیزی نباشی و یک روز فوقالعاده را سپری کنی.
zahraa.s.sh1609