«فقط پیامک ردوبدل میکنن. ولی اونقدری حرف زدهان که تریکسی اسمش رو گذاشته خرگوش تپلی.»
قیافهٔ اریکا شبیه کسی شد که میخواهد بالا بیاورد. «فقط محض اطلاعت میگم، اگه یه وقت همچین لقبی روم بذاری، میکشمت.»
این تهدید باعث شد ناخودآگاه لبخند بزنم. قلبم داشت بهتندی میتپید. «منظورت اینه که قبول کردی همکارم باشی؟»
«دارم میگم دربارهش فکر میکنم.»
Hedyeh
«اگه میدونستم چه نقشهای داری، چرا باید ازت میپرسیدم چه نقشهای داری؟»
Sara
«اریکا تو تا حالا بهخاطر چیزی عذرخواهی کردی؟»
Arman
همیشه که نمیشه مثل قدیسها عمل کرد. بعضی وقتها برای انجام کارهامون مجبوریم تصمیمهای سختی بگیریم.»
پشیز | pashiz
آدمها بهندرت درک درستی از قیافهشان دارند.
KAVİON