علم باید به خرد منتهی بشه، و اگه نشه، فقط یه وقت تلف کردن چندش آوره. ولی هیچ وقت نمیشه
AS4438
«من واقعاً ازش خوشم میاد. ولی حالم داره از فقط خوش آمدن به هم میخوره. از خدا میخوام که یکی رو ببینم که بتونم بهش احترام بذارم...
nil
مثل این بود که حوا از قابیل پرسیده باشد که کج بیل قشنگ نواش زیر باران چه کار میکند.
AS4438
اگر میتوانی با بسی مهربانتر باش، زویی. فکر نمیکنم به این خاطر این حرف را میزنم که او مادرمان است؛ بهخاطر این میگویم که خسته شده است. آدم بعد از سی سالگی و اینها، وقتی که همه (حتی شاید تو) کمی کندتر میشوند، خسته میشود، ولی بیشتر تلاش میکند
nil
احساس میکنم جایی خیلی نزدیک به اینجا ــ شاید اولین خانه کنار جاده ــ یک شاعر خوب دارد میمیرد، ولی در ضمن جایی خیلی نزدیک اینجا دارند نیملیتر چرک مسخره از توی بدن جوان دوستداشتنی زنی بیرون میکشند، و من نمیتوانم تا ابد بین غم و شادی جلو و عقب بدوم.
nil
«گوش کن، برام اهمیتی نداره درباره نژادم، مرامم، یا دینم چی بگی، گامبو، ولی بهم نگو درمقابل زیبایی حساس نیستم. این پاشنه آشیل منه، یادت نره. برای من، همه چیز قشنگه. یه غروب خورشید صورتی نشونم بده که برات غش کنم. هر چیزی.
nil