بریدههایی از کتاب در کمال خونسردی
۳٫۰
(۴۶)
در اکثر مواقع، آدمهایی که بهشکلی وسواسگون خرافهپرستاند به قضاوقدر هم اعتقاد دارند
امیر
دلیل این خشم نامعقول در مواجهه با دیگرانی که خوشحال یا راضیاند، دلیل این تنفر فزاینده از مردم و میل به لطمهزدن به آنها چیست؟ باشد، تو فکر میکنی آنها احمقاند؛ به دیدهٔ تحقیر نگاهشان میکنی چون فکر میکنی اصول اخلاقی آنها و خوشبختیشان مسبب ناکامی و رنجش توست. ولی این احساساتی که همهجا با خودت حملشان میکنی دشمنان خونی تو هستندـــکمکم مثل گلوله از پا درت میآورند. شکر خدا که گلوله قربانیاش را فقط میکشد. ولی این باکتری، اگر در وجود آدم پخش شود، نمیکشدش بلکه تأثیرش را که گذاشت از آدم فقط لاشهای تکهپاره و مچاله به جا میگذارد؛ بله، در وجود همچو آدمی آتش شوروشوق هنوز روشن است، ولی این آتش را هیزم تحقیر و تنفر زنده نگه میدارد. شاید حتی در کسب ثروت موفق هم بشود، ولی توفیقی کسب نخواهد کرد، چون با خودش سر جنگ دارد و نمیتواند از دستاوردهایش به معنی واقعی کلمه بهرهمند شود و ازشان لذت ببرد.
امیر
حالِ کسی که دارد زندگیاش را بیمه میکند بیشباهت به حال آن کسی نیست که دارد پای وصیتنامهاش را امضا میکند؛ انسان یاد مرگ و آن دنیا میافتد.
امیر
«هشیار باشید، بیدار باشید، چراکه نمیدانید وقتش چه هنگام فرامیرسد»
rezai milad
این حرفها توی کت کنیون نمیرفت؛ تصور نمیکرد روزی ترجیح بدهد یک ساعت از وقتش را، بهجای سرکردن با تفنگ و اسب و ابزار کار و ماشینآلات و حتی کتاب، با دختری سپری کند.
rezai milad
هوای آن صبح جان میداد برای سیب خوردن؛ تابناکترین پرتو خورشید از آسمان پاکیزهٔ بیابر به زمین میتابید و باد شرقی صدای خشخش آخرین برگهای بهجامانده روی شاخههای نارونهای چینی را درمیآورد، بیاینکه بِکندشان. پاییزِ غربِ کانزاس مصائب و سختیهای باقی فصلها را جبران میکرد: یعنی بادهای زمستانی تند کلرادو و برفی که موقع نشستن تا کمر میرسید و گوسفندها را سقط میکرد؛ شلابها و زمینهای مهگرفتهٔ بهار؛ و تابستانی که در آن حتی کلاغها پی اندک سایهای میگردند و ساقههای برنزهٔ گندم که تا چشم کار میکند سیخ ایستادهاند و میدرخشند. بالاخره، بعد از سپتامبر، هوا تغییر میکند، هوایی خشک و ملایم از راه میرسد که گهگاه تا کریسمس هم دوام میآورد.
امیر
فقط چیزهای کوچولو باهات میمونن. هرجا بری با خودت میبریشون. میتونی تو یه جعبهٔ کفش پیش خودت نگهشون داری.
امیر
«هر جای دنیا هم که بری نمیتونی مردمی خونگرمتر یا هوایی پاکتر و آبی گواراتر از مال اینجا پیدا کنی»
امیر
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۵۸ صفحه
قیمت:
۱۹۶,۰۰۰
تومان