
بریدههایی از کتاب سازندگان تئاتر مدرن
۳٫۰
(۱)
مدرنیسم با نظرات داروین، مارکس، فروید، و دیگران مبنی بر شکست امور مسلم پیشین زندگی، جامعه، مذهب، و فرهنگ بنا شده است. پس از قرن نوزدهم، حداقل در اروپا و آمریکا، ایستادن بر بنیانهای نامنسجم و ناسازگار تجارب گذشته سخت شده بود. درنتیجه، جنبشهای هنری پیشروی مدرنیستها نه تنها تکههایی از فرهنگ مدرنیست نبودند، بلکه خود واکنشی بودند به این ناسازگاری تجربه شده. این چهار نفر، که آنها را سازندگان تئاتر مدرن شناسایی کردیم، تأثیر این گسیختگی را درک کردند و البته واکنشهایی متفاوت نشان دادند. استانیسلاوسکی میخواست آن را ترمیم کند، میرهولد میخواست آن را فراتر از صحنه به درون مخاطب پیوند دهد، برشت میخواست با آن اهداف سیاسیاش را پیش ببرد، و آرتو میخواست با آن انسان را تطهیر کند. همین دیدگاه آنها بود که گسترهٔ تئاتر مدرنیست را تشکیل داد.
م.
روش استانیسلاوسکی و آرتو کار از درون به برون، اما روش میرهولد و برشت کار از برون به درون بود. در روش استانیسلاوسکی، درک احساسی بازیگر به تماشاگر صامت منتقل میشد، درحالیکه در روش آرتو، تجربهٔ جسمانی به یک اندازه بر بازیگر و تماشاگر حادث میشد. تئاتر میرهولد بر واقعیت سایه افکنده و حقایق شاعرانه و شکنندگی هستی را تأیید میکرد، درحالیکه تئاتر برشت واقعیت را به چالش میکشید و آن را مستدل و قابل تغییر میکرد. استانیسلاوسکی و برشت احساس و تفکر را سر آغاز تئاتر میدانستند، اما برای میرهولد و آرتو تئاتر در درجهٔ اول جسمانی بود. درنتیجهٔ عملکرد این چهار نفر واقعگرایی اجرا و خطی بودن نمایش به چالش کشیده شدند که همچنان مورد مباحثه هستند. آنها هرکدام به شیوهٔ خود این پرسش را مطرح کردند که حقیقت تئاتری چیست؟
م.
استانیسلاوسکی از همان اولین حضورهایش بر روی صحنه تجربههایش را در دفترچهای ثبت و تلاش میکرد تا نحوهٔ بازیگریاش را تحلیل کند. او در یکی از اولین یادداشتهایش نوشته: «مشکل این است: چطور میشود بدون زیر پا گذاشتن قواعد صحنه، زندگی را به روی صحنه آورد، و درعینحال از پرداختن به روزمرگی (که خود موجب مرگ زندگی میشود) پرهیز کرد.»
م.
او با طرز فکری مشابه زولا زندگی حرفهایاش را اینطور بیان میکند: «شرافت کاری من بر این امر استوار بوده که همواره سعی کردهام صادق و جویای حقیقت باشم، و از دروغ دوری کنم، بهخصوص دروغِ نمایشی و نوع هنرورزانهٔ آن. من درون نمایش از نمایش متنفر شدم و به جستجوی زندگی گشتم، یک زندگی ناب.» مفهوم «زندگی ناب» برای استانیسلاوسکی تلفیقی از درک روسها از کلمهٔ «روح» و هدف همیشگی خودش مبنی بر «متجسم کردن روح زندگی در شخصیت روی صحنه» بود. حقیقتی که استانیسلاوسکی در پیاش بود در وهلهٔ اول شامل «حقیقت احساسی» و پس از آن شامل «حقیقت روحی» و «حقیقت فکری» میشد. او باور داشت این سه قسم از حقیقت در کنار هم به «حقیقت درون» منجر میشوند، که منبع تخیلورزیدن است.
م.
حجم
۶۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
حجم
۶۱۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۰۴ صفحه
قیمت:
۱۰۷,۰۰۰
تومان