جملات زیبای کتاب عشق و شباب و رندی | طاقچه
تصویر جلد کتاب عشق و شباب و رندی

بریده‌هایی از کتاب عشق و شباب و رندی

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز
۵.۰از ۱ رأی
۵٫۰
(۱)
دانش اندر دل چراغ روشن است وز همه بد بر تن تو جوشن است
سحر توحیدوند
فردوسی تعارض و تضادی نمی‌دیده است که در دل محبّت علی ـ علیه‌السلام‌ـ را داشته باشد و دوستدار و خواهان هویت ایرانی خود نیز باشد و بخش اعظم عمر خود را صرف آن کند که تاریخ افسانه‌ای ایران باستان، اسطوره‌ها و افسانه‌های پهلوانی قوم ایرانی را به نظم درآورد. به دیگر سخن او بین مسلمان بودن و شیعه بودن و حفظ افتخارات کهن قوم ایرانی و پایبندی به هویت ملّی تعارض ندیده است.
سحر توحیدوند
«این زنان را ایزد تعالی دو رگ آفریده است از جگر بر پستان پیوسته و از آن ساعت که نطفه از صُلب پدر در رحم مادر می‌چکد، آن نطفه خون گردد و به قدرت حقّ ـ تعالی ـ بر وی صورت پدید آید، جگر مادر پرخون شود تا آن وقتی که فرزند از مادر متولّد شود. مولی ـ عزّوجلّ ـ رنگ سرخی از آن خون بستاند و آن را سپید گرداند تا مادر بچه شیردادن گیرد تا بچه از شیر باز شود. اگر ناگاه روزی بی‌ادبی کند، مادرش گوید شرم نداری که مادر ترا به خون جگر پرورده است! و این مثل از آنجا زده‌اند.». (۲۹)
سحر توحیدوند
نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید چه بی‌نشاط بهاری که بی‌رخ تو رسید! نشانِ داغِ دلِ ماست لاله‌ای که شکفت به سوگواری زلفِ تو این بنفشه دمید بیا که خاک رهت لاله‌زار خواهد شد ز بس که خونِ دل از چشم انتظار چکید به یادِ زلف نگونسار شاهدانِ چمن ببین در آینه جویبار گریه بید به دور ما که همه خونِ دل به ساغرهاست ز چشمِ ساقی غمگین که بوسه خواهد چید؟ چه جای من؟ که درین روزگار بی‌فریاد ز دست جور تو ناهید بر فلک نالید...
سحر توحیدوند
دلی که پیش تو ره یافت باز پس نرود هوا گرفته عشق از پی هوس نرود
سحر توحیدوند
این مطرب از کجاست؟... که از نغمه‌های او بر خانه خرابِ دلم سیل درد ریخت
سحر توحیدوند

حجم

۱۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۳۳ صفحه

حجم

۱۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۲۳۳ صفحه

قیمت:
۱۳۹,۰۰۰
تومان