جملات زیبای کتاب ماورای طبیعی شدن | طاقچه
تصویر جلد کتاب ماورای طبیعی شدن

بریده‌هایی از کتاب ماورای طبیعی شدن

۳٫۴
(۴۴)
می‌توان گفت که ما مادی‌گرایانی هستیم که فقط در این بُعد زندگی نمی‌کنیم، بلکه اسیر آن هستیم و به وسیلهٔ آن محدود می‌شویم. زیرا خود را به منزلهٔ بدنی تعریف کرده‌ایم که در زمان مشخصی در یک محیط زندگی می‌کند و تمرکزمان بیشتر روی ماده و کمتر روی انرژی است. از منظر کوانتومی ما به جای توجه به امواج غیر مادی امکان‌ها (انرژی)، بیشتر به ذرات فیزیکی (ماده) توجه می‌کنیم. این‌گونه است که در واقعیت سه بعدی خود غرق می‌شویم.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
میدان کوانتومی (یا یکپارچه) میدانی نامرئی از انرژی و اطلاعات است یا می‌توان گفت میدانی از هوش یا آگاهی که در ورای مکان و زمان وجود دارد. در آنجا هیچ چیز مادی یا فیزیکی وجود ندارد. این میدان در ورای هر چیزی است که با حواس قابل درک باشد. میدان یکپارچهٔ انرژی و اطلاعات همان است که بر قوانین طبیعت حکمرانی می‌کند.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
به لحظهٔ حال بازگردید، اشاره کردم که باید از فکر کردن به آیندهٔ قابل پیش‌بینی و از به یاد آوردن گذشتهٔ آشنا دست برداشته و در این فضای وسیع ابدی در مقام هشیاری قدم بگذارید و دیگر توجه خود را به هیچ چیز مادی یا فردی در این واقعیت سه بعدی مانند بدنتان، انسان‌های دخیل در زندگی‌تان، چیزهایی که دارید، جاهایی که می‌روید و حتی به زمان معطوف نکنید. اگر این کار را درست انجام دهید، چیزی نیستید جز هشیاری. این‌گونه است که به آنجا می‌رسید.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
درست همان طور که دانشمندان کوانتومی وقتی توجه خود را از الکترون بر گرفتند، الکترون به انرژی و امکان تبدیل شد، اگر شما هم توجه خود را از زندگی‌تان برگیرید یا از خاطرهٔ زندگی خود فراتر بروید، زندگی‌تان به امکان تبدیل خواهد شد. اگر روی شناخته‌ها تمرکز کنید، شناخته‌ها را به‌دست خواهید آورد. اگر روی ناشناخته‌ها تمرکز کنید، امکان خواهید آفرید. هر چه بیشتر بتوانید به منزلهٔ هشیاری در میدان امکان‌های لایتناهی بمانید و هشیار باشید که در این فضای سیاه بی‌پایان آگاه هستید، بدون اینکه به بدن، اشیاء، مکان‌ها، افراد و زمان توجه کنید و هر چه بیشتر انرژی خود را به امر ناشناخته معطوف کنید، بیشتر خواهید توانست تجربه‌های جدید یا امکان‌های جدیدی در زندگی خود بیافرینید. این یک قانون است.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
هر چه بیشتر بتوانیم در مقام هیچ کس، هیچ چیز، هیچ‌جا و خارج از زمان بمانیم، مغزمان منسجم‌تر می‌شود. در این حالت، سیستم عصبی خودمختار وارد عمل شده و بدن را ترمیم می‌کند، چون آگاهی ما با آگاهی آن ادغام شده است.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
وقتی به آگاهی محض و هشیاری ناب تبدیل می‌شوید و امواج مغزی خود را از بتا به آلفا و حتی تتا تغییر می‌دهید، سیستم عصبی خودمختار که بسیار بهتر از ذهن آگاه می‌داند چطور باید بدنتان را بهبود بخشد، وارد عمل شده و فرصت خانه تکانی پیدا می‌کند. این امر سبب ایجاد انسجام مغزی می‌شود.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
وقتی ما کامل باشیم، فقدانی وجود ندارد. پس در این لحظه ما آن چیزی را مشاهده می‌کنیم که از قبل در میدان کوانتومی امکان‌ها یا بالقوگی‌ها وجود دارد و با انرژی و توجه‌مان به آن زندگی می‌بخشیم.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
شکرگزاری به این معناست که تجربهٔ موردنظر از قبل اتفاق افتاده است. هنگامی‌که شاکر هستید و یا احساس ستایش می‌کنید، در بهترین حالت گیرندگی قرار می‌گیرید. وقتی احساس شکرگزاری می‌کنید، بدنتان در مقام ذهن ناخودآگاه به این باور می‌رسد که آن واقعیتِ آینده در لحظهٔ حال قرار دارد.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
لحظه‌ای به امواج رادیویی فکر کنید. همین حالا که در اتاقتان نشسته‌اید، امواج رادیویی در حال حرکت در اتاقتان هستند. بنابراین اگر رادیو را روشن کنید و آن را روی طول موج یا سیگنال خاصی تنظیم کنید، مبدّل کوچک داخل رادیو، آن سیگنال را دریافت کرده و به موج صوتی تبدیل می‌کند و می‌توانید به موسیقی مورد علاقه، اخبار و حتی آگهی بازرگانی گوش دهید. اینکه امواج رادیویی را در هوا نمی‌بینید، به این معنا نیست که آنها وجود ندارند. اگر فرکانس را کمی تغییر دهید و روی ایستگاه دیگری تنظیم کنید، بر این طول موج جدید پیام متفاوتی می‌شنوید
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
مرکز هشتم انرژی حدود ۴۰ سانتی‌متر بالاتر از سر قرار دارد. بنابراین تنها مرکزی است که به هیچ بخشی از جسم ربط ندارد. مصری‌ها این مرکز را Ka می‌نامیدند که بیانگر ارتباط با سرچشمهٔ کل هستی است. وقتی این مرکز فعال شود، احساس می‌کنید شایستهٔ دریافت هستید و بینش، تجلی، درک عمیق و بارگذاری فرکانس سازنده و اطلاعاتی را ممکن می‌کند که نه از خاطرات ذخیره شده در سیستم عصبی، بلکه از سرچشمهٔ کل هستی نشأت می‌گیرد. ما از طریق این مرکز به داده‌ها و خاطرات میدان کوانتومی دسترسی پیدا می‌کنیم.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
افکار برابر با حالت احساسی جدیدتان را پذیرفته، قبول کرده و در برابر آنها تسلیم شوید. وقتی تسلیم این افکار می‌شوید، بدنتان مواد شیمیایی یکسان با آن حالت احساسی را ایجاد خواهد کرد. این‌گونه است که شما سیستم عصبی خودمختار خود را برای یک تقدیر جدید برنامه‌ریزی می‌کنید و هر چه بیشتر این کار را تمرین کنید، احتمال اینکه به خلبان خودکار برگردید و لحظهٔ اکنون را از دست دهید، کمتر خواهد شد.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
اگر احساس می‌کنید نامحدود هستید، می‌توانید بگویید: «من نامحدود هستم.» سپس دست خود را روی قلب‌تان قرار دهید و احساس کنید ارزش و شایستگی کافی برای دریافت خواستهٔ خود را دارید. انرژی خود را تا بالاترین حد افزایش دهید و احساس شکرگزاری، قدردانی و سپاسگزاری کنید. حالا به وجود الهی درون‌تان توجه کنید. انرژی که به شما نیرو می‌دهد و خاستگاه تمام حیات است. پیش از اینکه زندگی جدیدتان تحقق پیدا کند، به خاطر آن شکرگزاری کنید. با توجه به قدرت درون خود، از هوش کیهانی بخواهید که زندگی شما را پر از شگفتی، همزمانی و اتفاقاتی کند که وجودتان را مملو از شادی می‌کنند. ع
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
زمان- مکان دنیای کوانتومی غیر فیزیکی است. واقعیت واژگونی که بر ناشناخته‌ها، امکان‌های بی‌نهایت، انرژی و جهان‌های چندبعدی استوار است که در آن نیز زندگی می‌کنیم و از زمان لایتناهی تشکیل شده است.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
هرچه فرکانسی که تجربه می‌کنیم بالاتر باشد، انرژی بیشتر است. - هرچه انرژی بیشتر باشد، اطلاعاتی که به آن دسترسی می‌یابیم، بیشتر است. - هرچه اطلاعات بیشتر باشد، آگاهی بیشتر است. - هرچه آگاهی بیشتر باشد، هشیاری بیشتر است. - هرچه هشیاری بیشتر باشد، ذهن بزرگ‌تر است. - هرچه ذهن بزرگ‌تر باشد، توانایی اثرگذاری بر ماده بیشتر خواهد بود.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
برای بهبودی بدنتان باید از بدنتان گذر کنید. برای اینکه چیز جدیدی در زندگی خود بیافرینید، باید زندگی قدیم خود را فراموش کنید. برای اینکه مشکلی را در محیط بیرونی خود تغییر دهید، باید از خاطرات و احساسات متناظر با آن مشکل گذر کنید و اگر بخواهید رویداد جدید و غیر منتظره‌ای را در آینده ایجاد کنید، نباید به صورت ناخودآگاه بر اساس خاطرات آشنای گذشته انتظار همان آیندهٔ قابل پیش‌بینی را داشته باشید. باید به سطحی از آگاهی برسید که از آگاهی آفرینندهٔ این واقعیت‌ها بزرگ‌تر باشد.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
در میدان یکپارچه جایی نیست که به آن بروید، چون شما همه جا هستید. چیزی وجود ندارد که بخواهید، چون آن‌قدر کامل و بی‌نقص هستید که احساس می‌کنید صاحب همه چیز هستید. نمی‌توانید کسی را داوری کنید، چون همه کس هستید و دیگر ضرورتی ندارد بدن باشید، چون همهٔ بدن‌ها هستید و اگر در قلمرویی باشید که در آن زمان لایتناهی است، چرا باید نگران کمبود و تنگی وقت باشید؟
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱
هرچه بیشتر احساس کمال کنید، فقدان کمتری را تجربه خواهید کرد و در نتیجه کمتر خواهید خواست. اگر کامل باشید چطور می‌توانید چیزی بخواهید یا با فقدان زندگی کنید؟ اگر فقدان کمتر باشد، نیاز به آفرینش از موضع دوگانگی، قطبیت و جدایی کمتر خواهد بود. اگر کامل باشید، چطور ممکن است بخواهید؟ وقتی از موضع کمال می‌آفرینید، احساس می‌کنید که آفریده‌تان را از قبل دارید. دیگر خواستن، تلاش، آرزو کردن، اجبار، پیش‌بینی، جنگ و امیدی نیست. وقتی از موضع کمال می‌آفرینید، فقط دانستن و مشاهده وجود دارد. کلید تحقق واقعیت این است: وصل بودن و جدا نبودن.
کاربر ۹۵۷۴۵۴۱

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

حجم

۱٫۹ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان