یانسن کشیشی هلندی بود که عقیده داشت ابنای بشر را جز غلتیدن به تباهی در مسیری که از قبل معلوم و مقدر است و امید بستن به رحم و بخشایش ایزدی چارهای نیست. اگرچه عقاید او بعدها از سوی واتیکان رد شد، در گروهی از نویسندگان ردپائی از خود به جا گذاشت. این عقاید مجموعا محصول وضعیت اجتماعی دشواری بود که اروپای قرن بیستم بر آن چشم میگشود.
مهدی بهرامی
او بر خلاف بینش ثنوی قراردادی که خیر را در برابر شر مینهد و به انسان میآموزد که باید در قلمرو نیکی قرار گیرد، پیوند ازلی خیر و شر با یکدیگر و یکی بودن فطری آنها در قضای آسمانی را مطرح میکند. به موجب این اندیشه باید خود را به سیل حوادث بسپاریم زیرا تنها در این صورت اعمال ما رنگی از عصیان نخواهد داشت.
مهدی بهرامی
«عجب! جهنّم همین است. همین که ما در آن زندگی میکنیم.»
مهدی بهرامی
شبح با دلتنگی گفت: «همه ما میمیریم آیدا.»
مهدی بهرامی
برای او مرگ پایان همهچیز بود. هیچ زندگیای که در آن نتوان زیر آفتاب آبجو نوشید برای او معنا نداشت
مهدی بهرامی
آنها آنقدر که به زندگی پس از مرگ اهمیت میدادند برای خود زندگی ارزش قائل نبودند.
مهدی بهرامی
به حرکت سینههای رز که مانند دو جانور کوچک بهنظر میرسید نگاهی انداخت و با خود گفت: «لذّت. اسم آن لذّت است.»
مهدی بهرامی
پسر گفت: «جهنم، شعلههای آتش، نفرین خداوند و عذاب دوزخ همه واقعیت است»
باران همچنان میبارید.
دختر با لحنی اضطرابآلود گفت: «بهشت هم هست.»
پسر پاسخ داد: «شاید باشد. شاید.»
مهدی بهرامی
بازوی دالو را نیشگون گرفت و گفت: «کلهپوک» روشی جز این برای ابراز محبّت نمیشناخت.
مهدی بهرامی
عشق، اگر هم معنایی داشت، نمیتوانست مثل نفرت و دشمنی ابدی و همیشگی باشد.
سورینام
«هیچ پولی نمیتواند یک ذهن بیمار را شفادهد.
سورینام
صادقانهترین اعمال اعمالی است که شیطانی نامیدهاند، چون جسورانه و وفادارانه است.
سورینام