تاریخ، زمینِ بایری است که در آن هیچ بوته زیبایی نمیروید. انسانِ امروز با این وجود تاریخ خود را برگزیده است و نمیتواند و نباید از آن روی برگرداند. اما به جای آن که تاریخ را مطیع و گوش به فرمان خود سازد، روز به روز هر چه بیشتر برده و اسیر آن میگردد.
کاوشگر
رمان «طاعون» آن انسانهایی را به تصویر خواهد کشید، که سرنوشت آنها در جنگ این بود که بیاندیشند، سکوت اختیار کنند و رنج بکشند.»
کاوشگر
کامو مدت کوتاهی پس از انتشار رمان «طاعون» در برابر کشیشان کاتولیک سخنرانیای تحت عنوان «آتهایستان و مسیحیان» ایراد میکند. او در این سخنرانی میگوید که از بدیهایی که در حق مسیحیان روا میگردد، منزجر است، اما در ضمن متذکر میشود که امیدی به بهبود وضعیت موجود ندارد. او مسیحیان و به ویژه شخص پاپ را فرا میخواند که پلیدیهای موجود در جهان را ـ پلیدیهایی چون نفرت، ترور، خشونت و دیکتاتوری را ـ که باید در برابرشان احساس مسئولیت کرد، از نظر سیاسی و اجتماعی ـ و نه از جنبه متافیزیکی ـ صریحا و شدیدا محکوم کنند؛ کامو این انتقادِ مسیحیها و مارکسیستها را مبنی بر این که او نگرشی بدبینانه دارد، با قاطعیت رد میکند. کامو این نکته را یادآور میشود که او نیست که رنج و محنت و یا لعن و نفرینهای وحشتناک را ابداع کرده است؛ همچنین او نیست که فریاد بر میآورد که آدم خوبی وجود ندارد و یا این که کودکان از همان روز تولد جزو لعنت شدگانند. کامو پاسخ میدهد: «من میگویم: من به سرنوشت انسان بدبینم، اما به خود انسان خوشبین هستم.»
کاوشگر