بریدههایی از کتاب بگو مگوهای زندگی مشترک به روایت مدرسه دوباتن
۳٫۴
(۱۲)
بهجای اینکه دغدغهٔ برابری وظایف را داشته باشیم، باید به دنبال برابری اعتبار وظایف باشیم. هم خانهداری و هم کارِ بیرون از خانه لذتها و رنجهایی دارند: هر دو آنها سزاوار احترام و قدرشناسیاند
|ݐ.الف
در زندگی مشترک کسی به شما برای تشخیص صحیح عیب و ایرادهای شریک زندگیتان جایزه نمیدهد
|ݐ.الف
عاشقانهترین کاری که میتوانیم در زندگی مشترک عاشقانه انجام دهیم این است که گهگاه اعلام کنیم ما هنوز طریقت عشقورزی را نیاموختهایم، اما آنقدر باهوشایم که، با اندک کمکی، یک روز یادش میگیریم.
|ݐ.الف
رابطهٔ خوب رابطهای نیست که در آن دو نفر که شریک زندگی هماند بیشتر اوقات بهخوبی با هم کنار میآیند، بلکه رابطهای است که در آن دو طرف یاد گرفتهاند طبیعی بودن دشواریها و ناکامیهای هراسآور در زندگی مشترک را بپذیرند.
|ݐ.الف
باید برای گفتن صادقانه و مهربانانهٔ حقیقت درمورد خودمان تلاش کنیم. اما در آن طرف معادله، باید سعی کنیم از جملهٔ کسانی باشیم که میتوانند با متانت و وقار حقیقت را تاب بیاورند؛ عیار مقبولیت را آنقدر بالا نمیبرند که دیگران گزینهای جز دروغ گفتن به آنها نداشته باشند.
|ݐ.الف
در دل هر رابطهٔ کارآمدی با موضوعی بغرنج رودررو میشویم: اینکه وقتی عاشق شریک زندگیمان هستیم، احساساتش به اندازهٔ برنده شدن خودمان، و گاهی بیشتر از آن، برای ما مهم است.
|ݐ.الف
فرهنگ ما به ما میآموزد که به احساساتمان اعتماد و از آنها پیروی کنیم. اما زوجدرمانی این کار را فاجعه میداند، چرا که احساسات ما عمدتاً نادرستاند و با واکنشهایی بدَوی و برآمده از گذشتهای مشکلدار شکل گرفتهاند.
|ݐ.الف
بهترین تمرینِ خوب مردنْ خوب زیستن است. زیرا بهقول آن فیلسوف، فقط کسی که بههنگام زیسته باشد میتواند بههنگام بمیرد
|ݐ.الف
باید درمورد تمناهایمان شهامت به خرج دهیم. باید رابطههایمان را طوری بسازیم که طلب و دریافت مدامِ خاطرجمعی اساسی از اینکه طرف مقابل هنوز هم ما را میخواهد، چیزی طبیعی و، در نتیجه، نه چندان دلهرهآور باشد.
|ݐ.الف
خاطرجمع باشیم که ما اساساً، در جای خودش، آدمهایی ذاتاً عادی و مقبولایم، آدمهایی که با جریان معمولِ امیال آشفته و سرکش و چالشهای شایع در هرگونه زندگی انسانیِ ارزشمند مواجه میشوند.
|ݐ.الف
میتوانیم کموبیش خودمان باشیم و در عین حال مطمئن باشیم کسی که عاشقش هستیم مادام که همهچیز را بهدرستی برایش توضیح میدهیم ما را میفهمد. لازم نیست برای رابطهای عاشقانه به آدمی دروغگو بدل شویم.
|ݐ.الف
وقتی با طغیان خشم شریک زندگیمان روبهرو میشویم، باید سعی کنیم ( گرچه اصلاً کار راحتی نیست) حواسمان به این نکته باشد که این حملهها نشانههایی بیاندازه وحشتناک از چیزی واقعاً دلپذیرند: اینکه ما بهراستی برای شریک زندگیمان اهمیت داریم و او برای تاب آوردن در برابر تحقیرهایی که عالم و آدم هرروزه نثارش میکنند، بسیار به ما متکی است.
|ݐ.الف
میتوانیم حرفهای معقول و مؤدبانهمان را به هر غریبهای بگوییم، اما فقط در حضور کسی که واقعاً به او اعتماد داریم میتوانیم جرئت بیعقلی و نامهربانی تمامعیار را به خودمان بدهیم.
|ݐ.الف
این خیلی مایهٔ دلگرمی است که ما در جهانی زندگی میکنیم که در آن آموختهایم با بچهها اینقدر مهربان باشیم. اما این جهان میتوانست حتی قشنگتر از این باشد اگر یاد میگرفتیم کمی، فقط کمی، در حق بخشهای کودکانهٔ وجود بزرگسالان هم مهربانتر باشیم.
|ݐ.الف
بهترین تمرینِ خوب مردنْ خوب زیستن است
|ݐ.الف
فلسفه را هم مشق مرگ دانستهاند (افلاطون) هم هنر زندگی (نیچه)
|ݐ.الف
بهتر است کنترلمان را روی کسی اعمال کنیم که مطمئنایم تحت اختیار ماست، یعنی خودمان.
|ݐ.الف
اگر نحوهٔ رفتار خودمان با دیگران را تغییر دهیم، خیلی سریعتر میتوانیم شاهد تغییر رفتار آنها با خودمان باشیم.
|ݐ.الف
خیلی خوب میشد اگر میتوانستیم سایر آدمها را از بخشهای شکنندهٔ وجودمان باخبر کنیم. در این صورت، احتمالاً در ارتباط با ما حواسشان را بیشتر جمع میکردند. همهٔ ما در خصوص جراحتها و زخمهای فیزیکی حواسمان را جمع میکنیم و مراقب هستیم. اگر کسی دستش را پانسمان کرده باشد، میدانیم نباید آن دست را بگیریم یا فشار دهیم. اگر خوب فکر کنیم، میبینیم هیچ فرقی میان دستی آسیبدیده که باید مراقب آن بود و بخشهای حساس و رنجدیدهٔ روان آدمها وجود ندارد.
|ݐ.الف
عشق چشماندازی از رشد پیش روی ما میگذارد.
|ݐ.الف
حجم
۸۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۸۷۸٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
تومان