بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب در غبار برف (جلد اول و دوم) | طاقچه
تصویر جلد کتاب در غبار برف (جلد اول و دوم)

بریده‌هایی از کتاب در غبار برف (جلد اول و دوم)

نویسنده:عمران صلاحی
انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر
نهاد زیر سرش صفحهٔ حوادث را و مثل حادثه‌ای روی آن دراز کشید
غریو دیو توفان
«شعر می‌گویم، مثل گریه که آدم را سبک می‌کند.»
Tuberosa
همان‌طور که اشاره شد، او شعرهای خود را بارها مرور، بازنویسی و انتخاب کرده است. بعضی شعرها بدون عنوان‌اند و بعضی شاید هرگز تحریر نهایی نشده‌اند.
Tuberosa
خود او در جایی گفته است «وقتی به شعرهایم نگاه دوباره‌ای می‌اندازم، می‌بینم همه‌شان را به نحوی از زندگی‌ام الهام گرفته‌ام.» ... «واقعاً زندگی هر شاعری را می‌شود از درون شعرهایش پیدا کرد.»
Tuberosa
در ترکیبی از اندوه ژرف و تنهایی عمیق و طنزی تلخ، با زبانی ظریف و ساده و روان، در خلوت خویش، به شعر پناه می‌بُرد.
Tuberosa
مادرم نیمه‌شبان چرخ‌خیاطی خود را چو به کار اندازد آرد آوایش، در خاطر من چرخ ارابهٔ تنهایی را که رود از دل یک جادهٔ تنگ مقصدش نامعلوم
Tuberosa

حجم

۷۳۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳۸ صفحه

حجم

۷۳۶٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۳۳۸ صفحه

قیمت:
۳۰۱,۰۰۰
تومان