بریده‌هایی از کتاب حضور
۳٫۶
(۸)
با فلج یا آرام‌کردن ماهیچه‌هایی که عامل بروز هیجانات واقعی است، هم از شدت تجربه‌های هیجانی‌مان می‌کاهیم و هم از توانایی‌مان در تشخیص هیجانات دیگران. به این ترتیب، درست شبیه بیماران مبتلا به پی‌ای‌اف می‌شویم و کمتر می‌توانیم با دیگران ارتباط برقرار کنیم.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
الن واتس۳۰ در کتاب حکمت بی‌قراری۳۱ می‌نویسد:
«برای اینکه موسیقی را بفهمید، باید به آن گوش دهید؛ ولی مادام که فکر می‌کنید "به این موسیقی گوش می‌دهم" به آن گوش نمی‌دهید.»
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
حقیقت، خود را از طریق کردارمان شفاف‌تر فاش می‌کند تا گفتارمان. به‌قول رقصندهٔ بزرگ آمریکایی، مارتا گراهام:۶۱ «بدن چیزی رو می‌گه که کلمه‌ها نمی‌تونه بگه.» او همچنین گفته است: «بدن هیچ‌وقت دروغ نمی‌گه.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
شکل بدن نه‌تنها چگونگی احساسمان را شکل می‌دهد، بلکه طرزفکرمان دربارهٔ خودمان را نیز مشخص می‌کند؛ از توصیفاتی که از خود می‌کنیم، تا اطمینان و آسودگی‌خاطری که با آن این توصیفات را بیان می‌کنیم. این خودانگاره‌ها به توانایی ما در برقراری ارتباط با دیگران، انجام‌دادنِ کارهایمان و به‌بیان ساده‌تر، داشتن حضور کمک می‌کند یا جلوی آن را می‌گیرد.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
فقط تجسم‌کردن خودمان مشغول گرفتن ژست قدرت اعتمادبه‌نفسمان را افزایش می‌دهد.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
در هر موقعیت دشوار، به خودمان سقلمه می‌زنیم. خودمان را تشویق می‌کنیم کمی جرئت بیشتری به خرج دهیم، اندکی جسورانه‌تر عمل کنیم، از درون پیلهٔ ترس و اضطراب و ضعفی که دورمان تنیده‌ایم، بیرون بیاییم. اندکی حاضرتر باشیم. این‌گونه است که گام‌به‌گام و به‌مرور به جای دل‌خواهمان می‌رسیم؛
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اگر ما در ظاهر حالت‌های بدنمان را به‌شکل فردی درآوریم که اعتمادبه‌نفس چشمگیری دارد و در موضع قدرت است، فیزیولوژی بدن ما و حتی ترشحات هورمونی ما و در نهایت برداشت ذهنی ما دربارهٔ خودمان تغییر می‌کند.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
آنچه کمک می‌کند قدرت بالقوه‌مان را بالفعل کنیم، «حضور» است. حضوری که در اینجا از آن صحبت می‌کنیم و در نام کتاب هم می‌بینید، فقط حضور فیزیکی نیست. اصل و اساس این حضور بودن در لحظه با تمام وجود است؛ حضوری ذهنی و روانی و البته فیزیکی
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اگر خودتان به خودتان اعتماد نکنید، دیگران چگونه به شما اعتماد کنند؟
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
آناتول فرانس۱۶ نوشته است: «هر تغییری... اندوه خاص خود را دارد؛ چون گذشته‌ای که رهایش می‌کنیم، بخشی از خود ماست. باید خودمان را از بند یک زندگی رها کنیم تا بتوانیم وارد زندگی دیگری شویم.»
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
کمتر بر تأثیری که روی دیگران می‌گذارید و بیشتر بر تأثیری که روی خودتان می‌گذارید، تمرکز کنید.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اعتمادبه‌نفسِ واقعی در عشق واقعی نهفته است و به تعهد طولانی‌مدت و رشد می‌انجامد. اعتمادبه‌نفس کاذب در شور افراطی ریشه دارد و به روابط معیوب، یأس و درماندگی منجر می‌شود.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
کاری که باید بکنید، پرهیز از چسبیدن به نگرانی است. فقط متوجه آن باشید و به راهتان ادامه دهید.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اضطراب زمانی بغرنج و مخرب می‌شود که دربارهٔ مضطرب‌بودن مضطرب می‌شویم.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اگه از خودتون در برابر آسیب (آسیب عاطفی یا احساس حقارت) محافظت کنین، دیگه نمی‌تونین حضور واقعی داشته باشین، چون بیش از حد توی حفاظین.»
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
قدرت وادارمان می‌کند به مشکلات نزدیک شویم. ضعف وادارمان می‌کند از مشکلات دور شویم.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
با اعتقاد به اینکه هیجانات ما تفسیری از تجربه‌های جسمانی و درونی‌مان است، جیمز این نظریه را مطرح کرد که می‌توانیم آن‌قدر ادای داشتن هیجانی را دربیاوریم تا سرانجام به‌راستی به آن برسیم. می‌توانیم آن‌قدر آواز بخوانیم تا شاد شویم یا آن‌قدر گریه کنیم تا ناامید شویم.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
حدود ۸۰ درصد فیبرهای عصب واگوس (که مغز را با بسیاری از اندام‌های داخلی بدن مرتبط می‌کنند)، آوران۲۲۳ هستند؛ یعنی از بدن به‌سمت مغز می‌آیند. بنابراین، می‌توانیم به‌واسطهٔ شیوهٔ نفس‌کشیدن، آوازخواندن و حرکت‌کردن، آشکارا سامانهٔ انگیختگی‌مان را تنظیم کنیم
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
حرکاتتان (حالات چهره، شکل بدن و شیوهٔ نفس‌کشیدنتان) به‌وضوح بر طرزتفکر، احساس و رفتارتان تأثیر می‌گذارد.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
گرفتن ژست قدرت، سامانهٔ رویکرد رفتاری را در ما فعال می‌کند (به فصل پنجم مراجعه کنید). این سامانه احتمال اینکه خودمان را بروز دهیم، به فرصت‌ها نزدیک شویم و از آن‌ها بهره ببریم، خطر کنیم و پشتکار داشته باشیم، افزایش می‌دهد. ا
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
منبسط‌کردن بدن احساسی را که به خودمان داریم تغییر می‌دهد
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اول، به‌آرامی انجام‌دادن کارها حرکتی قدرتمندانه است. همان‌طور که کندحرف‌زدن، مکث‌کردن و گرفتن فضا نشانه‌های قدرت به حساب می‌آید، وقت‌گذاشتن برای یافتن شیوهٔ مناسب پاسخ‌گویی و با کندی تصمیم‌گرفتن در لحظات پرفشار هم اقداماتی از سرِ قدرت است
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اغلب نگرش‌هایمان را از رفتارهایمان می‌گیریم، نه اینکه رفتارهایمان را بر اساس نگرش‌هایمان انجام دهیم.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
احساس ضعف هویتمان را پنهان و از ما موجودی نامرئی می‌سازد. این احساس حتی ما را با خودمان بیگانه می‌کند
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
بیشتر انسان‌ها هر روز با مشکلات استرس‌زا سروکار دارند. انسان‌ها در هر گوشه‌ای از دنیا و در هر گامی از زندگی تلاش می‌کنند بر اعصابشان مسلط شوند
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
ضعف، احساس خطر احتمالی را در ما افزایش می‌دهد و به واکنشی زنجیره‌ای می‌انجامد که به‌گونه‌ای متناقض همه‌مان را بیش از پیش ناتوان می‌کند. افزایش احساس خطر، به اَشکال مختلف بر اضطراب اجتماعی‌مان می‌افزاید.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
اگر فردی لایق اعتماد نباشد، بهتر است فاصله‌مان را با او حفظ کنیم؛ چراکه خطری بالقوه محسوب می‌شود؛ مخصوصاً اگر به‌ظاهر شایسته هم باشد.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
گوش‌سپردن به دیگران، ژرف‌ترین نشانهٔ احترام است.
ـ ویلیام یوری
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
باوری عمیق و فلج‌کننده است مبنی بر اینکه چیزی به ما داده‌اند که خودمان آن را به دست نیاورده‌ایم و استحقاقش را نداریم و اینکه بالاخره دستمان رو می‌شود. روان‌شناسان از این احساس با نام سندرم ایمپاستر، پدیدهٔ ایمپاستر، ترس‌های ایمپاستر و ایمپاستریسم یاد می‌کنند.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
ایمپاستریسم موجب می‌شود بیش از حد به چیزی بیندیشیم و پس از اتمام کارمان دربارهٔ آن قضاوت کنیم. با این سندرم، مدام در فکر این هستیم که مردم چه قضاوتی درباره‌مان می‌کنند (در حالی که اغلب فکرمان غلط است) و سپس مدام به این فکر کنیم که چنین قضاوت‌هایی چطور تعاملاتمان را دچار مشکل می‌کند.
‧͙⁺˚*･༓☾ 𝓭𝓪𝓻𝔂𝓪 ☽༓･*˚⁺‧͙
حجم
۵۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحه‌ها
۳۱۲ صفحه
حجم
۵۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحه‌ها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۲۷۰,۰۰۰
تومان