
بریدههایی از کتاب روح یک زن
نویسنده:ایزابل آلنده
مترجم:ماندانا قدیانی
ویراستار:مهدی گازر
انتشارات:انتشارات مهراندیش
دستهبندی:
امتیاز
۳.۷از ۳ رأی
۳٫۷
(۳)
به گفتهٔ جرالد جی. جَمپُلسکی، روانپزشک مشهور و نویسندهٔ بسیاری از پرفروشترین کتابهای روانشناسی و فلسفه، تمایل به شادکامی' ۴۵ درصد با ژنها و ۱۵ درصد با شرایط تعیین میشود. این بدین معناست که ۴۰ درصد باقیمانده براساس باورها و نگرش ما به زندگی شکل میگیرد.
M.H
شادی، مانند خوشی یا لذت، افراطی یا پرسروصدا نیست، بلکه بیصدا، آرام و آهسته است؛ یک احساس درونی از سعادت و خوشی است که با دوست داشتنِ خودم شروع میشود. من مستقل و آزادم. مجبور نیستم هرچیزی را به هرکسی ثابت کنم. مجبور نیستم از فرزندان یا نوههایم مراقبت کنم. همگی آدمهای بزرگ و خودکفایی هستند. به گفتهٔ پدربزرگم، من وظیفهام را انجام دادهام، و بیشتر از حدی که از من انتظار میرفت، انجام دادهام.
M.H
آدمها میآیند و میروند و حتی زندگیِ نزدیکترین اعضای خانوادهام نیز سرانجام ازهم میپاشد. چسبیدن به هر س یا هرچیزی بیفایده است، چراکه در این جهان، همهچیز نه به انسجام، بلکه به جدایی، هرجومرج و بینظمی گرایش دارد. من زندگی سادهتر را برگزیدهام، با مادیات کمتر و فراغت بیشتر، نگرانیهای کمتر و خوشی بیشتر، مسئولیت اجتماعی کمتر و دوستی واقعیتر، سروصدای کمتر و سکوت بیشتر.
M.H
اِدواردو گالیانو، نویسنده، گفت که «دستآخر، ترس زنان از خشونت مردان' نشانگر ترس مردان از زنانِ شجاع و نترس است.»
منزوی
خلاقیت زنان' مهارت خوانده میشود و با قیمت ارزانی به فروش میرسد؛ وقتی مردان خلق میکنند، نتیجهاش هنر خوانده میشود و گران و باارزش است، مانند اثر موزِ مائوریتزیو کاتلان که با قیمت ۱۲۰.۰۰۰ دلار آمریکا به دیوار گالری هنری میامی چسبانده شده بود.
منزوی
بلندپروازی' یک چیز مردانه بود؛ وقتی موقع زنان میشد، زشت و زننده تلقی میگردید.
منزوی
این همان چیزی است که زنان میخواهند: در امان بودن، بها دادن به آنها، زندگی در صلح و آرامش، داشتن دارایی خود، اجتماعی بودن، داشتن اختیار بدن و زندگیشان و، از همه مهمتر، دوست داشته شدن.
منزوی
مارگارت اَتوود نوشته است: «مردان میترسند که زنان به آنها بخندند. زنان هم میترسند که مردان آنها را بکشند.»
منزوی
آیا متوجه شدهاید که فردگرایی و خودپسندی از صفات مثبت مردان و عیوب زنان بهشمار میروند؟
منزوی
صاف میایستم و صدای آدمهای پیر رو درنمیآرم، نفسنفس نمیزنم، ناله نمیکنم، سرفه نمیکنم یا پا روی زمین نمیکشم.» شعار او' نگرش محسوب میشود
M.H
کنیم. لوری مرا به یاد آن آدمهای دلیر و فداکاری میاندازد که در شرایط بسیار دشواری کار میکنند و هیچ هدفی جز برآورده ساختن نیازها و تسکین رنج دیگران ندارند. آنها با ابراز خود، مجبورمان میکنند تا دیو بیاعتنایی را از خود دور کنیم.
M.H
اطاعت و حرفشنوی، که همچون فضیلتی زنانه ستوده میشود، بدترین دشمن ماست؛ هیچوقت بهدرستی به ما خدمت نکرده است، بلکه فقط بهدرد مردان میخورد.
M.H
احترام، اطاعت و ترس، که از نوزادی در مغز زنان فرومیکنند، آنچنان برای ما زیانبارند که حتی از قدرت خود خبر نداریم. این قدرت' بسیار بزرگ است؛ هدفِ مردسالاری این است که به هر شیوهها، ازجمله بدترین اشکال خشونت، این قدرت را از بین ببرد.
M.H
نمیتوانم به نهادی تعلق داشته باشم که من را شهروند درجهدو بهحساب میآورد و مسئولانش همیشه مردانی بودهاند که از مصونیت کامل برخوردارند و قوانینشان را با عقاید تعصبآمیز به اجرا درمیآورند.
منزوی
آزادی و رهایی زنان با زنانگی ناسازگار نیست. کاملاً برعکس است؛ به نظر من، مکمل یکدیگرند.
منزوی
من در زمان مردسالاری حاکم، بزرگ شدم. زنبارگی و بیبندوباری' تخصص مردان بودند. فرض بر این بود که زنان ذاتاً پاکدامن و عفیف هستند و میبایست اغواگری کنند. ما در اغواگری سهیم نبودیم؛ باید وانمود میکردیم که با اکراه زیاد تسلیم میشویم، در غیر این صورت، به ما برچسب "بیبندوبار" زده میشد. اگر تسلیم میشدیم و مرد به بقیه از پیروزیاش میگفت، حیثیتمان لکهدار میشد و در دستهٔ "دختران گستاخ" قرار میگرفتیم. زنان نباید تمایلات زناشویی داشته باشند و هرگونه شوروشوق' انحراف یا گناه بهحساب میآمد.
منزوی
یک مرد شصتسالهٔ بداخلاق و شکمگنده احساس میکند که لایق زنی بیست یا سی سال جوانتر است، بهطوریکه میشود این موضوع را در همهجا دید، اما رابطهٔ زنی مسن با مردی جوانتر' هنوز زشت و ناپسند شمرده میشود.
منزوی
قرار است بهشدت قضاوت شوید، چون موفقیت زنان بهراحتی بخشیده نمیشود؛ چیزی را که دلتان میخواهد بنویسید؛ نگذارید کسی در کارتان یا مدیریت پولتان دخالت کند؛ با فرزندانتان همچون شاهزاده رفتار کنید، چون سزاوارش هستند؛ ازدواج کنید، چراکه یک شوهر، فارغ از اینکه آدمی احمق و ابله است، خوب بهنظر میرسد.
منزوی
آبراهام لینکلن گفت: «در پایان، این سالهای زندگی شما نیستند که بهحساب میآیند، مهم زیستنی است که شما در این سالها کردهاید.»
منزوی
اگر یک مرد مورد ضربوشتم قرار بگیرد و از آزادیاش محروم شود، اسمش میشود شکنجه، اما وقتی یک زن متحمل همان چیز شود، اسمش میشود خشونت خانگی که هنوز هم در اغلب دنیا، مسئلهٔ محرمانهای بهشمار میرود.
منزوی
من به کسانی که بنا به دلایل مذهبی یا هرچیز دیگر از سقطجنین اجتناب میورزند، احترام میگذارم، اما نمیشود این دیدگاه را به همهٔ موارد تعمیم داد. سقطجنین باید یک گزینهٔ موجود برای کسانی باشد که (به دلایل پزشکی و …) به آن احتیاج دارند.
منزوی
حجم
۱۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
حجم
۱۴۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۶ صفحه
قیمت:
۹۲,۵۰۰
تومان