
بریدههایی از کتاب جستارهایی درباره زن
۲٫۹
(۲۰)
فمینیسم به معنای افراط و اغراق در بهدستآوردن حق زن نیست. فمینیسم فراتر از آن، به معنای توجه به ویژگیهای انسانی، دوستی و صلح مرد و زن با یکدیگر و نیز با جهان هستی است.
Ryan
در دورانی که مردم بیشتر و بیشتر عمر میکنند، بهجرئت میتوان گفت دوسوم آخر عمر هر شخصی زیر سایهٔ ترس مداوم از گذر عمر است.
Ryan
باور جامعه این است که پیرشدن امری کاملاً طبیعی برای مرد و سرنوشت اوست و باید اتفاق بیفتد؛ زیرا او بشر است. در مقابل، پیرشدن برای زن نهتنها سرنوشتش نیست و تعریف از نوع بشر، طرف محدود و ظریف را میگیرد، بلکه نشانهٔ آسیبپذیری اوست. زن نباید پیر شود.
Ryan
برای مرد، ازدواج دیرهنگام همیشه با ارتباط عمومی بهتر و باکیفیتتر با مردم همراه است؛ حسی از عشق و شور و هیجان برای مردان مسن بهارمغان میآورد و نشانهٔ مسلم از توانایی در زمینهٔ هنری یا در فعالیتهای تجاری یا سیاسی است. اما زن میانسال که با مرد جوان ازدواج میکند، بهشکل کاملاً متفاوت اسیر قضاوتهای سرزنشآمیز جامعه میشود. او درواقع تابویی غولآسا را درهم شکسته است و امتیاز یا تشویق یا پاداشی از جامعه نمیگیرد. حتی ممکن است محکوم شناخته شده و بهعنوان یغماگر، خودسر، خودخواه و خودنمایشگر طرد شود.
Ryan
کارلوس فوئنتس، نویسندهٔ مشهور اهل مکزیک، گفته است: «هرکس در درون خود مرزی دارد که گذشتن از آن بسیار دشوار و درعینحال، بزنگاهِ خودآگاهی است.»
Ryan
حتی همدردی مردان برای ظلم به زنان در لایههای زیرین تفکر مردانه، نوعی برتریجویی و تفوق است که خلأ این برتریطلبی با اشارات تأیید زنان پر میشود.
Ryan
اصرار دارم که جوانی نماد است، نه توصیف واقعی. جوانی نماد انرژی، جنبوجوش، اشتیاق و آرزو و نمادی برای خواستن است
آلب
زنها گزینهٔ دیگری دارند. آنها میتوانند مشتاق باشند برای عاقلبودن نه فقط مهربانبودن، برای توانابودن نه فقط یاوربودن، برای قویبودن نه فقط دلپذیربودن. میتوانند بلندپرواز باشند برای خود، نه فقط برای مردان و فرزندانشان. میتوانند بهطور طبیعی و بدون شرمساری پیر شوند و مجدانه در مقابل سنتهای دستوپاگیر و ناشی از استاندارد دوگانهٔ پیرشدن، هرگز سر خم نکنند و بهپا خیزند. بهجای اینکه سعی کنند تا حد امکان در طول عمر خود دختر باقی بمانند و بعد با تندادن به ذلت و حقارت به زنانی میانسال تبدیل شوند، میتوانند خیلی زودتر زنِ بالغ بشوند و سالهای سال از کار و فعالیت و جنسیت خود لذت ببرند. زنها باید اجازه دهند چهرهشان سالهای زندگیشان را نشان بدهد. زنها باید حقیقت را بگویند.
آنا
شستوشوی مغزی جنسیتی، وجود زنان را جز در موقعیتهای خاص پنهان میکند. بنابراین، باید بگوییم «او» وقتی منظور ما شخصی از هر دو جنس است. «مَن» روش پذیرفتهشده برای اشاره به همهٔ بشریت و «مِن» به بیان ادبی برای اشاره به مردم است.
Ryan
این کلیشه که با آزادی زنان، مردان نیز آزاد میشوند، با بیشرمی بر واقعیت خام سلطهٔ مردانه سرپوش میگذارد؛ گویی چیدمانی است که کسی در تنظیم آن دخالتی نداشته، مناسب کسی و به نفع کسی نیست؛ اما واقعیت بهکلی متفاوت است. سلطهٔ مردان بر زنان به نفع مردان است. آزادی زنان هزینهٔ سنگینی برای برتریجویی مردان دارد.
ساحارا6
جوامع شهری مدرن، برخلاف جوامع قبیلهای و روستایی، ارزشهای بلوغ، کمال و افتخار لذتبردن از جوانی را به جامعه تقدیم میکنند. این ارزشیابی دوبارهٔ چرخهٔ زندگی در توجه به درخشش جوانی، در خدمت جامعهای سکولار است که دائم دم از افزایش تولید صنعتی و تخریب نامحدود طبیعت میزند. چنین جامعهای باید حسی از ریتمهای مختلف زندگی را برای تحریک مردم به خرید بیشتر، مصرف بیشتر و دورانداختن سریعتر خلق کند.
آلب
پیشوند مستر از طفولیت تا کهولت همراه مردان است و این نکته دقیقاً آنها را از داغ ننگی معاف میکند که هر زنی همواره با آن درگیر است: نامگذاری جنس مؤنث به دو دورهٔ قبل از ازدواج که میس و پس از ازدواج که میسیز نامیده میشود. این توجه سختگیرانه به موقعیت هر زنی با احترام به ازدواج دقیقاً انعکاس باوری است که ازدواج و زندگی مشترک را برای زنان در مقایسه با مردان قطعی و واجب میشمارد.
کاربر ۲۴۲۳۵۴۸
به این دلیل، عوامل مؤثر در شکلگیری شخصیت مردان کاملاً متضاد شکلگیری شخصیت زنان و با آن متفاوت است. شخصیت زن باید زیبایی درونزاد باشد و نه محصول تجربه، سن، فعالیتها و فرایندهای شکلگیری شخصیت انسانی. صورت زن تا زمانی که نشانهای از رد پای نهان گذر عمر، احساس، خطرها و... در آن پیدا نشود، ممتاز است.
آنا
زنبودن مانند بازیگری است. زنانگی با دراختیارداشتن تماشاچیها، لباسها، دکور، نورپردازی و حرکات روشمند، نوعی نمایش و تئاتر است. از اوان کودکی دخترها دربارهٔ ظاهرشان بهطور اغراقآمیز و آسیبزا دوره میبینند و عمیقاً با استرس فوقالعاده بابت نشاندادن خود بهعنوان ابژههای جذاب فیزیکی تکهتکه میشوند (تا جایی که خود را برای دوران ممتاز بزرگسالی مناسب نمیبینند)
آنا
بیتردید، هیچ پیرزن زیبایی وجود ندارد؛ اما استاندارد زیبایی زن در هر سنی به این ترتیب است که چگونه ظاهر جوانش را حفظ کند یا چگونه شبیهسازی جوانی را مدیریت کند. زن زیبای شصتساله قطعاً زیباییاش را مرهون ژن است.
آنا
مردان (و زنان) ازطرف بقیهٔ مردان سرکوب میشوند؛ اما همهٔ زنان ازطرف همهٔ مردان سرکوب میشوند.
آنا
زبان البته منبع تبعیض نیست که تعیین کند «مِن» همان نژاد بشر است یا بیشترین فعالیتهای بشری را تنها به مردان اختصاص دهد. زبان فقط نظم جنسیتی غالب در سراسر تاریخ را بیان میکند.
آنا
گونهٔ انسان (و ارتباطات کاستگونهٔ مبتنی بر هویت جنسی) به دو جنس تقسیم میشود و همچنین کثرت نژادها (و ارتباطات کاستگونهٔ مبتنی بر رنگ). سرکوب یک طبقه بهدست طبقات دیگر فقط شکلی از سرکوب است. ساختارهایی که حول وجود دو جنس تشکیل میشود، مانند ساختارهایی که حول وجود نژادهای متعدد تشکیل میشود، به ساختارهایی که حول وجود طبقات اجتماعی شکل میگیرد، تقلیلپذیر نیست. هرچند واضح است که سرکوبها میتوانند همپوشان باشند.
آنا
سوسیالیسم، دستکم آنطور که تاکنون وجود داشته، آشکارا راهحل نیست و سرمایهداری نیز آشکارا مقصر و متهم نیست. زنان همیشه در معرض تهدید دونپایگی و فرومایگی بوده و همیشه ازنظر سیاسی و فرهنگی در حاشیه بودهاند. سرکوب زنان پایهایترین شکل سرکوب در جوامع سازمانیافته است. میشود گفت قدیمیترین شکل سرکوب و پیش از انواع سرکوبهای مبتنی بر طبقه، کاست یا نژاد است. درواقع، ابتداییترین شکل سلسلهمراتب است.
آنا
اغلب تحتتأثیر زنستیزی زنان موفق قرار گرفتهام. آنها مشتاقانه میگویند زنان دیگر چقدر احمق، کسلکننده، سطحی یا خستهکنندهاند و چقدر حضور مردان را در کنار خود ترجیح میدهند. مانند بیشتر مردان که اساساً زنان را تحقیر و حمایت میکنند، بیشتر زنان آزادشده زنان دیگر را دوست ندارند و به آنها احترام نمیگذارند. اگر از آنها در جایگاه رقبای جنسی نترسند، بهمثابهٔ رقبای حرفهای ترس دارند و تمایل دارند از موقعیت ویژهٔ خود بهعنوان زنانی که در دنیای حرفهای مردانه پذیرفته شدهاند، محافظت کنند.
آنا
حجم
۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۹۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰۵۰%
تومان