«زندگی فقط همین صد سال اولش یهکم سخته، بعد دیگه خوب میشه.»
Zohreh Askari
توی راحتی و آسایش که همه میتونن زندگی کنن. مرد اونه که بتونه تو تاریکی و سختی و بدبختی زندگی کنه
Zohreh Askari
«از هیچی نترس، از هیچی. اگه از هیچی نترسی شاد و خوشحال زندگی میکنی. تمام راهها به روت باز میشه.»
Zohreh Askari
«این مهربونی کار دستت میده، دخترهٔ بینوا. روزگار از این شب سیاهتر و زشتتره.
Zohreh Askari
دلش میخواست او هم میتوانست راحت بخوابد. خوابی پُر از آرامش، خوابی که همهچیز را از بین میبرد و بیدار که میشد دیگر هیچ گذشتهای نبود. هیچ دردی، هیچ رنجی.
Zohreh Askari
جانی که نمیدانست اینهمه سخت است که او را تا اینجا میآورد
Zohreh Askari