بریدههایی از کتاب درد سنگ
۳٫۳
(۹)
باید قبل از رفتن به جهنم با خدا حرف میزد و بهاش میگفت که اگر خودش آدمی را یک جور خاصی آفریده، دیگر نباید انتظار داشته باشد طرف مثل آدم دیگری رفتار کند.
szahra
عشق اگر سرِ آمدن نداشته باشد، نه تختخواب افاقه میکند نه حتی مهربانی و خوشرفتاری.
Mary gholami
در هر خانوادهای همیشه یکی هست که جور همه را میکشد تا تعادل بین نظم و بینظمی حفظ شود تا دنیا از حرکت نایستد.
Mary gholami
واقعاً ما دربارهٔ دیگران چه میدانیم، حتی دربارهٔ آدمهایی که از همه به ما نزدیکترند.
Parinaz
تمام عمر بهاش گفته بودند انگار از سیارهٔ دیگری آمده است. به نظرش میآمد بالاخره با یکی از ساکنان سرزمین خودش روبهرو شده و این دقیقاً همان چیزی بود که در زندگی همیشه جای خالیاش را حس میکرد.
szahra
به نظر او پدربزرگ اتفاقاً مرد خوشاقبالی هم بود. میگفت مادربزرگ دیوانه نیست، بندهای از بندگان خداوند است که خدا موقعی که حوصلهٔ خلقِ زنهای معمول را نداشته او را خلق کرده. میگفت خداوند مادربزرگ را در لحظهای پُرشور خلق کرده. مادربزرگ از ته دل میخندید و میگفت او هم دیوانه است و دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.
szahra
عشق نه سنوسال میشناسد و نه چیزی جز خودش را.
szahra
تمام عمر بهاش گفته بودند انگار از سیارهٔ دیگری آمده است. به نظرش میآمد بالاخره با یکی از ساکنان سرزمین خودش روبهرو شده و این دقیقاً همان چیزی بود که در زندگی همیشه جای خالیاش را حس میکرد.
Maryam
واقعاً ما دربارهٔ دیگران چه میدانیم، حتی دربارهٔ آدمهایی که از همه به ما نزدیکترند.
Maryam
دلتنگی چیز غمانگیزی است، البته گاهی قدری هم مسرتانگیز.
Maryam
باید قبل از رفتن به جهنم با خدا حرف میزد و بهاش میگفت که اگر خودش آدمی را یک جور خاصی آفریده، دیگر نباید انتظار داشته باشد طرف مثل آدم دیگری رفتار کند.
Parinaz
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۳۴ صفحه
قیمت:
۴۸,۵۰۰
۲۴,۲۵۰۵۰%
تومان