بریدههایی از کتاب زندگی نزیسته ات را زندگی کن: آزاد شدن از زندانهای تکرار و روزمرگی بعد از سی سالگی
نویسنده:رابرت الکس جانسون
مترجم:سیمین موحد
انتشارات:بنیاد فرهنگ زندگی دیجیتال
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۳از ۴۱ رأی
۳٫۳
(۴۱)
اگر پدر یا مادر هستید، آگاه شدن از زندگی نزیسته خودتان بهترین میراثی است که میتوانید برای بچههایتان به جا بگذارید. اگر میخواهید عالیترین هدیه ممکن را به فرزندتان بدهید، به زندگی نزیستهتان بپردازید
آرمیتا
خصوصیاتی که ما بیش از همه در شریک زندگی آیندهمان تحسین میکنیم همان قابلیتهای نزیستهایاند که برای رشد کردن در درون خودمان پخته و آماده شدند.
sima
زیگموند فروید میگفت هیچکس فردی را که تربیتش میکند نمیبخشد. این روندهای تربیتی، تأثیرات، زخمها و محدودیتهای محونشدنی بجا میگذارد.
سوفیا
واقعیت دردناک این است که بخش اعظم آنچه در ماجراهای عاشقانه میگذرد در عمل زندگی نزیسته خودمان است که بهسوی خودمان بازتابانده میشود.
لحظهای تأمل کنید و نگاهی به روابط شخصیتان بیندازید. خصوصیاتی که وقتی اولین بار عاشق شدید در وجود عشقتان دیدید و مجذوبش شدید چه بود؟ چه چیزی او را در نظرتان درخشان میساخت؟ خصوصیاتی که ما بیش از همه در شریک زندگی آیندهمان تحسین میکنیم همان قابلیتهای نزیستهایاند که برای رشد کردن در درون خودمان پخته و آماده شدند. وقتی ما برای اولین بار امکان نویی در زندگیمان میبینیم، اول آن را در شخص دیگر میبینیم. بخشی از ما که پنهان بوده قرار است ظاهر شود، اما این جریان بهصورت مستقیم از ضمیر ناخودآگاه به ضمیر آگاه صورت نمیگیرد، بلکه از طریق میانجی و واسطه انجام میشود.
شکوه
عشق از دیدگاه خودمحورانه یعنی یافتن کسی برای استفاده کردن از او. «من دوستت دارم چون تو برای من خوبی و مرا کامل میکنی.»
masy n
وقتی یکی از والدین نمیتواند خصوصیتی را در فرزندش تحمل کند، نشانه خوبی از چیز نزیستهای است که در آن والد وجود دارد.
sima
عاشق شدن یعنی اینکه عمیقترین زندگی نزیستهمان را به کسی بدهیم که مدتی برایمان نگهش دارد تا موقعی که آماده پس گرفتنش شویم.
الهام
عقدهها واقعیت ما را شکل میدهند، روی خلقوخویمان اثر میگذارند و ما را عصبی، افسرده، پشیمان و حتی بیمار میکنند.
الهام
زمانی از یکی از بیمارانم شنیدم که میگوید به این علت از شوهرش جدا شده که «دیگر نیازهای مرا برطرف نمیکرد.» حالا او میخواست کس دیگری را پیدا کند که نیازهایش را برطرف کند. در تقابل با این، عشق یعنی درک هویت خود و معشوق. این تنها وحدت حقیقیای است که انسان میتواند به آن نائل شود؛ وگرنه ماجرا صرفا بهصورت معاملهای متقابل درمیآید. مردم فکر میکنند که نفرت نقطه مقابل عشق است. ولی در واقع قدرت نقطه مقابل عشق است. عشق یعنی همسانی با دیگری؛ در حالی که قدرت یعنی آرزوی کنترل دیگری در راه رسیدن به مقاصد خودمان.
کاربر ۶۵۱۵۲
زیگموند فروید میگفت هیچکس فردی را که تربیتش میکند نمیبخشد. این روندهای تربیتی، تأثیرات، زخمها و محدودیتهای محونشدنی بجا میگذارد. اما اگر جوانان را تربیت نکنید و ساده و خام به دنیای بیرون بفرستید، فاجعه بدتری است. پس مقدار معینی جدایی و انزجار ضروری است، این بهای آگاهی است.
الهام
چیزهای بیشماری هست که از دامنه درک عقلانی بشر فراتر میرود.
الهام
عاشق شدن یعنی اینکه عمیقترین زندگی نزیستهمان را به کسی بدهیم که مدتی برایمان نگهش دارد تا موقعی که آماده پس گرفتنش شویم. اما برای موفق شدن رابطه، جایی در این مسیر، هر یک از طرفین باید فرافکنیشان را پس بگیرند و زندگی نزیسته خودشان را اعاده کنند.
کاربر ۶۵۱۵۲
بررسی زندگی نزیستهمان و زندگی کردن در فرصت باقیمانده مهمترین وظیفه ما در سالهای پختگی و میانسالی است؛ این چیزی است که ما مدتها پیش از اینکه تا مغز استخوان تکان بخوریم یا به بستر مرگ برسیم باید به آن دست یابیم. زندگی کردن مطابق زندگی نزیستهمان یعنی تحقق کامل توان بالقوهمان و کسب مقصود و معنا در زندگیمان.
@Researchee
«بزرگترین باری که کودک باید به دوش بکشد زندگی نزیسته والدین است.» من
@Researchee
برای اینکه انسانهایی کامل باشیم باید این را تشخیص دهیم که نَفْسی داریم که مسئولیتهای دنیوی ما را هدایت میکند، اما در عین حال جرقهای الهی نیز در درون خویش داریم.
محمد خَمَّر
هر چه که در زندگیتان غایب باشد بخشی از زندگی نزیستهتان است. زنی شاید به شدت حرفهای را دنبال کند و ناگهان سالها بعد روزی بیدار شود و ببیند که بخشی از وجودش همیشه آرزو داشته کدبانوی خانه باشد و در خانه کنار بچهها بماند. یا شاید وجهی از وجودش را کشف کند که میخواسته زندگی مذهبی داشته باشد و تنها و منزوی به مراقبه بپردازد. به همین ترتیب مردی شاید احساس کند که استعداد شعر گفتن دارد، اما علاوه بر آن میتواند بهطور موفقیتآمیزی به کسبوکار بپردازد و از نردبان ترقی شرکت بزرگ بالا برود و زندگیاش را پیرامون دنیای تجارت و تأمین خانوادهاش سازمان دهد. با این حال شاعر درون او بهطور بالقوه به زندگی ادامه میدهد ــ زندگیای که فرصت ابراز وجود در دنیای بیرون را پیدا نکرده است.
نادر رنجه
به موازات پیشرفت یک رابطه، اغلب توقع داریم که دیگری قطعات گمشده ما را پر کند. بهجای اینکه از رابطه برای رشد متقابل آگاهیمان استفاده کنیم. هیچکس در آن زمان متوجه این موضوع نمیشود، اما در جریان عاشقی انسان بودن معشوق فراموش میشود، زیرا ما در واقع در پی توان بالقوه نهفته خودمان هستیم. دقیقا به این علت که قابلیتهای خودمان را نشناختهایم و اعاده نکردهایم، کار اتمام نشده را زمین میگذاریم و با همان کسانی که ادعای دوست داشتنشان را داریم زخمهای کهنه را تکرار میکنیم. ما با مشاهده آنچه به دیگری نسبت میدهیم، میتوانیم عمق و معنای وجود خودمان را ببینیم.
شکوه
شما نمیتوانید از شر عقدهها خلاص شوید، اما میتوانید چنگالشان را شل کنید و تنوع و دامنه واکنشهاتان را وسیعتر کنید.
تغییر دادن این عقاید تکراری مستلزم آگاهی بیشتر و وسیعتر است. دفترچه یادداشتی بخرید و بنویسید که کی، کجا و چطور احساس میکنید گیر افتادهاید، محدود یا کوچک شدهاید. وقتی از اثر عقدههاتان آگاه میشوید، نباید درباره خودتان قضاوت کنید یا مأیوس شوید. فقط با آگاه شدن بیشتر از این روندهایِ جهان زیرین، زندگی شما شروع به تغییر میکند. هرگاه برنامه قدیمی محدودکننده را رها کنید، توان بالقوه نزیستهتان به طرز کاملتری ظهور خواهد کرد.
شکوه
مردم فکر میکنند که نفرت نقطه مقابل عشق است. ولی در واقع قدرت نقطه مقابل عشق است. عشق یعنی همسانی با دیگری؛ در حالی که قدرت یعنی آرزوی کنترل دیگری در راه رسیدن به مقاصد خودمان.
الهام
عاشق شدن یعنی اینکه عمیقترین زندگی نزیستهمان را به کسی بدهیم که مدتی برایمان نگهش دارد تا موقعی که آماده پس گرفتنش شویم. اما برای موفق شدن رابطه، جایی در این مسیر، هر یک از طرفین باید فرافکنیشان را پس بگیرند و زندگی نزیسته خودشان را اعاده کنند.
الهام
وقتی چیزی را انتخاب میکنید همیشه چیز دیگری را از انتخابهاتان حذف میکنید. چیزی که انتخاب نشده همان چیزی است که باعث مشکل میشود. اگر برای امر انتخاب نشده کاری نکنید، عفونتی جزئی در جایی از ناخودآگاه باقی میگذارد که بعدها انتقامش را از شما میگیرد.
Mohammad Javad Mohammadi
مردم فکر میکنند که نفرت نقطه مقابل عشق است. ولی در واقع قدرت نقطه مقابل عشق است. عشق یعنی همسانی با دیگری؛ در حالی که قدرت یعنی آرزوی کنترل دیگری در راه رسیدن به مقاصد خودمان.
در فرهنگ ما، فرافکنی متقابل را پیش شرط ازدواج میدانند. بهنظر ما بدیهی است که با کسی ازدواج کنیم که عاشقش هستیم، اما این به مرور زمان مؤثر واقع نمیشود. عاشق شدن یعنی اینکه عمیقترین زندگی نزیستهمان را به کسی بدهیم که مدتی برایمان نگهش دارد تا موقعی که آماده پس گرفتنش شویم. اما برای موفق شدن رابطه، جایی در این مسیر، هر یک از طرفین باید فرافکنیشان را پس بگیرند و زندگی نزیسته خودشان را اعاده کنند.
sima
آیا هرگز زندگیای متفاوت با زندگی کنونیتان را آرزو کردهاید؟
ما در نیمه اول عمر به شدت سرگرم پیشرفت در کار و حرفه خود، یافتن همسر، تشکیل خانواده، و انجام دادن وظایف فرهنگیای هستیم که جامعه از ما طلب میکند. بهای تمدن امروزی این است که ما به ناگزیر تکبعدی میشویم و بهطور روزافزونی در زمینه تحصیلات، حرفه، و شخصیتمان تخصص کسب میکنیم. اما وقتی به نقطه عطف میانسالی میرسیم، روانمان به جستجوی چیزی اصیل، حقیقی و بامعنا برمیخیزد. در این زمان است که زندگی نزیسته ما از درونمان سر میکشد و توجه میطلبد.
S_Z
مردم فکر میکنند که نفرت نقطه مقابل عشق است. ولی در واقع قدرت نقطه مقابل عشق است. عشق یعنی همسانی با دیگری؛ در حالی که قدرت یعنی آرزوی کنترل دیگری در راه رسیدن به مقاصد خودمان.
خورشید
هیچ بهشتی به مفهوم واقعی کلمه در کار نیست، اما این نباید ایده بهشت را بیاعتبار کند.
شبنم
در نیمه دوم عمر از ما خواسته میشود «حقایق» زندگیمان را بررسی کنیم و حتی بپذیریم که نقطه مخالف آنها نیز حاوی حقیقت است
me
هر فرهنگی تکبعدی بودن را در اعضایش القاء میکند
me
شادی و غم به هم بافته شده،
در جامهای دوخته برای روح الهی؛
زیر هر اندوه و غمی
شادیای است با نخ ابریشمی.
نیک است این و اینگونه بادا؛
انسان ساخته شده برای شادی و غم؛
و ما ایمن گام برمیداریم در دنیا.
عرفان
هر چه را که شما در خودتان انکار کنید یا به آن کم بها بدهید در دیگران انتقاد میکنید و مورد شماتت قرار میدهید. چیزی که درون خودتان از آن میترسید همان چیزی است که در وجود دیگران با آن میجنگید یا از آن فرار میکنید. هر چه که در خودتان ندارید همان چیزی است که بهخاطرش به دیگران وابسته میشوید تا برایتان فراهم کنند.
smn
ممکن است ما بهوسیله عشقی رمانتیک، شغلی جدید، یا خانهای متفاوت به دنبال کمال و سعادت باشیم. در نیمه دوم عمر اغلب عطش ما برای یافتن قطعات گمشده زندگیمان بسیار شدید میشود. ناگهان احساس میکنیم که زمان به سرعت از دست میرود. بنابراین اغلب سعی میکنیم چیزهای بیرونی را دگرگون کنیم. این تغییرات تا مدتی حواسمان را پرت میکند، اما آنچه در حقیقت لازم است تغییر آگاهی است.
شکوه
حجم
۴۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه
حجم
۴۹۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۱۹ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
تومان