بریدههایی از کتاب استانبولچی
۳٫۷
(۲۲)
تنهایی حل کردن یک مسئله آدم را بزرگ میکند و دوتایی حل کردنش آدمها را به هم نزدیک.
📚☕
بیش از نیمی از مردم ترکیه حجاب دارند و پایبندی به مذهب و شرعیات؛ مردمی که سبک زندگیشان در سریالهای ترکی جایی ندارد.
هامان
راستش، ما تاریخ را روایت نمیکنیم. ما تنها تاریخی را که اروپاییان روایت کردهاند تکرار میکنیم. برای همین است که دربارهٔ نسلکشی ارمنیان طی جنگ جهانی اول فراوان گفته و شنیده شده، ولی هیچوقت از نسلکشی مسلمانان بالکان حرفی زده نشده.
mahda
«یک فنجان قهوه یادآور چهل سال خاطره است.» این رایجترین مثلی است که ترکها دربارهٔ قهوه میگویند که خیلی به دلم مینشیند. اما ارادتی را که ترکهای استانبول به قهوه دارند من با همان شدت و حدّت به چای دارم!
شیخ عطار
اما قهوه اولین و معروفترین چیزی بود که اروپاییها را دنبال متد ترکی کشاند. آنها طرز درست کردن قهوه و سرو کردن با فنجانهای چینی و دستمالهای گلدوزیشده را از عثمانیها تقلید میکردند. این ماجرا آنقدر جدّی بود که برخی مسیحیهای سفتوسخت قهوه نمیخوردند؛ چون نمیخواستند به مسلمانان شبیه شوند!
فطرس
شرف الناسیم اویان
گوزَل عباسیم اویان
هامان
بزرگی این حرف را میزد؛ میگفت در زندگی اینکه دو تا آدم فقط همدیگر را دوست داشته باشند کافی نیست، باید هر دو عاشقِ عشقی بزرگتر باشند. عشق بزرگتر است که عشقهای کوچک ما را کنار هم نگه میدارد. ناملایمات شاید عشقهای کوچک آدمها به همدیگر را جریحهدار کند؛ ولی به عشقهای بزرگ آسیبی نمیزند. قلمهٔ محبت تازهجوانهزدهٔ ما باید به ساقهٔ ریشهدار محبت حسین پیوند زده میشد تا سر پا بماند.
Hadith
میگفت علیعباس، از دیروز که از او عکس گرفتم، به هر کس رسیده قیافه گرفته که یک خارجی از من عکس گرفت! به چهرهٔ سهسالهاش نگاه کردم و این همه را از او باورم نشد. دلم میخواست بگویم من خارجی نیستم. ما یک وطن مشترک داشتیم؛ همانجایی که ما را به هم رسانده بود، روضه.
mahda
رجب طیب اردوغان دیگر ادامهدهندهٔ راه آتاتورک نیست. آتاتورک دوران عثمانی را دوران سیاهی و ضعف و عقبماندگی میخواند و همهٔ نگاهش به سمت سکولار غرب بود. اردوغان ولی با نوعثمانیگری میخواهد ترکیه را به روزهای اوج امپراتوریشان برگرداند؛ به دوران قبل از جمهوریت آتاتورک و آن هم نه دوران پادشاهان متأخر، که رو به غرب آورده بودند، دورانی که عثمانیان با اسلامشان در اوج بودند.
علاقه بند
ترکیه در صنعت سریالسازی یکهتازی میکند. (البته امریکا را باید کنار بگذاریم.) فرش دستبافت و پستهٔ ایران را در جیبش گذاشته و همینطور پیش برود، درآمد صنعت نهچندان پُرقدمت سریالسازیاش از درآمد نفتی ما بالا میزند!
علاقه بند
فکر کنید روزنامهٔ گاردین آمار داده شیلی، در آن سر دنیا، رکورد خرید بیشترین تعداد سریال را از ترکیه دارد!
علاقه بند
ترکیه با صادرات سریالهایش به بیش از صد کشور جهان توانسته چهرهٔ مطلوبی از کشورش به دنیا نشان دهد و فرهنگش را معرفی کند؛ کاری که امریکاییها با فرندز کردند و سبک زندگی امریکایی را تا دِهکورههای جهان هم رساندند.
علاقه بند
بزرگی این حرف را میزد؛ میگفت در زندگی اینکه دو تا آدم فقط همدیگر را دوست داشته باشند کافی نیست، باید هر دو عاشقِ عشقی بزرگتر باشند. عشق بزرگتر است که عشقهای کوچک ما را کنار هم نگه میدارد.
هامان
فلسطین همیشهٔ خدا مورد توجه بوده است. از سال ۱۸۸۲ مهاجرت یهودیان به فلسطین زیاد شد و یهودیان از دولت عثمانی خواستند تا اجازهٔ رسمی مهاجرت یهودیان به فلسطین را بدهد. سلطان عبدالحمید اما سخت مخالفت کرد. قانونی تصویب کرد که یهودیان فقط به عنوان زائر حق دارند به فلسطین سفر کنند و تازه نفری ۵۰ لیر باید بپردازند و امضا بدهند که سی و یک روز بعد فلسطین را ترک میکنند (مفهوم ویزا در همین زمانه). اینجا بود که تئودور هرتزل، روزنامهنگار و تئوریپرداز معروف یهودی که صهیونیسم را پایه نهاد، با سلطان عبدالحمید وارد مذاکره شد.
آن زمان عثمانیها تا خرخره زیر بار قرض اروپاییها بودند و هرتزل دست گذاشت روی همین نقطه؛ آمده بود تا اجازهٔ مهاجرت دائمی یهودیان به فلسطین را بگیرد
moonlight
راستش، ما تاریخ را روایت نمیکنیم. ما تنها تاریخی را که اروپاییان روایت کردهاند تکرار میکنیم. برای همین است که دربارهٔ نسلکشی ارمنیان طی جنگ جهانی اول فراوان گفته و شنیده شده، ولی هیچوقت از نسلکشی مسلمانان بالکان حرفی زده نشده.
زمانی که عثمانیان این مناطق را فتح میکردند اسلاوهای ارتدکس، که بین قدرتهای بزرگ احاطه شده بودند، ترجیح میدادند با عثمانیها متحد شوند. چون ترکهای مسلمان به دین اسلاوها کاری نداشتند؛ ولی ونیزیها آنان را کاتولیک میخواستند.
اوایل قرن ۱۹ طی سالهای پایانی امپراتوری عثمانی، وقتی ملیگرایی در اروپای شرقی اوج گرفت، مسلمانان زیادی در مناطق تحت سلطهٔ عثمانی در یونان، بلغارستان، آلبانی، مقدونیه، بوسنی، و ... قتلعام شدند.
moonlight
اولین بار عثمانیان بودند که واکسن را برای اروپاییان هدیه بردند.
فطرس
لبخند زدم تا فضا را عوض کند و جان را برگرداند به چشمانم. سالها به این سبک غذایی خو گرفته بود و قرار نبود یکهفتهای به خاطر من تغییرش دهد. از سهمیهٔ صبری که برای هر سفر کنار میگذاشتم نصف بیشترش را در این سفر باید خرج «صبر در رابطه» میکردم.
هامان
آتاتورک و رضاخان را به جهات مختلف شبیه هم میدانند. ولی این شبیهپنداری در عمق درست نیست. آتاتورک وقتی به قدرت رسید که قهرمانی ملی بود و در بالاترین مقام نظامی قرار داشت و سالها در برابر خارجیها برای ملتش جنگیده بود؛ درحالیکه رضاخان را انگلیسیها سر کار آوردند و قبل از شاهی فرمانده قزاقی بیش نبود. از طرف دیگر آتاتورک جلوی اصل وراثت را گرفت و بعد از او پسری نبود که با چنگ و دندان به سلطنتش برساند و اساساً نمیتوان مشروعیت حکومت و محبوبیتشان را یکی پنداشت. شباهت این دو بیشتر در زمینهٔ اجبار به تغییر و مدرن شدن به سبک غربی است.
هامان
مصطفی کمال خیلی کارهای دیگر هم کرد. به مردم نامخانوادگی داد و برای خودش شهرت «پدر ترکها» را برگزید. تعطیلات آخر هفته را از جمعه برد به یکشنبه. تقویم میلادی را جای قمری نشاند. زبان عربی را کامل از مدرسه و دانشگاه انداخت بیرون. یک مدتی جشن عید قربان و فطر را ممنوع کرد و جلوی حج را گرفت و حتی دستور داد اذان را به ترکی بگویند: «الله اولودور ... الله اولودور ...» البته میراثدارانش این رسم را برچیدند و گذاشتند یک اذان به همان عربی باقی بماند!
هامان
زیباترین آرایش زن لبخند است!
F.T
میگفت در زندگی اینکه دو تا آدم فقط همدیگر را دوست داشته باشند کافی نیست، باید هر دو عاشقِ عشقی بزرگتر باشند. عشق بزرگتر است که عشقهای کوچک ما را کنار هم نگه میدارد. ناملایمات شاید عشقهای کوچک آدمها به همدیگر را جریحهدار کند؛ ولی به عشقهای بزرگ آسیبی نمیزند.
نسرین سادات موسوی
زن باید شبیه استانبول باشد؛
فتحش سخت باشد و فاتحش
تنها یک نفر.
نسرین سادات موسوی
آدم گاهی دلش میخواهد
بعضی روزها را لای کتابها خشک کند و نگه دارد.
📚☕
حجم
۳۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۳۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
قیمت:
۸۸,۰۰۰
۴۴,۰۰۰۵۰%
تومان