
بریدههایی از کتاب پیوندهای بریده
۳٫۰
(۶)
آدمی، بزرگی خودش را در نظر میآورد و در نتیجه، بزرگی تقصیرش را نمیفهمد و نمیداند با همین سیب اضافی که به برادرش و یا فرزندش داده و یا همین لقمه چربی که در کام دوستش نهاده و یا جای مناسبی که برای خودش دست و پا کرده است، دارد اساس جمع را در هم میریزد و پیوندها را میشکند و عمادها و اعتمادها را در هم میریزد. تازه در برابر تذکر هم آشفته میشود که مگر چه شده؟ مگر چه بوده؟
درحالیکه میکربهای کوچک، مرگهای بزرگ را میزایند و همین خودخواهیها و تکرویها اساس جمع را در هم میریزد و همین فشارها در حالتها و یا در حرفها و همین هَمْز و لَمْزها، باعث دلسردیها و دلزدگیها و بریدگیهای فردی و جمعی میشوند. راستی که چه رنجها از چه جاهایی برمیخیزد و آدمی نمیبیند!
میمْ؛ مثلِ مَنْ
کسانی که خود را باختهاند و هستی خود را به پای دارایی و امکاناتی ریختهاند و توقعهای بسیار پختهاند، آنجا که تحول خویش و تحول دنیای بیرون را مشاهده میکنند و میبینند که داراییها با شتاب تباه میشود و یا خودشان با شتاب به مرگ میرسند، هنگامی که تحول خویش و تحول بهار را میبینند، چگونه میتوانند آرام باشند و حتی همراه بهار در هراس ننشینند و آتش اضطراب و هراس در دلهاشان شعله نکشد و التهاب، دل آنها را نگیرد؟
FZadkhor
در جامعه انسانی، در دنیای رابطهها، یک جرم، یک جرم نیست و در گوشهای محبوس نمیشود؛ که بال میکشد و گسترده میماند و همچون وبا و طاعون، همه را در خود فرو میبرد و به هیچکس رحم نمیکند.
FZadkhor
تعلق و وابستگی در دنیای تحولها و دگرگونیها، دل آدمی را مدام میلرزاند و آرام او را میگیرد؛
کاربر ۲۱۹۰۹۶۴
تعلق و وابستگی در دنیای تحولها و دگرگونیها، دل آدمی را مدام میلرزاند و آرام او را میگیرد؛ و آدمی در متن قدرت، التهاب فردا را دارد و در بهار، رنج پاییز و هراس زمستان را به دل میکشد.
اینطور نیست که امکانات و قدرت و ثروت، امن و آرامش را فراهم کند. آنجا که احساس میکنی تو یا بهار رفتنی هستید، چه امنی میتواند ریشه بگیرد؟
کاربر ۲۱۹۰۹۶۴
حجم
۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
حجم
۳۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۰ صفحه
قیمت:
۱۵,۰۰۰
تومان