بریدههایی از کتاب درباره فردیت و فرمهای اجتماعی
۳٫۹
(۷)
اگر سرگردانی، که حالت جدایی از هر نقطه معلومی در مکان محسوب میشود، ضد مفهومیِ وابستگی به چنین نقطهای باشد، آنگاه فرم جامعهشناختی «غریبه» میتوان گفت، ترکیبی از هر دو این ویژگیها را عرضه میکند. (این نشانه دیگری است از اینکه روابط مکانی نهتنها شرایط تعیین کننده روابط میان انسانهایند، بلکه نماد آن روابط هم هستند.) غریبه از اینرو در اینجا به معنای معمول این اصطلاح، بهمثابه پرسهزنی که امروز میآید و فردا میرود، در نظر گرفته نخواهد شد، بلکه به جای آن انسانی تلقی خواهد شد که امروز میآید و فردا میماند ــ به عبارتی، پرسهزن بالقوه، که اگرچه راه خود را ادامه نمیدهد، بر آزادی آمد و رفت کاملاً غلبه نکرده است. او درون دایره مکانی خاصی ــ یا درون گروهی که مرزهایش مشابه مرزهای مکانیاند ــ مستقر میشود ولی جایگاه او درون آن از اساس متأثر از این امر است که او در آغاز به آن تعلق نداشته و نیز اینکه او خصایصی را به درون آن میآورد که طبیعیِ آن نیست، و نمیتواند باشد.
esrafil aslani
تجارت همواره بیشتر از تولید بدوی میتواند انسانها را جذب کند. بنابراین آن مناسبترین فعالیت برای غریبه است، که، میتوان گفت، بهمثابه آدمی اضافی خود را به زور وارد گروهی میکند که در آن تمام مواضع اقتصادی از پیش اشغال شده است.
کاربر ۱۷۶۱۵۱۱
انسان، در مقام متعلق شناخت، ساخته شده طبیعت و تاریخ است؛ ولی انسان، در مقام فاعل شناسا، سازنده طبیعت و تاریخ است.
ali73
فرم در فرهنگ و شخصیت
سرآغاز نظریه فرهنگ زیمل، در حقیقت سرآغاز تمام اندیشه او، تمایز میان فرم و محتواست. محتواها آن جنبههایی از وجودند که در ذات خود تعیینشده هستند، ولی به معنای دقیق کلمه نه شامل ساختارند و نه امکان فهمیده شدن بیواسطهشان توسط ما وجود دارد. فرمها اصول ترکیب کنندهاند که عناصری از از مواد خام تجربه برمیگزینند و آنها را به صورت واحدهای معین و قطعی شکل میدهند. از این لحاظ فرمها با مقولات پیشینی شناخت کانت یکساناند؛ ولی تفاوتشان با آنها از دو لحاظ مهم است. آنها نهتنها حوزه شناختی، بلکه کل ابعاد تجربه انسانی را فرم میدهند. و آنها قطعی و ثابت نیستند، بلکه در طول زمان پدیدار میشوند، رشد و تحول مییابند، و شاید محو شوند.
علی۱۳۵۷
از اینرو، موسیقیِ نخستین هنگامی ظاهر میشود که مردم نیاز به نشان دادن عواطفِ بهطور غیرمعمولی شدید را، مانند خشم، لذت، یا احساسات دینی ـ عارفانه، تجربه میکنند. آنها که از محدودیتهای صرف زبان ناامید و دلسرد شدهاند شروع به از نو شکل دادن آواهای زبانی با افزودن ریتم و سپس ملودی میکنند.
علی۱۳۵۷
جامعهزیستی همه این امتداد را دربرمیگیرد، از لحظه با یکدیگر قدم زدن تا تشکیل خانواده، از رابطههای حفظ شده «تا اطلاع بعدی» تا عضویت در دولت، از تجمع موقت مهمانان هتل تا ارتباط نزدیک یک رسته قرون وسطایی. من هر چیزی را که در افراد (کانونهای بیواسطه انضمامیِ هر واقعیت تاریخی) حضور دارد ــ انگیزه، علاقه، هدف، تمایل، حالت روانی، حرکت ــ هر چیزی که در آنها به چنان شیوهای حاضر است که موجب یا میانجی تأثیراتی بر دیگران میشود یا چنین تأثیراتی را دریافت میکند محتوای ــ به عبارتی موادِ ــ جامعهزیستی نامگذاری میکنم
علی۱۳۵۷
این مواد که زندگی را پر میکنند، این انگیزشها که آن را به پیش میرانند، در ذاتشان اجتماعی نیستند. به عبارت دقیقتر، نه گرسنگی نه عشق، نه کار نه دینداری، نه تکنولوژی نه کارکردها و نتایج عقل، هیچیک اجتماعی نیستند. آنها فقط وقتی عواملی در جامعهزیستی هستند که تجمع صرف افراد مجزا را به صورت فرمهای هستیِ با یکدیگر و به خاطر یکدیگر تبدیل کنند، فرمهایی که در ذیل مفهوم عام تعامل قرار میگیرند. جامعهزیستی فرمی است (تحققیافته به شیوههای بسیار متفاوت) که در آن افراد با هم به وحدت میرسند و علایقشان درون آن فرم متحقق میشود. و افراد چنین وحدتهایی را بر مبنای علایقشان ــ مادی یا آرمانی، زودگذر یا پایدار، آگاهانه یا ناآگاهانه، علّی یا غایتشناختیــ فرم میدهند.
علی۱۳۵۷
فرایند اجتماعی از دو عنصر تشکیل میشود که در واقعیت جداناپذیرند: از یکسو، علاقه، هدف، یا انگیزهای؛ از سوی دیگر، فرم یا نحوهای از تعامل میان افراد که از رهگذر آن، یا به شکل آن، آن محتوا واقعیت اجتماعی کسب میکند.
علی۱۳۵۷
حجم
۶۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۹۸ صفحه
حجم
۶۱۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۵۹۸ صفحه
قیمت:
۲۹۹,۰۰۰
تومان