بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایجاد یک زندگی پرشور و هیجان انگیز | طاقچه
تصویر جلد کتاب ایجاد یک زندگی پرشور و هیجان انگیز

بریده‌هایی از کتاب ایجاد یک زندگی پرشور و هیجان انگیز

۳٫۲
(۲۵)
گرچه نشان ندادن ضعف ظاهراً قابل تحسین است اما تحسین برانگیزتر این است که فرد به‌قدری از شجاعت، بینش روانی و نظم و انضباط شخصی برخوردار باشد که بتواند درمورد ضعف‌هایش به گونه‌ای محدود و کنترل‌شده صحبت کند. نشانهٔ یک بزرگسال واقعی بودن این است که فرد بتواند با ترکیبی از اعتمادبه‌نفس، ظرافت و فراست جنبه‌های کودکانهٔ وجودش را آشکار کند
احسان رضاپور
وقتی با شخصی دوست می‌شوید می‌فهمید که اصولاً او آن‌قدر که دوست دارد از مشکلات و نگرانی‌های شما مطلع شود، مشتاق خبرهای خوب زندگی شما نیست؛ به این خاطر که دلش می‌خواهد با دانستن آن‌ها حس کند با درد و رنج‌های خودش تنها نیست. شما تبدیل به دوست بهتری می‌شوید، زیرا می‌بینید که دوستی در واقع به اشتراک گذاشتن آسیب‌پذیری‌های هر فرد محسوب می‌شود.
Mahdieh Doshmanfana
بهترین واکنش این نیست که کاری کنیم تا کسی نتواند به درون ما رسوخ کند، بلکه این است که شهامت به خرج داده و اندکی کمتر حالت دفاعی به خود بگیریم.
Mahdieh Doshmanfana
چرا که پدر و مادر خوب بودن به این معناست که با میل و رضایت خودمان از کنترل کردن فرزندانمان صرف نظر کنیم، خودمان را فراموش کنیم، هرگز خودمان را در تخیلات فرزندمان بیش از حد بزرگ جلوه ندهیم، مانعی بزرگ سر راه رشد یا موفقیت آن‌ها ایجاد نکنیم، برایشان تبدیل به نگرانی یا ترحم نشویم، تبدیل به منبع ترس یا وحشت آن‌ها نشویم، حامی خودبینی نباشیم، درک کنیم که پیشکش حمایت به یک فرد هرگز به این معنا نیست که حق داریم هویت و عملکرد روانی او را کنترل کنیم. بزرگ‌ترین هدیهٔ والدین به ما این است که آن‌قدر مهربان باشند تا به ما این حق را بدهند که گاهی بی‌خیال آن‌ها شویم.
Mahdieh Doshmanfana
قهرمانانه و سخت برای زندگی تلاش می‌کند، لزوماً آن کسی نیست که در سالن استراحت بخش تجاری فرودگاه بین‌المللی روی صندلی‌های راحت آن نشسته است؛ بلکه ممکن است شخصی باشد که بدون هیچ حرفی از پنجره به بیرون خیره شده و گهگاهی هم فکرهایی را که به ذهنش می‌رسند روی کاغذ یادداشت می‌کند.
Mahdieh Doshmanfana
خستگی به عنوان چاقوی جراحی عمل می‌کند که با آن می‌توانیم همهٔ چیزهای منسوخ یا مرده و اضافی زندگی خود را قطع کنیم.
Mahdieh Doshmanfana
زندگی یک وضعیت اضطراری کم و بیش مداوم برای همه است. شک و تردید در مورد ارزشمان، نگرانی‌هایمان برای آینده، اضطراب و ترس در مورد کارهایی که انجام داده‌ایم و احساس گناه و خجالت نسبت به خودمان، همواره ما را آزار می‌دهد. هر روز تهدیدهای جدیدی متوجه پایبندی اخلاقی ما می‌شود و به جز در لحظات بسیار نادری که به ما و جهان احساس محکم بودن دست می‌دهد، تقریباً همیشه پس‌زمینه‌ای از ناخوشی در ذهن ما وجود دارد.
احسان رضاپور
بزرگ‌ترین هدیهٔ والدین به ما این است که آن‌قدر مهربان باشند تا به ما این حق را بدهند که گاهی بی‌خیال آن‌ها شویم.
bookworm
برای حفظ آرامش یک ذهن ناپایدار، فرد به جای این‌که تفهیم شود (اگرچه ممکن است این تمایل در واقعیت بیشتر به نظر برسد)، «انتخاب می‌کند» تا افسرده باشد؛ به طوری که، کرخی توقف‌ناپذیر را به عنوان محافظی در برابر بینشی دلهره‌آور انتخاب می‌کند.
Mahdieh Doshmanfana
فروپاشی روانی صرفاً یک اثر تصادفی از بیماری جنون یا نقص بدنی نیست، بلکه می‌تواند مزایده‌ای بسیار ملموس، هرچند نامشخص و نامناسب، برای سلامتی فرد باشد. این امر تلاشی است از سوی یک بخش از ذهن ما برای وادار کردن بخش دیگر در جهت ورود به فرآیندی از رشد، خود ادراکی و خودسازی که تا به حال پذیرش و انجام آن بسیار سخت بوده است.
Mahdieh Doshmanfana
والدین می‌توانند انتظارات زیادی از ما داشته باشند، اما آن‌ها حقی نسبت به هویت ما ندارند. درعین‌حال، اکنون واضح‌تر از همیشه می‌توانیم ببینیم که هدف عشق واقعی والدین، تولید افراد شبیه‌سازی شده و همسان نیست، بلکه دلگرمی دادن به یک عضو جدید خودمختار از نژاد بشر است؛ یعنی همان چیزی که شاید ما اکنون آرام آرام در راه تبدیل شدن به آن هستیم.
bookworm
شما والدین خود را می‌بخشید چرا که متوجه می‌شوید آن‌ها شما را به دنیا نیاورده‌اند تا خوار و خفیفتان کنند. آن‌ها فقط به طرز دردناکی در موقعیتی قرار داشتند که درکش برای آن‌ها سخت بوده و با روح پلید خود دست و پنجه نرم می‌کردند. متوجه می‌شوید که خشم در مواردی تبدیل به ترحم و شفقت می‌شود.
serenay3-3
گرچه نشان ندادن ضعف ظاهراً قابل تحسین است اما تحسین برانگیزتر این است که فرد به‌قدری از شجاعت، بینش روانی و نظم و انضباط شخصی برخوردار باشد که بتواند درمورد ضعف‌هایش به گونه‌ای محدود و کنترل‌شده صحبت کند. نشانهٔ یک بزرگسال واقعی بودن این است
اعظم
ممکن است بخش بزرگی از زندگی‌مان را در پوششی از لباس مخصوص دیوانگان که خودمان سازندهٔ آن نبودیم تلف کرده باشیم.
Mahdieh Doshmanfana
برای اینکه احساس کنیم شخصی منحصر به فرد هستیم، کمرویی روشی مؤثر و در عین حال نهایتاً افراطی و بیجا محسوب می‌شود.
Mahdieh Doshmanfana
این رفتار که کودکی حس کند والدینش به قدری او را دوست دارند که می‌تواند گاهی با حالتی توهین‌آمیز به آن‌ها بگوید که از جلوی چشمش گورشان را گم کنند یا وسیله‌ای (ترجیحاً سبک و نرم) را به دیوار بکوبد، به حوزه رفتارهای سالم تعلق دارد. والدینی که واقعاً به بلوغ و کمال رسیده‌اند، قوانینی دارند و به فرزندانشان این اجازه را می‌دهند تا (گاهی اوقات) این قوانین را زیر پا بگذارند.
bookworm
شاید در دوران کودکی یک فرد داستان به این شکل پیش رفته باشد: والدینمان نیاز داشتند که ما از طریق هوش، ظاهر یا محبوبیت خود، خاص باشیم تا به حس نابسامانی که نسبت به خودشان دارند کمک کنند.
serenay3-3
زندگی ما ممکن است بسیار متعادل‌تر شود اگر یاد بگیریم از کسانی که هر روز خاطرات خود را به طور تمام و کمال می‌نویسند، دوری جسته و در عوض مجدداً وجهه و اعتبار خود را به آن افرادی اختصاص دهیم که آن‌قدر عاقل هستند تا زمانی را در بعدازظهرهای طولانی به تفکر و تأمل بپردازند. ما باید فکر کنیم آن‌قدر شجاع هستیم که علاوه بر تنهایی دور دنیا گشتن، جرأت این را هم داریم که چند ساعتی با افکارمان خلوت کرده و خطر مقابله با نه تنها افکار ضروری، بلکه افکار اضطراب‌زا یا مالیخولیایی خود را نیز به جان بخریم.
serenay3-3
هدف در درمان افسردگی این است که فرد مبتلا از احساس ناامیدی بی‌حد و حصر به سمت سوگواری در فقدان چیزی خاص سوق داده شود.
Mohammad Javad Mohammadi
آن‌قدر به خطرات ناشی از «خودخواهی» فکر می‌کنیم که از آن طرف با خطر دیگری مواجه می‌شویم؛ یعنی با خطر چشم‌پوشی از خواسته‌های خود؛ با خطر تواضعی هم‌مرز با خودحذفی؛ با خطر خجالت از رو به جلو هل دادن خود و در نهایت با خطر «ناتوانی شیداگونه در نه گفتن یا ایجاد کوچکترین عصبانیت یا ناامیدی برای دیگران.»
Mahdieh Doshmanfana
در لحظات ترس، ناراحتی، اضطراب و تنهایی، به جای اصرار بر این که نشان بدهیم حالمان خوب است، شاید بتوانیم از این جملات استفاده کنیم: «اوضاع به کام نیست»، «در حال حاضر بسیار ترسیده‌ام»، «به سختی قادر به صحبت با بقیه هستم»، «به سختی قادرم ایمانم به آینده را حفظ کنم»، «مضطربم و به یک دوست احتیاج دارم.» اگرچه شاید بروز دادن چنین احساساتی نگرانمان کند، اما ممکن است به ما در رسیدن به کشفیات حیرت‌آوری کمک کند؛ شاید بلافاصله احساس سبکی کنیم و کمتر احساس ناراحتی به ما دست بدهد؛ شاید با به اشتراک گذاشتن بیشتر آشفتگی‌های درونی خود، ارتباط ما با اطرافیانمان به طور قابل توجهی عمیق‌تر شود. و از همه غیر منتظره‌تر این است که، آشکار شدن آسیب‌پذیریمان می‌تواند ما را در نظر دیگران نه ضعیف‌تر، بلکه قوی‌تر نشان بدهد.
bookworm
از لحاظ عاطفی زیر سایهٔ والدین بودن شامل مجموعه‌ای از دستوراتی (معمولاً مخفیانه) است در مورد آن‌چه نیاز خواهد بود تا کودکی لایق محبت شود، یا به بیان متافیزیکی، لایق جایگاهی روی این کرهٔ خاکی باشد. به جای پادشاه یا تقدیر، این والدین هستند که مجموعه‌ای از قوانین نامرئی را وضع می‌کنند. به‌عنوان مثال، به فرزندان خود می‌گویند که هرگز نباید با دستاوردهای مادر یا پدر خود رقابت کنید؛ هرگز نباید شادتر از من باشید؛ شما باید افرادی که امنیت شما را شما سلب خواهند کرد، دوست داشته باشید؛ شما نباید به معنای واقعی کلمه خودتان را یک مرد یا یک زن تصور کنید؛ باید دائماً نگران پول باشید، باید دائماً احساس کنید که آن‌چه انجام داده‌اید کافی نبوده و مثال‌هایی از این دست. چنین دستورات پنهانی است که بی‌خبر و آرام از ذهن یک نسل به ذهن نسل بعدی منتقل می‌شود.
احسان رضاپور
حرف ما این نیست که وحشی‌گری را احیا کنیم؛ بحث ما این است که ظرفیتی گاه‌وبی‌گاه برای صحبت کردنی با متانت و موقرانه ایجاد کنیم تا به تصحیح این حس منطقی بپردازیم که یک جای کار می‌لنگد. و اطرافیانمان باید دیدگاه مخالفِ ما را نیز در برخی مسائل در نظر بگیرند.
اعظم

حجم

۳۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۳۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان