بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب رازهای مدیریت وارن بافت: راهکارهای اثبات شده برای ثروت آفرینی و موفقیت در مدیریت و کسب و کار | طاقچه
تصویر جلد کتاب رازهای مدیریت وارن بافت: راهکارهای اثبات شده برای ثروت آفرینی و موفقیت در مدیریت و کسب و کار

بریده‌هایی از کتاب رازهای مدیریت وارن بافت: راهکارهای اثبات شده برای ثروت آفرینی و موفقیت در مدیریت و کسب و کار

۳٫۰
(۱۴)
شما می‌خواهید که از تجربیات خود بیاموزید اما زمانی هست که می‌توانید از تجربیات دیگران بیاموزید.
Harmony
سرمایه‌گذاران آماتور و تازه‌کار فکر می‌کنند برای برگشت پول از دست رفته باید روی همان سهامی که باخته‌اند دوباره سرمایه‌گذاری کنند. مثل کازینو به امید اینکه برنده باشند. اما در بازار سهام برعکس بازی‌های کازینو که شانسی است ریسک یک سهام با سهام دیگر کاملاً متفاوت است و همه آن‌ها بر پایه دو عامل اساسی باید در نظر گرفته شود: کیفیت شرکت و قیمتی که برای آن سهم به نسبت کیفیت شرکت پرداخت می‌کنید. هرچه کیفیت بالاتر باشد ریسک کمتر و هرچه قیمت در مقایسه با کیفیت پایین‌تر باشد باز ریسک کمتر است. بیشتر اوقات کیفیت بالا با قیمت بالا همراه است که معامله خوبی نخواهد بود اما گاهی کیفیت بالا را با قیمت پایین‌تر می‌توانید بگیرید. اینجاست که پول آسان به‌دست می‌آید. آنچه که مهم است فاصله گرفتن از شرکت‌های با کیفیت پایین با قیمت بالاست چرا که پول خود را باخته‌اید.
مهدی ابراهیمی
ما باید سعی کنیم که ترسو باشیم زمانی که دیگران طمع دارند و طمع کنیم زمانی که دیگران می‌ترسند. به یاد داشته باشید زمانی که قیمت‌ها سربه فلک کشیده زمان خداحافظی با بازار بورس است و زمانی که قیمت‌ها افت کرده وقت تماس گرفتن با دلالان است. در یک بازار آشفته آدم‌ها طمع دارند و قیمت سهام بیشتر و بیشتر می‌شود که آدم‌های بیشتری را به خود جذب می‌کند. در این زمان وارن ترسو است و عقب‌نشینی می‌کند. در بازاری که سرمایه‌گذاران می‌ترسند و هیچ‌کس تمایل به خرید سهام ندارد و شروع به فروش می‌کند و توجهی به زیرساختار اقتصادی شرکت ندارند بهترین زمان خرید است و وارن در این زمان طمع دارد و هر تجارت جذاب و خوبی را که دوست دارد داشته باشد می‌خرد. در زمانی که دیگران می‌ترسند شما طمع داشته باشید و در زمانی که دیگران طمع دارند شما بترسید.
مهدی ابراهیمی
یک سهم خودش نمی‌داند که شما مالک آن هستید. مردم اغلب به اشیا جان و روح می‌بخشند، حال حیوان آن‌ها باشد، ماشین آن‌ها یا سهام آن‌ها. زمانی که با یک سهم این اتفاق می‌افتد تفکر احساسی جای تفکر عقلانی را می‌گیرد و این اتفاق بدی است که در سرمایه‌گذاری می‌افتد. زمانی که وقت فروش است شما مردد هستید که آن را بفروشید زیرا آن را دوست دارید و زمانی که قیمت پایین می‌رود دلیلی ندارد که نسبت به سهام عصبی و بدخلق شوید. او نمی‌داند که شما مالک او هستید. او تجربه طرد شدن را ندارد و شما هم نباید با او این کار را بکنید.
مهدی ابراهیمی
اگر بخواهیم تنها مهارت را نام ببریم که هر مدیر باید در آن حوزه به عالی‌ترین شکل ممکن عمل کند، باید به مهارت انگیزه دادن به دیگران برای موفق شدن اشاره کنیم. وارن مجموعه خاصی از مهارت‌های انگیزه بخش را ابداع کرده است که الهام‌بخش مدیران وی برای به موفقیت رساندن شرکت‌های او یکی پس از دیگری بوده‌اند و امروز، ارزش شرکت برکشایر هاتاوی را به ۱۵۰ میلیارد دلار رسانده‌اند.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
این قانون ساده‌ای است: اگر می‌خواهید پیشرفت کنید، در مواجهه نخست با افراد، رفتاری دوستانه داشته باشید. همان‌طور که وارن به این نکته دست یافته، این تنها روش نتیجه‌بخش است.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
نخستین قدم برای موفقیت، مالکیت، مدیریت یا کار کردن برای شرکتی مناسب است که وضعیت اقتصادی خوبی نیز داشته باشد. فرقی نمی‌کند در جایگاه مالک، مدیر یا کارمند باشید، این نحوه آغاز بازی از ابتداست.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
مثال. شرکتی همچون کوکاکولا، هرگز نیازی ندارد میلیاردها دلار صرف طراحی مجدد محصول یا به روز کردن کارخانه‌های تولیدی خود کند تا درعرصه رقابت پیشگام باقی بماند. بدین ترتیب، مقادیر زیادی پول برایش باقی می‌ماند که می‌تواند صرف امور سرگرم‌کننده دیگری همچون خریدن شرکت‌های دیگر و پرداخت پاداش‌های خیلی زیاد به مدیرانش نماید. ازسوی دیگر، شرکتی مثل جنرال موتورز که سازنده اتومبیل است و سبک محصول آن تقریبآ هر سال تغییر می‌یابد، باید میلیاردها دلار صرف طراحی‌های جدید و به روز کردن کارخانه‌های خود نماید تا بتواند رقابت مدل‌های خود با تولیدات شرکت‌های فوردز و تویوتا را در عرصه جهانی حفظ نماید.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
کسانی که دارای عامل کنترل‌کننده درونی هستند، مسئولیت شکست‌های خود را به‌عهده گرفته و از اشتباهات خود درس می‌گیرند. آن‌ها کنترل خود را به‌دست دارند؛ آن‌ها کنترل دنیا را به‌دست دارند. از نظر آن‌ها، مشکلات، چالش‌هایی هستند که باید به آن‌ها غلبه کنند.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
هووارد کسب‌وکار جدید و موفقی را بنیان نهاد. وقتی با آنچه در دولت جریان داشت مخالفت کرد، به عضویت کنگره انتخاب شد. این به وارن آموخت که کنترل زندگی او به‌دست خودش بود نه به‌دست دنیا و این خود او بود، نه دنیا، که تعیین می‌کرد زندگی او به چه نحوی باشد.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
او سهام می‌خرد، درست همان وقتی که سایرین از این کار هراس دارند و وقتی سایرین با خوشحالی سهام خود را نگاه می‌دارند، او اقدام به فروش می‌کند. او در تمام زندگی خود خلاف جهت عامه مردم حرکت کرده است. متفکران آزاد و مستقلی همچون وارن بافت، هرگز قربانی نیستند. آن‌ها سروران سرنوشت خویش‌اند.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
سودآوری، شاهرگ حیاتی یک کسب‌وکار است. نبود سودآوری مساوی با مرگ یک کسب‌وکار است. تنها راه کسب سود در یک کسب‌وکار این است که هزینه‌های شما از قیمت محصولاتی که می‌فروشید، کمتر باشد. تفاوت بین این دو رقم، حاشیه سود نام دارد. برای پول درآوردن هیچ راه دیگر یا معادله دیگری وجود ندارد. شما یا سودآوری دارید یا ندارید و اگر سودآوری نداشته باشید، مدت زیادی در کسب‌وکار باقی نخواهید ماند. اگر سودآوری زیادی داشته باشید، می‌توانید بیش از صرفآ امرار معاش درآمد داشته باشید و می‌توانید ثروتمند شوید.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
اگر بدانید چگونه کمتر از درآمد خود خرج کنید، آنگاه اکسیر کیمیاگران را خواهید داشت.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
«وقتی کسی را برای نخستین بار ملاقات می‌کنید، در آغاز، رفتاری دوستانه داشته باشید.»
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
«اگر تنها یک راز برای موفقیت وجود داشته باشد، توانایی درک دیدگاه فرد مقابل و دیدن از زاویه دید او و همچنین خودتان است.»
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
به‌جای اینکه به کسی دستور بدهید کاری را انجام ندهد، می‌توانید پیامدهای منفی آن را برای او بازگو کنید. به‌جای اینکه بگویید: «در دریاچه شنا نکن»، بگویید: «در دریاچه تمساح هست و آن‌ها دوست دارند بچه‌های کوچک را بخورند.» آنگاه کودک به این فکر می‌کند که تمساح او را می‌خورد، و ناچار می‌شود در دریاچه شنا نکند. به‌جای اینکه به کسی دستور دهید کاری را انجام دهد، نتایج مثبت انجام آن کار را برایش توصیف کنید. به‌جای اینکه بگویید: «می‌خواهم فروش محصولات افزایش یابد»، بگویید: «اگر فروش محصولات افزایش یابد، خوشحال خواهم شد و می‌توانم در کریسمس پاداش بیشتری بدهم.» بدین ترتیب کارکنان می‌فهمند که افزایش در فروش، مدیر آن‌ها را خشنود می‌کند و موجب می‌شود در کریسمس پاداش‌های بیشتری بگیرند.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵
«هنرمندان سطح پایین‌تر اقتباس می‌کنند، هنرمندان بزرگ می‌دزدند.» همین امر می‌تواند درخصوص مدیران شرکت‌ها نیز صدق کند. هرگاه ایده بزرگی می‌بینیم، باید آن را بدزدیم و بی‌درنگ به‌کار ببریم. این ایده‌های شگفت‌انگیز را از کجا پیدا کنیم؟ می‌توانیم با بررسی عرصه رقابت، ببینیم دیگران چه کاری را درست انجام می‌دهند و چه کاری را اشتباه انجام داده‌اند.
کاربر ۵۰۰۹۱۸۵

حجم

۱۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

حجم

۱۰۲٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۳۱ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۸,۸۰۰
۴۰%
تومان