
بریدههایی از کتاب در مسیر در مانگر شدن
۳٫۵
(۲۵)
علاوه بر تقاضاهایی که در محل کار از ما میشود، زمانی هم که به خانه میرسیم، ناچاریم جذاب و پر انرژی باشیم. چرا که دوستان و اعضای خانواده که از وظایف ما به عنوان یک درمانگر مطلعاند، انتظارات بیشتری نیز از ما دارند، بهطوری که هرزمانیکه ما را به نبرد دعوت کردند، باید در برابرشان صبور و بخشنده باشیم و اگر به هر نحوی در این نبرد شکست بخوریم، لازم است با کنایههای آنان دست و پنجه نرم کنیم: «من نمیفهمم شما چطور درمانگری هستید؟»
El Santo
النا به دلیل مشکلات مالی که دارد، به فکر انصراف از دانشگاه است. او سال هاست که برنامهریزی کرده و خودش را آماده ساخته است تا با خانوادهاش در این باره صحبت کند که باید زمانی را نیز صرف مشکلات خودش کند و وقت ندارد که تمام زمانش را برای مراقبت از خواهر و برادرانش و مسئولیتهای خانه اختصاص دهد. او تلاشهای آغازینش برای ورود به دانشگاه را فراموش کرده بود. زمانیکه این مسئله را به او یادآوری کردم، به من نگاهی انداخت و سرش را تکان داد. من دقیقاً میدانستم در ذهنش چه میگذرد: «این سفید پوست چگونه میتواند با زندگی راحتی که دارد، مشکلاتی را که من از سر گذرانیدهام، درک کند؟» البته او درست میگفت، مهم نیست چقدر تلاش کنم، ولی قادر به درک دنیای النا نخواهم بود. چگونه قادر به درک او خواهم بود، زمانیکه به خانهاش باز میگردد، جایی که با خواهر و برادرش تنها در یک اتاق به سر میبرد و اگر خوش شانس باشد، پدرش زمانیکه مست است او را کتک نزند و یا به خواهرش تجاوز نکند. من چطور میتوانم معنای مدرسه را برای کسی که زنده ماندناش هر روز به منزلهٔ یک چالش بزرگ است، درک کنم؟
El Santo
درمانگر شدن در واقع یک سفر است که تمام عمر را دربرمیگیرد؛ مسیری است بهسوی تفکری روشن، آرامش و رستگاری. سفری است به ناشناختهها که موانع بسیاری در مسیر خود دارد.
Golnaz Javaheri
درمانگران خردمند و زبده در زمینهٔ ماهیت انسانی متخصص هستند و با حساسیت ویژه و دوراندیشی همزمان بهکار مشغولند. آنها دانش آموختگان دانش انتزاعی، ابهام و بهخصوص زبان هستند. آنها چیزهایی را که شنیدنی نیست، میشنوند و موارد نامحسوس را مشاهده میکنند، درحالیکه این کار را با دقت تمام انجام میدهند.
ابری
شنیدن اینکه درمانگری در مکالمات اجتماعی یا رسانهای، اقرار میکند که آشفتگی او از مراجعانش بیشتر است، بسیار آزار دهنده است. مائِدِر (۱۹۸۹) در مقالهای در مورد اینکه بسیاری از درمانگران از لحاظ هیجانی ناپایدار، خودشیفته و زخم خورده هستند، میگوید در مهمانیها، احمقترین، شرم آورترین و دیوانهترین افراد، درمانگران هستند. مائدر به عنوان شاهدی برای گفتهاش نقل قول رئیس جامعهٔ رواندرمانگران آمریکا را مطرح میسازد: «زمانیکه من برای اولین بار از گردهمایی ملی در سال ۱۹۴۳ دیدن کردم، از اینکه بزرگترین مجموعه از افراد عجیب و غریب، کریسبردها و روانیهایی که تاکنون بیرون از بیمارستان دیده بودم را در آنجا یافتم، ناامید شدم»
ابری
این حرفه، حیطهای است که در آن باید با ناراحتی ناشی از رویارویی با تضادهای درونی خود مواجه شوید
negar🦋
درمانگر شدن در واقع یک سفر است که تمام عمر را دربرمیگیرد؛ مسیری است بهسوی تفکری روشن، آرامش و رستگاری. سفری است به ناشناختهها که موانع بسیاری در مسیر خود دارد.
Negar
در برابر آنهایی که از من میپرسند چگونه کودکانشان را کنترل کنند، با رئیسشان روبهرو شوند یا زندگیشان را سر و سامان دهند، وانمود میکنم که کمی آزرده خاطر هستم، اما قدردان این هستم که آنها مرا شایستهٔ پرسیدن در مورد پرسشهایشان دانستهاند
m.tork.zadeh
ماهیت فعالیت درمانی بهگونهای است که به سختی میتوانم درک کنم که آیا در واقع مثمر ثمر واقع شدهام یا خیر
m.tork.zadeh
درمانگری که پرطراوت، الهامبخش، فرهمند، بیریا، عاشق، پرورشکار، خردمند، مطمئن و خویشتندار است، اغلب از طریق نیرو و قدرت شخصیتش بر مراجع تأثیر میگذارد و نه با استفاده از رویکردهای نظری که به آنها متعهد است.
fereshteh
شمنها (کاهن)، پزشکان، کشیشان، آموزگاران یا درمانگران همه و همه بر این باورندکه هرآنچه که به رنج دیدگان ارائه میدهند، نوعی از آرامش را برای آنان به ارمغان خواهد آورد.
fereshteh
در دورانی مشغول بهکار هستیم که فعالیت درمانی بیشتر اقشار فقیر، مهاجر و طبقهٔ کارگر را جذب خود میکند و این افراد نیز اغلب دچار مشکلات حادتری هستند.
Qazal Azady
آیا این امکان وجود دارد که متخصص بالینی، محرک فعالی در فرایند درمانی باشد و در عین حال تحت تأثیر مشکلات قرار نگیرد
Qazal Azady
اعضای خانواده و دوستانمان همواره از ما برای کمک، درخواست مشاوره میکنند. اگرچه ممکن است در صدد ردّ خواسته آنان برآییم، اما حقیقت این است که ممکن است از اینکه کسی به ما احساس نیاز کند، لذت ببریم
m.tork.zadeh
کمک معمولاً در میان آنهایی که احساس ناامیدی میکنند،
Zahra Alipour
کمک معمولاً در میان آنهایی که احساس ناامیدی میکنند، امیدواری را ترویج میدهد؛
Zahra Alipour
اکنون در مقابل ما جمعیت متنوعتری وجود دارد و ما موظف هستیم که برای هر فرد با هر پیشینهٔ فرهنگی، قومی، نژادی، مذهبی، اجتماعی ـ اقتصادی و سوگیری جنسی خدمات ارائه دهیم.
fereshteh
میدانیم که عواملی همچون نقشپذیری، تخلیه هیجانی، پاسخگویی همدلانه، ایجاد پرسش، حساسیتزدایی و مواجههسازی سازنده منجر به خویشتنپذیری وسیعتر و حتی دگرگونیهای شخصیتی در مراجع میشوند؛ اما این فرآیندها چه تأثیری بر شخصی که آنها را تسهیل میکند دارد؟ آیا این امکان وجود دارد که متخصص بالینی، محرک فعالی در فرایند درمانی باشد و در عین حال تحت تأثیر مشکلات قرار نگیرد؟
fereshteh
نیرو و روحیهٔ درمانگر تأثیر چشمگیری بر تغییراتی که مراجع از سر میگذراند، دارد؛ بهخصوص نگرشهای شخصی که درمانگر در این ارتباطات به نمایش میگذارد. هر کسی را که میخواهید در اتاقی در مقابل زیگموند فروید، کارل راجرز، فریتز پرلز، ویرجینیا ستیر، آلبرت الیس یا هر شخصیت قدرتمند دیگری قرار دهید؛ چند ساعت بعد، زمانیکه مراجع از آن اتاق خارج میشود، احساس میکند که تغییر کرده است.
fereshteh
مراجعان با درد و ناامیدی نزد ما میآیند و امیدوارند تا رنج آنان را کاهش دهیم و تفکرات منفی را از آنها دور سازیم. آنها انتظارات غیر واقعبینانهای از تواناییهای ما دارند و اغلب با خُلق پایین و منفی به قصد صحبت کردن، نزد ما میآیند و بخشی از این رفتار به این دلیل است که احساس میکنند دیگران علاقهای به شنیدن حرفهای آنان ندارند و نمیتوانند آنها را تحمل کنند.
در عین حال هیچ حرفهٔ دیگری به سرشاری و رضایتبخشی این شغل نیست، هیچ شغل دیگری نیست که تا این میزان بتواند فرصتهای زیادی برای یادگیری و رشد مداوم فراهم آورد. درمانگر شدن در واقع یک سفر است که تمام عمر را دربرمیگیرد
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
«تمرکز بر مشکلات دیگران باعث میشود تا توجه کمتری را معطوف مشکلات خود سازیم. مردم بر این باورند که مشکلات زیادی دارند و در این زمینه منحصر به فرد هستند. بعد از مدتی ممکن است من نیز چنین احساسی داشته باشم، حتی اگر بخشی از من مخالف با این احساس باشد. پیشنهاد من بر این است که در فرایند درمانگری از صمیمیت بهرهمند شوید و بر آن اعمال کنترل کنید چرا که جزء ضروری صمیمیت، کنترل است. علاوه بر احساس کنترل، دلایل دیگری وجود دارد که درمانگران به این حرفه روی میآورند»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
بهراستی که فعالیت درمانی، وظیفهای خطیر است. ما تمام روز با افرادی که آشفته کنندهترین، ترسناکترین و غمانگیزترین داستانهای ممکن را برای ما بازگو میکنند، در اتاقی مینشینیم. آنها به ما در مورد آزارهایی که دیدهاند و رنجهایی که کشیدهاند و یا احساس درماندگی که تجربه کردهاند، سخن میگویند. آنها عمداً ما را فریب میدهند و ما را به بازی میگیرند. به مرور زمان، بسیاری از کارورزان در مقابل هیجانات انسانی، حساسیت خود را از دست میدهند و احساسات مفرطی را تجربه میکنند؛ آنها میآموزند تا مرزها را بهگونهای استوار در موضع خاص خود حفظ کنند و هیجاناتشان را کنترل کنند. حتی هنگامیکه چنین جایگاه محافظت شده و محتاطانهای را پیش میگیریم مواقعی فرا میرسد که تماس با مراجعان به شکلی مبهم، تأثیر عمیقی بر ما به جای میگذارد.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
در سرتاسر فرایند درمان، ارتباط، ابزار درمانی اصلی ما است. اگرچه تلاش ما بر این است تا خود را در برابر این رنج و دردها عایقبندی کنیم و در انجام این کار بیشتر مواقع موفق هستیم، اما رخنه درد اجتناب ناپذیر است. همانگونه که گرمی و مراقبت خود را به مراجع عرضه میکنیم و قدرتمان را بر وی اعمال میکنیم، این کار به افزایش اعتماد منجر میشود و اکتشاف بیشتر و خطرپذیری سازنده، پیامد آن است؛ همچنین ما صمیمیت، ناراحتی و واکنشهای انتقال متقابل را که ادراکات و ساختار درونی ما بهطور موقت تحت تأثیر آن قرار میگیرد، تجربه میکنیم.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
همان زمانیکه مشغول گفتن مبانی اولیه به مراجعان خود هستیم، با خود زمزمه میکنیم که چگونه با این ابهام کنار بیاییم. باید برای چه کاری تلاش کنم و رسالت من حقیقتاً چیست؟
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۰۰ صفحه
قیمت:
۳۶۰,۰۰۰
تومان