بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب کتاب زندگی های من | طاقچه
تصویر جلد کتاب کتاب زندگی های من

بریده‌هایی از کتاب کتاب زندگی های من

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأی
۳٫۰
(۳)
چند سال بعد، در مسیر کاملاً غیرقابل‌پیش‌بینی پناهندگی، زمانی که عراق مستقل شده بود سر از عراق درآوردند و او آن‌جا بزرگ شد. ولی بعد در دههٔ بیست زندگی باید عراق را ترک می‌کرد، چون با پسر نخست‌وزیر جنگ و جدلی داشت (هیچ توضیح دیگر یا اطلاعاتی نداد)؛ زندگی‌اش در خطر بود و بنابراین، به ایران فرار کرد. آن‌جا ازدواج کرد، یک پسر داشت و در سال ۱۹۷۹ در تهران در استخدام سفارت آمریکا بود که احتمالاً بدترین جای ممکن برای کار در صورت وقوع انقلابی اسلامی بود. در زمان تحولات و شلوغی‌ها، انقلابی‌ها تنها پسرش را که ظاهراً شلوار جین پوشیده بود در خیابان متوقف و تفتیش کردند. او با خودش ماری‌جوانا داشت و همان‌جا گلوله‌ای به او شلیک کردند.
maryam
اگر می‌خواهیم از فاجعهٔ پیش‌رو جلوگیری کنیم باید بیشتر برقصیم، این وظیفهٔ مبرم همه است.
parisajavanfar

حجم

۷۰۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

حجم

۷۰۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۳۲ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان