بریدههایی از کتاب آخرین باشگاه کتابخوانی
نویسنده:ویل شوالبی
مترجم:حمید هاشمی کهندانی
ویراستار:سارا بحری
انتشارات:کتاب کوله پشتی
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۵از ۶ رأی
۳٫۵
(۶)
«فقط امروز مال ماست، چون برای دیروز مردهایم و برای فردا هنوز به دنیا نیامدهایم.»
Mary gholami
بیشتروقتها به چیزهایی فکر میکنم که مادرم به من یاد میداد. میگفت هر روز صبح تختت را مرتب کن. حتی اگر حوصلهاش را نداری، بازهم این کار را بکن. هرکس لطفی کرد، سریع برایش یادداشت تشکر بنویس. حتی اگر فقط به یک سفر کوتاه یکشبه رفتی، بهمحض رسیدن چمدانت را باز کن. ده دقیقه زودتر برای هر قراری حاضر باش، وگرنه در واقع دیر کردهای. خوشرو باش و به حرف دیگران گوش بده، حتی اگر از چیزهایی که میشنوی خوشت نمیآید. هر روز به همسر، فرزندان، نوهها و والدینت بگو که دوستشان داری. در دفتر کارت، کف طبقات کتابخانه مشمّا
نرگس وکیلی
«زندگی برای عدهای از مردم دنیا مثل مهمانی و برای عدهای دیگر عین بدبختی، فقر و گرسنگی است.»
khazar
«انسان قدرتمند کسی است که بتواند بر خود حکومت کند.»
khazar
مادرم به من آموخت که میتوانیم بر اوضاع زندگی خودمان و دیگران در جهان اثرگذار باشیم و کتاب خواندن واقعاً مهم است. با خواندن کتابهاست که میفهمیم در زندگی چه باید بکنیم و چطور باید منظورمان را به دیگران برسانیم.
گیتا 🌳
تا وقتیکه حال آدم خوب باشه، میشه به زندگی امیدوار بود. توی این وضعیت حتی اگه حال خوب از بین بره، آدم میتونه خوشحال باشه که همهٔ تلاشش رو کرده.
khazar
وقتی غمواندوه فرامیرسد، اصلاً شبیه چیزی نیست که انتظارش را داریم.
گیتا 🌳
از فیلمها و کتابها چیزهای زیادی میتوان یاد گرفت و آنها چطور زاویهٔ دید ما را به جهان وسعت میبخشند.
گیتا 🌳
«تکانهای بزرگ مثل ازدواج، فرزنددار شدن و روابط جدی که زندگی ما را پیش میبرند. اما این تکانهای بزرگ جریانهای خطرناکی دارند که برای سپری کردنشان به تکانهای کوچک احتیاج داریم و مثلاً با یکی از کارمندان بردلی۴۰۷ رابطهٔ دوستانه برقرار میکنیم یا با پیشخدمت دانکین دوناتس۴۰۸ که میداند قهوهٔ موردعلاقهٔ ما چیست دوست میشویم. واقعاً چقدر این دنیا عجیب است.»
نرگس وکیلی
در زندگی چه باید بکنیم و چطور باید منظورمان را به دیگران برسانیم. مادرم ظرف دو سال و ضمن خواندن دهها کتاب و گذراندن صدها ساعت در بیمارستان، به من آموخت کتابها به ما یاد میدهند چطور به هم نزدیک بشویم و نزدیک بمانیم، حتی وقتی مادر و پسری بسیار به هم نزدیک هستند و یکی از آنها میمیرد
نرگس وکیلی
«زندگی برای عدهای از مردم دنیا مثل مهمانی و برای عدهای دیگر عین بدبختی، فقر و گرسنگی است.»
Mary gholami
ما اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشیم، خاطراتش چنان در ذهنمان میماند که در واقع هیچوقت او را از دست نمیدهیم.
Mary gholami
کتاب خواندن، جلوی کارهای دیگر را نمیگیرد. کتاب خواندن اگر جلوی چیزی را بگیرد، آن چیز مرگ است. کتاب خواندن جلوی مرگ را میگیرد
شراره
من خودم برای حفظ محیطزیست اغلب کتابهای الکترونیکی میخوانم، ولی هیچ احساسی از آن کتابها نمیگیرم. مثل روحهایی هستند که نه بدن دارند، نه میتوان وزنشان را احساس کرد نه میتوان لمسشان کرد. چشممان آنها را میبیند ولی هیچوقت انگشتانمان آنها را لمس نمیکند.
گیتا 🌳
من به کتاب کاغذی علاقهٔ بسیاری دارم. کتابهای الکترونیکی از چشم و ذهن انسان دور میمانند، ولی کتاب کاغذی انگار کنارمان حضور دارد.
شراره
من خودم برای حفظ محیطزیست اغلب کتابهای الکترونیکی میخوانم، ولی هیچ احساسی از آن کتابها نمیگیرم. مثل روحهایی هستند که نه بدن دارند، نه میتوان وزنشان را احساس کرد نه میتوان لمسشان کرد. چشممان آنها را میبیند ولی هیچوقت انگشتانمان آنها را لمس نمیکند.
شراره
درست است که همهٔ ما قرار است روزی بمیریم و این اتفاق معلوم نیست چه وقت میافتد؛ شاید همین فردا شاید هم دهها سال دیگر. درست است که باید هر روز از زندگی را تا جایی که میتوانیم بهخوبی بگذرانیم، اما چه کسی میتواند اینقدر ذهن خود را قوی کند و بر اساس این شعارها زندگی کند؟ اینکه کسی تصور کند دو سال دیگر میمیرد، با کسی که میداند این اتفاق واقعاً میافتد زمین تا آسمان فرق دارد.
شراره
کار درست این نیست که بنشینیم بابت چیزهایی که از دست رفته است غصه بخوریم، بلکه باید سعی کنیم از چیزهایی که داریم بهترین استفاده را بکنیم. شکایت بابت چیزهایی که نداریم، ما را به جایی نمیرساند، بلکه بهتر است سعی کنیم با ابزارهایی که داریم بهترین کارها را انجام بدهیم.
شراره
وقتی پسرعموی بیایمانم گفته بود برایش دعا میکند خیلی خوشحال شده بود. مگر نگفته بود دعای کسانی که اعتقاد درست و محکمی ندارند بهتر است؟ پس دعاهای من باید از همه بهتر و مؤثرتر باشد، چون اعتقادم از همهٔ جهان ضعیفتر است.
گیتا 🌳
«وقتگذرانی؟ کتاب خواندن برای وقتگذرانی نیست. ما برای این کتاب میخوانیم که در جهانی به غیر از جهان خودمان حضور پیدا کنیم.
شراره
در دنیای خارج از زندان که هرگونه مخالفتی ممنوع است، تا وقتی کاغذ وجود داشته باشد، مردم مخفیانه در اتاقهای کوچک خود مینویسند و چون صحبت کردن با صدای بلند ممنوع است، آدمها در زوایای پنهان ذهن خود کلمات را زمزمه میکنند.
شراره
تا وقتیکه حال آدم خوب باشه، میشه به زندگی امیدوار بود. توی این وضعیت حتی اگه حال خوب از بین بره، آدم میتونه خوشحال باشه که همهٔ تلاشش رو کرده.
شراره
«تحمل عذاب تنهایی، بهای آزادی، استقلال و خودخواهیهایی است که دستاوردهای دوران مدرن است و هرکس پا به جهان میگذارد، باید این بها را بپردازد.»
شراره
شادی محصول اتفاقاتی نیست که برای شخصیتها رخ میدهند، بلکه محصول تماشای چیزهایی است که آنها درک میکنند، به دست میآورند یا از آنها در خاطر دیگران میماند.
شراره
همهٔ ما آنقدر کتاب داریم که هیچوقت نمیتوانیم تمامشان را بخوانیم و آنقدر کار داریم که نمیتوانیم همهشان را انجام بدهیم. ولی یکی از مهمترین چیزهایی که در زندگی از مادرم یاد گرفتم، این بود که کتاب خواندن، جلوی کارهای دیگر را نمیگیرد. کتاب خواندن اگر جلوی چیزی را بگیرد، آن چیز مرگ است. کتاب خواندن جلوی مرگ را میگیرد.
کاربر ۱۸۰۲۷۳۹
حجم
۳۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۳۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۶۷,۵۰۰
۴۷,۲۵۰۳۰%
تومان