عشق راز بزرگیه که هر کسی محرم شنیدنش نیست.»
Lara Aram
به صحرا شدم؛ عشق باریده بود و زمین تَر شده بود. چنانکه پای مرد به گِل فرو شود، پای من به عشق فرو میشد.
ذکر بایزید بسطامی، تذکرۀالاولیاء، عطار نیشابوری
محسن
خوشبختی یعنی همین. یعنی یک عمر زندگی با کسی که از ته دل دوستش داری
sahar1370326
دیگه از این دنیا هیچی نمیخوام سوران، خوشبختی یعنی همین. یعنی یک عمر زندگی با کسی که از ته دل دوستش داری.
محسن
حمام بخارگرفته و گرم بود و نفسکشیدن در آن گرما سخت. حوض بزرگ میان حمام پر از آب بود و فوارهٔ کوچکی میانش قلقل میکرد. بوی بخار جوشاندهٔ انواع گیاهان دارویی از چهار گوشهٔ حمام به هوا بلند شده بود و راه نفس را میسوزاند. شربت و میوههای فصل را در گوشه و کنار حمام چیده و صابون زیتون و کیسه و قطیفهها را روی سکوی کنج حمام گذاشته بودند و همهچیز برای بانوی جوان کاخ فراهم بود.
محسن