بریدههایی از کتاب پدرخوانده
۴٫۲
(۵۵)
«هیچ وقت عصبانی نشو. هیچ وقت تهدید نکن. برای مردم منطق بیار.»
n re
نمیخوای وکیل بشی؟ وکیل میتونه با کیف دستیش بیشتر از هزار مرد با نقاب و اسلحه پول بدزده.»
مریم
ببخش. فراموش کن. زندگی پر از بدبختیه.
n re
دوستی همه چیزه تو این دنیا. دوستی بیش از استعداد ارزش داره. بیش از دولت ارزش داره. تقریباً به بزرگی خانواده و عشیره است. این رو هیچ وقت فراموش نکن.
n re
آیا این درست نیست که بدترین بدبختیها گاه موجبات خوشبختیهایی ناشناخته میشوند؟
محمد جواد
«یک حقوقدان با کیف دستیش میتونه بیشتر از صد مرد با اسلحه دزدی کنه.»
ترنج
فکر کردی دنیا جای بیخطریه که میتونی هر وقت اراده کردی لذتت رو ازش ببری
n re
«ایتالیاییها لطیفهای دارند که میگه دنیا و زندگی اینقدر سخته که یک مرد برای مراقبت از خودش باید دو پدر داشته باشه.
Raya
در پس هر ثروتی جنایتی است.
monir
به افرادی که سعی میکنند کمکت کنند بیاحترامی نکن.
B.A.H.A.R
به تبلیغات باور نداشت و رضایت مشتری را تبلیغ حساب میکرد
B.A.H.A.R
آفتاب مهمتر از آب بود، اما آب هم مهم بود و اگر هر دو به طور نادرست مخلوط میشدند، موجب نابودی باغ میشدند.
B.A.H.A.R
دختر جوان زیبایش هنوز در بیمارستان بود، با فکی شکسته که به وسیلهٔ سیم نگه داشته شده بود. حالا این دو حیوان آزاد میشوند؟
Dina
آموخته بود که جامعه بیادبیهای فراوانی میکند که باید تحمل کرد.
n re
تا به امروز هیچ وقت برای مشاوره یا کمک پیش من نیومدی. با اینکه همسر من مادرخواندهٔ تنها فرزندته، آخرین باری که منو برای یک فنجان قهوه به خونهات دعوت کردی به یاد نمیآریم. بگذار روراست باشیم. تو از دوستی من دوری جستی. تو ترسیدی که به من مدیون بشی.»
B.A.H.A.R
باید خودت رو به عنوان یک گردانندهٔ اصلی ببینی، یک آدم زوردار.»
B.A.H.A.R
و از آنجا که شخصیت بیرونیاش معمولاً بسیار منطقی و آرام بود، آن نقاب برداشتن ناگهانی و نشان دادن خود واقعیاش ترسناک بود.
B.A.H.A.R
خان استفاده از تهدید را احمقانهترین عمل و رها کردن خشم بدون فکر قبلی را خطرناکترین کار میدانست.
B.A.H.A.R
مایکل در این باغ قدیمی دربارهٔ آنچه پدرش در آن ریشه داشت آموخت اینکه کلمهٔ مافیا در اصل به معنای مکانی امن و پناهگاه بود.
B.A.H.A.R
شوهرش همیشه ساکت بود. کم سخن میگفت و وقتی میگفت همیشه با آرامی و مهربانی میگفت و منطقی بود، نکتهای فوقالعاده کمیاب در یک جوان مذکر سیسیلی.
کاربر ۲۰۶۳۳۱۰
در تجربهٔ او درد و ترس احساس گرسنگی را از بین نمیبردند و فقط غذا خوردن بود که از درد میکاست. اگر دکتری میخواست با دارو آرامَش کند، عصبانی میشد، اما قهوه و کمی نان داستانی دیگر بود. بالاخره او از فرهنگی سادهتر میآمد.
مریم
زندگی خوبی فراهم کردی. فکر کردی دنیا جای بیخطریه که میتونی هر وقت اراده کردی لذتت رو ازش ببری. هیچ وقت خودت رو به سلاح دوستان حقیقی مسلح نکردی.
n re
خان گفته بود: «یک حقوقدان با کیف دستیش میتونه بیشتر از صد مرد با اسلحه دزدی کنه.»
B.A.H.A.R
یک سرباز آدم را به سوی جنگ سوق میدهد و یک وکیل به سوی قانون.
B.A.H.A.R
کارهایی هست که باید انجام بشن، انجامشون میدی و هیچ وقت دربارهشون حرفی نمیزنی.
B.A.H.A.R
نظر خان هیچ وقت توسط هیچکس و با هیچ دلیلی عوض نمیشد. اندازهٔ محبتش را فقط خودش میتوانست تغییر دهد.
B.A.H.A.R
مردانِ بزرگ بزرگ به دنیا نمیآیند. بلکه رشد میکنند و ویتو کورلئونه هم چنین بود.
B.A.H.A.R
خان باور داشت که در زندگی سود و قدرتی طبیعی بالاتر از این وجود ندارد که دشمنت اشتباهاتت را بزرگتر از آنچه هست ببیند و اینکه دوستت خوبیهایت را دستکم بگیرد.
B.A.H.A.R
مردی که نان شبش را با عرق جبین درمیآورد هر شغلی قابل احترام بود.
B.A.H.A.R
هیچ عیبی در شناختن هر امر کوچکی که قبل از واقعه بتونه کمکمون کنه نیست.»
B.A.H.A.R
حجم
۴۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
حجم
۴۹۰٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان