بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اقتصاد در یک درس | طاقچه
تصویر جلد کتاب اقتصاد در یک درس

بریده‌هایی از کتاب اقتصاد در یک درس

نویسنده:هنری هازلیت
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۹از ۱۸ رأی
۳٫۹
(۱۸)
نمی‌توان ثروتی را بیش از آنچه که خلق شده، بین افراد جامعه توزیع کرد. در بلند‌مدت نمی‌توان بیش از آنچه را که کل نیروی کار تولید می‌کند، به او پرداخت.
Behnam Ameli
تورم چیزی نیست مگر مالیات‌ستانی و به ویژه شکلی بسیار درنده از آن.
Soheyla
به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که اتحادیه‌ها هر چند ممکن است برای مدتی بتوانند افزایشی را در دستمزد‌ پولی اعضای خود، تا اندازه‌ای به بهای ضرر کار‌فرمایان و بیشتر به قیمت ضرر کار‌گران غیر‌اتحادیه‌ای ایجاد کنند، اما به هیچ رو نمی‌توانند دستمزد‌های واقعی را در بلند‌مدت و برای تمام کار‌گران بالا ببرند.
kasra_tav
هنر اقتصاد، صرفا توجه به تاثیرات بلا‌فصل هر اقدام یا سیاست نیست، بلکه توجه به آثار بلند‌مدت آن و ترسیم پیامد‌های آن سیاست نه تنها بر یک گروه، بلکه بر همه گروه‌ها است.
kasra_tav
دولت هیچ‌گاه چیزی را که پس نگیرد، به بنگاه‌ها قرض نمی‌دهد یا اعطا نمی‌کند
Soheyla
اشتغال کامل - اشتغال بسیار کامل؛ اشتغال طولانی‌مدت، خسته‌کننده و کمر‌شکن - دقیقا مشخصه آن دسته از کشورهایی است که به لحاظ صنعتی از همه عقب‌افتاده‌ترند. جایی که اشتغال کامل برقرار باشد، ماشین‌ها، نوآوری‌ها و اکتشافات جدید نمی‌توانند اشتغال بیشتری به همراه آورند - مگر اینکه وقت کافی برای افزایش جمعیت وجود داشته باشد.
kasra_tav
اقتصاددان بد تنها چیزی را می‌بیند که فورا چشم را می‌زند، اما اقتصاددان خوب به فراتر از آن هم می‌نگرد. اقتصاد‌دان بد فقط پیامد‌های مستقیم یک روند پیشنهاد‌شده را می‌بیند، در حالی که اقتصاد‌دان خوب به پیامد‌های غیر‌مستقیم و طولانی‌تر آن هم چشم می‌دوزد. اقتصاددان بد فقط این را می‌بیند که یک سیاست مشخص چه تاثیری بر یک گروه داشته یا خواهد داشت، اما اقتصاد‌دان خوب درباره تاثیری نیز که بر همه گروه‌ها خواهد گذاشت، پرس‌و‌جو می‌کند. این اختلافی آشکار به نظر می‌رسد. شاید این دور‌اندیشی که تمام پیامد‌های یک سیاست را بر همه افراد بررسی کنیم، خام و ابتدایی به نظر آید. آیا همه بر پایه زندگی شخصی‌شان نمی‌دانند که نا‌پرهیزی‌ها و آسان‌گیری‌هایی وجود دارند که اکنون دلپذیر و جذاب‌اند، اما دست‌آخر فاجعه‌بار خواهند بود؟
Soheyla
واقعا ممکن است تورم، منافعی را برای مدت کوتاهی برای گروه‌های ممتاز فراهم آورد، اما این تنها به ضرر گروه‌های دیگر تمام خواهد شد و در بلند‌مدت پیامد‌های ویرانگری برای کل جامعه خواهد داشت.
shahram naseri
تولید، هدف است و اشتغال، صرفا ابزار دستیابی به آن. نمی‌توان همواره کامل‌ترین تولید را داشت، بی‌آنکه اشتغال کامل برقرار باشد. اما به راحتی می‌توان اشتغال کامل را بی‌تولید کامل داشت.
amir ka
تمام علم اقتصاد را به یک درس و آن درس را به یک جمله فرو‌کاست: هنر اقتصاد، صرفا توجه به تاثیرات بلا‌فصل هر اقدام یا سیاست نیست، بلکه توجه به آثار بلند‌مدت آن و ترسیم پیامد‌های آن سیاست نه تنها بر یک گروه، بلکه بر همه گروه‌ها است.
کاربر ۱۶۴۲۲۲۵
در ویرایش جدید تعداد اندکی از آمار و ارجاعات توضیحی به‌روز شده‌اند. تاکنون هیچ تغییر دیگری در ویرایش اولیه داده نشده و دلیل اصلی آن هم این بوده که ضرورتی برای چنین کاری حس نمی‌شده است. من این کتاب را با هدف تاکید بر اصول کلی اقتصادی و هزینه‌ بی‌توجهی به آن‌ها و نه با تمرکز بر آسیب ناشی از یک قانون خاص نوشته‌ام.
mehrshad
پیامد طبیعی کنترل کامل قیمت‌ها که با هدف استمرار یک سطح قیمتی مشخص و تاریخی انجام می‌شود، نهایتا اقتصادی خواهد بود پر از محدودیت و کاملا به انضباط در‌آمده. دستمزد‌ها باید با همان سختگیری اعمال‌شده بر قیمت‌ها پایین نگه داشته شوند. نیروی کار باید با همان سر‌سختی که برای مواد خام وجود داشته، جیره‌بندی شود. نتیجه نهایی این است که دولت نه تنها به هر مصرف‌کننده می‌گوید که دقیقا چه مقدار از هر کالا را می‌تواند مال خود کند، به تمام تولید‌کنندگان نیز می‌گوید که دقیقا چه مقدار از هر ماده خام و چه تعداد نیروی کار را می‌توانند در اختیار داشته باشند. پیشنهاد‌دهی رقابتی قیمت برای کارگران نمی‌تواند بیشتر از پیشنهاد‌دهی رقابتی برای مواد خام روا داشته شود. نتیجه، اقتصادی تمامیت‌خواهانه و فلج‌شده است که در آن همه بنگاه‌های تجاری و کارگران اسیر دست دولت می‌شوند و در نهایت تمام آزادی‌های رایجی که می‌شناسیم به محاق می‌روند،
shahram naseri
دستمزد‌ها و قیمت‌های تعادلی، دستمزد‌ها و قیمت‌هایی‌اند که عرضه و تقاضا را به تعادل می‌رسانند. اگر تلاشی چه به واسطه اجبار دولتی و چه از طریق اجبار خصوصی برای بالاتر بردن قیمت‌ها از سطح تعادلی‌شان انجام گیرد، تقاضا و در نتیجه تولید کاهش می‌یابند. اگر تلاش شود که قیمت‌ها به سطحی کمتر از مقدار تعادلی خود تنزل یابند، کاهش یا حذف سود حاصل از آن به معنای سقوط عرضه یا تولید کمتر خواهد بود. بنابراین هر کوششی برای بالا‌تر یا پایین‌تر راندن قیمت‌ها نسبت به سطح تعادلی آن‌ها (یا نسبت به سطحی که بازار آزاد همواره به ایجاد آن‌ گرایش دارد) ، به کاهش اندازه اشتغال و تولید به سطحی کمتر از آنچه در نبود این تلاش‌ها پدید می‌آمد، می‌انجامد.
shahram naseri
دستمزد‌ها و قیمت‌های تعادلی، دستمزد‌ها و قیمت‌هایی‌اند که عرضه و تقاضا را به تعادل می‌رسانند. اگر تلاشی چه به واسطه اجبار دولتی و چه از طریق اجبار خصوصی برای بالاتر بردن قیمت‌ها از سطح تعادلی‌شان انجام گیرد، تقاضا و در نتیجه تولید کاهش می‌یابند. اگر تلاش شود که قیمت‌ها به سطحی کمتر از مقدار تعادلی خود تنزل یابند، کاهش یا حذف سود حاصل از آن به معنای سقوط عرضه یا تولید کمتر خواهد بود. بنابراین هر کوششی برای بالا‌تر یا پایین‌تر راندن قیمت‌ها نسبت به سطح تعادلی آن‌ها (یا نسبت به سطحی که بازار آزاد همواره به ایجاد آن‌ گرایش دارد) ، به کاهش اندازه اشتغال و تولید به سطحی کمتر از آنچه در نبود این تلاش‌ها پدید می‌آمد، می‌انجامد.
shahram naseri
کوتاه سخن اینکه طرح‌های وام‌دهی دولت به افراد یا پروژه‌های خصوصی، ب را می‌بینند و الف را از یاد می‌برند. افرادی را که سرمایه در اختیار آنان قرار می‌گیرد، می‌بینند و آن‌هایی را که در نبود وام‌های دولتی از این سرمایه بهره‌مند می‌شدند، فراموش می‌کنند. پروژه‌ای را که به آن سرمایه داده می‌شود، می‌بینند و پروژه‌ای را که به این شیوه از دریافت سرمایه محروم می‌شود، از یاد می‌برند. منافع بلافاصله‌ای را که به یک گروه می‌رسد می‌بینند، اما خساراتی را که به گروه‌های دیگر وارد می‌شود و ضرر خالصی را که در کل بر جامعه تحمیل می‌شود، فراموش می‌کنند.
kasra_tav
تعرفه را ابزاری برای سود‌ رساندن به تولید‌کننده به بهای ضرر مصرف‌کننده توصیف کرده‌اند. طرفداران اعمال آن تنها به منافع تولید‌کنندگانی فکر می‌کنند که بلافاصله از عوارض وضع‌شده سود می‌برند. این افراد منافع مصرف‌کنندگانی را که مجبور به پرداخت این مالیات‌ها می‌شوند و بدین طریق به شکلی بلافصل آسیب می‌بینند، از یاد می‌برند.
kasra_tav
پیامد وضع یارانه تنها این نیست که ثروت یا درآمد از یک صنعت به صنعتی دیگر منتقل شده یا صنایع دیگر در کل به همان اندازه که صنعت X گسترش یافته، کوچک‌تر شده‌اند. این نتیجه نیز پدید آمده که سرمایه و نیروی کار از صنایعی که در آن‌ها با کارآیی بیشتری به کار گرفته می‌شوند، بیرون رفته‌اند و به صنعتی رانده شده‌اند که کارایی کمتری در آن خواهند داشت (و این همان جایی است که کشور به عنوان یک کل واحد، به طور خالص ضرر می‌کند) .
kasra_tav
برخی اوقات باید از «کمک» دولت به بنگاه‌ها به اندازه دشمنی‌اش هراسان بود. این گفته همان قدر که درباره وام‌های دولت صدق می‌کند، درباره یارانه‌های آن نیز درست است. دولت هیچ‌گاه چیزی را که پس نگیرد، به بنگاه‌ها قرض نمی‌دهد یا اعطا نمی‌کند. غالبا می‌شنویم که طراحان برنامه نیودیل و دیگر دولت‌گرایان در آمریکا به این می‌نازند که دولت با تاسیس شرکت تامین مالی بازسازی، شرکت وام مالکان خانه و دیگر بنگاه‌های دولتی در سال ۱۹۳۲ و پس از آن، «کسب‌و‌کار را نجات داده است» . اما دولت نمی‌تواند هیچ کمک مالی به بنگاه‌ها کند، مگر آنکه در ابتدای امر یا در نهایت، این کمک را از آنان ‌پس‌ بگیرد.
رضا عابدیان
این عقیده که اتحادیه‌های کارگری می‌توانند دستمزد‌های واقعی را در طولانی‌مدت و برای کل جامعه کارگران افزایش دهند، یکی از توهمات بزرگ روزگار ما است. این خیال باطل عمدتا نتیجه نا‌توانی از درک آن است که دستمزد‌ها اساسا به واسطه بهره‌وری نیروی کار تعیین می‌شوند.
kasra_tav
این روند تا زمانی ادامه می‌یافت که بازار سیاه عملا به بازار تبدیل می‌شد. اما با وجود این، سیاستمداران در قدرت می‌کوشیدند با حفظ سقف‌های قیمتی نشان دهند که اگر نه تیم‌های اجرایی‌شان، اما لا‌اقل دل‌هایشان پاک و مهربان است.
hieverybody
این روند تا زمانی ادامه می‌یافت که بازار سیاه عملا به بازار تبدیل می‌شد. اما با وجود این، سیاستمداران در قدرت می‌کوشیدند با حفظ سقف‌های قیمتی نشان دهند که اگر نه تیم‌های اجرایی‌شان، اما لا‌اقل دل‌هایشان پاک و مهربان است.
hieverybody
اقتصاد بیش از هر دانش دیگری که انسان می‌شناسد، گرفتار پندارهای باطل است. این تصادفی نیست. سختی‌هایی که در ذات این رشته قرار دارند، در هر حال به اندازه کافی بزرگ هستند، اما عاملی این سختی‌ها را در اقتصاد هزار برابر می‌کند که مثلا در فیزیک، ریاضی یا پزشکی اهمیت چندانی ندارد. این عامل چیزی نیست جز توجه خاص به منافع خود‌خواهانه.
کاربر ۱۶۴۲۲۲۵
کاری که دولت با وام‌دهی به بنگاه‌ها یا حمایت مالی از آن‌ها می‌کند، این است که بر کسب‌و‌کارهای موفق خصوصی مالیات می‌بندد تا از بنگاه‌های ناموفق خصوصی پشتیبانی کند.
حسام
در اقتصاد مبتنی بر مبادله، درآمد پولی هر کس، هزینه فردی دیگر است. هر گونه افزایش دستمزد‌های ساعتی، تا زمانی که با افزایشی معادل آن در بهره‌وری ساعتی جبران نشود، به معنای افزایش هزینه‌های تولید است. اگر دولت قیمت‌ها را کنترل کند و مانع از هر گونه افزایش آن‌ها شود، افزایش هزینه‌های تولید، سود تولید‌کنندگان حاشیه‌ای را می‌کاهد، آنها را از بازار بیرون می‌راند و به کاهش تولید و رشد بیکاری می‌انجامد. افزایش قیمت‌ها حتی اگر امکان‌پذیر باشد، خریداران را دلسرد می‌کند، باعث افت بازار می‌شود و به بیکاری دامن می‌زند.
حسام
تورم، با این فرض که همه کس و همه چیز را به شکلی یک‌دست تحت تاثیر قرار ‌دهد (که دیدیم به هیچ رو چنین نیست) ، در حکم مالیات یکنواختی بر فروش است که با نرخ ثابتی بر همه کالا‌ها وضع می‌شود و مقدار آن بر شیر و نان به همان اندازه‌ای است که بر الماس و خز. یا می‌توان آن را معادل مالیاتی یکنواخت با درصدی یکسان و بی‌هیچ معافیتی بر درآمد تمام افراد در نظر آورد. تورم مالیاتی است که نه فقط بر مخارج یکایک افراد، بلکه همچنین بر حساب پس‌انداز و بیمه عمر آن‌ها اعمال می‌شود. در حقیقت مالیات بر سرمایه یکنواختی است که هیچ معافیتی از آن وجود ندارد و درصد مالیاتی که افراد فقیر و ثروتمند در آن می‌پردازند، یکسان است.
حسام
هزینه تمام مخارج دولتی، دست آخر باید از مالیات‌ها پرداخت شود و خود تورم چیزی نیست مگر مالیات‌ستانی و به ویژه شکلی بسیار درنده از آن.
shahram naseri
کاری که دولت با وام‌دهی به بنگاه‌ها یا حمایت مالی از آن‌ها می‌کند، این است که بر کسب‌و‌کارهای موفق خصوصی مالیات می‌بندد تا از بنگاه‌های ناموفق خصوصی پشتیبانی کند.
shahram naseri
اسمیت مدعای خود را بر این حکم بنیادین استوار ساخت: «در هر کشوری همیشه به نفع توده بزرگ افراد هست و خواهد بود که هر چه را که می‌خواهند، از کسانی که آن را با کمترین قیمت می‌فروشند، بخرند» . اسمیت می‌افزاید «این حکم آن قدر روشن و آشکار است که هر گونه سختی‌کشیدنی برای اثبات آن خنده‌دار به نظر می‌رسد و اگر سفسطه‌بازی منفعت‌آمیز تاجران و تولید‌کنندگان، دریافت عمومی بشر را به اشتباه نینداخته بود، هیچ‌گاه این حکم نمی‌توانست زیر سوال رود»
shahram naseri
تعرفه به معنای دقیق کلمه به همه مصرف‌کنندگان آسیب می‌رساند، اما درست نیست که به معنای واقعی کلمه همه تولیدکنندگان را منتفع می‌سازد. برعکس، همان‌طور که دیده‌ایم، از جیب همه تولید‌کنندگان دیگر کشور و مخصوصا آن‌هایی که بازار صادرات بالقوه نسبتا بزرگی دارند، به تولیدکنندگان مورد حمایت کمک می‌کند.
shahram naseri
بنابراین اثر تعرفه عبارت است از تغییر ساختار تولید در آمریکا. تعرفه، تعداد و نوع مشاغل و اندازه نسبی یک صنعت را در مقایسه با دیگری عوض می‌کند و صنایعی را که در آن‌ها به طور نسبی ناکارآمد هستیم، بزرگ‌تر و آن‌هایی را که نسبتا در آن‌ها کاراتر هستیم، کوچک‌تر می‌کند. لذا تاثیر خالص تعرفه عبارت است از کاهش کارآیی در آمریکا و نیز کشورهایی که اگر این تعرفه وضع نمی‌شد، تجارت بیشتری با آن‌ها برقرار می‌کردیم.
shahram naseri

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

حجم

۲۵۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۵۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان