جملات زیبای کتاب شب های تهران | طاقچه
تصویر جلد کتاب شب های تهران

بریده‌هایی از کتاب شب های تهران

انتشارات:انتشارات توس
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۱از ۲۱ رأی
۳٫۱
(۲۱)
«مثل اینکه دخترها از گذشته مستقل‌ترند؟» خانم نجم دستی به موهای دودی اطراف گوش کشید و آفتاب از نگین پر قیراط سوزن‌هایی نورانی ساخت: «تا منظورت از استقلال چی باشد، من که آنها را سرگشته‌تر می‌بینم، زمان ما تمام هم و غم دختران گشتن پی شوهر نبود، دست کم گاهی گلدوزی هم می‌کردیم، کتابی هم می‌خواندیم و بی‌دلهره می‌نشستیم تا آدم مناسبی پیدا شود.»
طلا در مس
با ادبی اغراق‌شده که خاص مردم شهرستان است
سعید سعیدی
دنیا را خوب می‌شناخت بی‌اعتباری آدم‌ها و فرصت‌ها را.
کاربر نیوشک
اشکالی هم ندارد، تمام این تجارب اگر حاصلش شناخت باشد بُعد و شخصیت به روح می‌دهد
کاربر نیوشک
اشکالی هم ندارد، تمام این تجارب اگر حاصلش شناخت باشد بُعد و شخصیت به روح می‌دهد
کاربر نیوشک
از خودش بی‌که بداند یا حتی بخواهد مغناطیسی پنهانی می‌پراکند که بر ذهن‌هایی تک‌شمار اثر می‌گذاشت.
کاربر نیوشک

حجم

۵۶۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۵۶۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۱۷۰,۰۰۰
تومان