«مثل اینکه دخترها از گذشته مستقلترند؟»
خانم نجم دستی به موهای دودی اطراف گوش کشید و آفتاب از نگین پر قیراط سوزنهایی نورانی ساخت:
«تا منظورت از استقلال چی باشد، من که آنها را سرگشتهتر میبینم، زمان ما تمام هم و غم دختران گشتن پی شوهر نبود، دست کم گاهی گلدوزی هم میکردیم، کتابی هم میخواندیم و بیدلهره مینشستیم تا آدم مناسبی پیدا شود.»
طلا در مس
با ادبی اغراقشده که خاص مردم شهرستان است
سعید سعیدی
اشکالی هم ندارد، تمام این تجارب اگر حاصلش شناخت باشد بُعد و شخصیت به روح میدهد
کاربر نیوشک
دنیا را خوب میشناخت بیاعتباری آدمها و فرصتها را.
کاربر نیوشک
اشکالی هم ندارد، تمام این تجارب اگر حاصلش شناخت باشد بُعد و شخصیت به روح میدهد
کاربر نیوشک
از خودش بیکه بداند یا حتی بخواهد مغناطیسی پنهانی میپراکند که بر ذهنهایی تکشمار اثر میگذاشت.
کاربر نیوشک