بریدههایی از کتاب چگونه دوستی کنیم
۵٫۰
(۱)
حق با کاتو بود: «ناخوشایندترین دشمنان اکثر مردمانْ به حال ایشان مفیدتر از دوستان بهظاهر خوشایندند، چرا که دستهٔ اول معمولاً حقیقت را میگویند و دستهٔ دوم هرگز چنین نمیکنند.»
حسن
رفیق صدیق در طالع پریشان یافت میشود.
سپیده اسکندری
دلیل اینکه هر انسانی خودش را دوست میدارد آن نیست که از این عشق منفعتی تحصیل میکند، بلکه انسان به خاطر خودش برای خودش عزیز است. دوستی حقیقی را درنمییابیم جز آنکه این نوع احساس را به دوستی تفویض کنیم. به بیان بسیار ساده، دوست یک خودِ دیگر است.
سپیده اسکندری
ریاکاری حقیقت را نابود میکند و بدون حقیقت لغت «دوستی» بیمعناست.
سپیده اسکندری
دوستی راستین حسابها را بازبینی نمیکند که ببیند بیشتر دادهایم یا گرفتهایم؛ نمیترسد از آنکه لطف و محبتی هدر برود یا سرریز شود و به زمین بریزد یا بیشتر از آن مقداری که جبران میشود به کاسهٔ دیگری بریزد؛ نه، دوستی چنین نیست.
سپیده اسکندری
به بیان بسیار ساده، دوست یک خودِ دیگر است.
حسن
تنها انسانهای نیک میتوانند دوستان حقیقی باشند: انسانهایی که دارای شخصیت اخلاقی ضعیف هستند البته که میتوانند دوستانی داشته باشند، اما این دوستیها فقط بر پایهٔ منفعت است، آن هم به این دلیل ساده که دوستی حقیقی نیازمند اعتماد و خردمندی و خلق نیکوست. جباران و زورگویان میتوانند از یکدیگر بهره ببرند، همانگونه که میتوانند از انسانهای نیک بهره ببرند، اما هرگز نمیتوانند در زندگی دوستیِ واقعی را بیابند.
سپیده اسکندری
در دوستی هیچچیزی قطعی و مورداعتماد نخواهد بود، مگر آنکه سینهای گشوده بیابی و خویشتنت را عیان کنی.
سپیده اسکندری
تملق هر چهقدر هم خطرناک باشد، خطرش تنها متوجه کسانی است که آماده و پذیرای آناند. بدینسان چنین است که انسانی که بیش از همه گوشش به تملق گشوده است، کسی است که با بیشترین رضایت تملق خود را میگوید و با خودش خوش است.
سپیده اسکندری
انسان متملق همواره پاسخش را شاخوبرگ میدهد تا درخور چیزی باشد که ولینعمتش میخواهد بشنود.
سپیده اسکندری
از آنجا که روابط انسانی شکننده و زودگذر است باید همواره به دنبال کسی باشیم که دوستش بداریم و او نیز دوستمان بدارد. زیرا که اگر محبت و خیرخواهی از زندگی رخت بندد، تمام خوشی آن از میان میرود.
سپیده اسکندری
حق با کاتو بود: «ناخوشایندترین دشمنان اکثر مردمانْ به حال ایشان مفیدتر از دوستان بهظاهر خوشایندند، چرا که دستهٔ اول معمولاً حقیقت را میگویند و دستهٔ دوم هرگز چنین نمیکنند.»
حسن
گفتهٔ سنکا را میتوان آیینهٔ تمامنمای فلسفه در عهد باستان دانست: «فلسفه چیزی نیست جز طریقهای برای درست زیستن یا عملی برای شرافتمندانه زندگی کردن یا هنری برای به سر آوردنِ زندگانیِ درست.»
سپیده اسکندری
برخی از رومیها دوستی را عمدتاً در چارچوبی عملی مینگریستند، یعنی بسان رابطهای میان انسانها برای منفعت متقابل. سیسرو اهمیت این قبیل دوستیها را انکار نمیکند، اما فراتر از فایدهمندی میرود و نوع عمیقتری از دوستی را میستاید. در این قِسم دوستی، دو انسان در یکدیگر خویشتنی دیگر را مییابند؛ خویشتنی که در انسانِ دیگر جویای فایده و سودمندی نیست.
سپیده اسکندری
دوستی انواع گوناگونی دارد: سیسرو تصدیق میکند که در زندگیِ ما انسانهای موجه فراوانی وجود دارند که با آنها در ارتباطایم و ایشان را دوست خود میخوانیم، مثلاً همکاران، همسایگان یا آشنایان به هر طریق دیگری. اما او میان این دوستیهای متداول و کاملاً سودمند و دوستان نادرهای که در سطح بسیار عمیقتری خودمان را به آنها متعهد میدانیم، قایل به تمایز است. این دوستیهای خاص ضرورتاً نادرند، زیرا مستلزم آناند که زمان بسیار بیشتری صرفشان کنیم و از خودمان مایه بگذاریم. اما اینها همان دوستانیاند که زندگیمان را تغییر میدهند و ما نیز دگرگونشان میسازیم.
سپیده اسکندری
دوست از شما انسان بهتری میسازد: هیچکس در تنهایی شکوفا نمیشود. در تنهایی راکد خواهیم ماند و نمیتوانیم خود را چنان که هستیم ببینیم. دوست حقیقی شما را به چالش میکشد تا انسان بهتری شوید چرا که نیروی درونتان را درمییابد.
سپیده اسکندری
دوستان با یکدیگر صادقاند: دوست همواره چیزی را به شما میگوید که لازم است بشنوید و نه چیزی را که میل دارید به شما بگویند. انسانهای فراوانی در دنیا وجود دارند که برای اهداف شخصی مجیزتان را میگویند، اما فقط یک دوست واقعی ــ یا یک دشمن واقعی ــ خطر خشم شما را به جان میخرد و حقیقت را به شما میگوید. برای آنکه انسانی نیک باشید باید دوستانتان را بشنوید و گفتههاشان را پذیرا باشید.
سپیده اسکندری
زندگی جز آنکه بر خیرخواهی متقابل یک دوست استوار باشد، چگونه میتواند به زیستنش بیرزد؟ چه چیز شیرینتر از آن است که کسی را داشته باشی و بتوانی بیپروا با او از هر دری سخن بگویی، چنان که گویی با خویشتن سخن میگویی؟ چگونه میتوانی از اوقات خوش زندگی لذت ببری اگر کسی را نداشته باشی که به اندازهٔ تو از کامیابیات خرسند باشد؟ و تحمل شوربختی چه دشوار است مگر کسی باشد که حتی بیش از تو بار آن را به دوش کشد.
سپیده اسکندری
ارتکاب عمل نادرست به خاطر دوست هرگز اشتباه را توجیه نمیکند. به خاطر بیاورید که دوستی بر فضیلت استوار است. اگر دوستی از شما توقع انجام شرارتی را دارد، ادامهٔ آن رابطهٔ دوستانه دشوار است.
سپیده اسکندری
بگذارید نخستین قانون دوستی را چنین تعریف کنیم: تنها آنچه را شرافتمندانه است از دوستانت بخواه و تنها آنچه را عادلانه است برای دوستانت انجام ده، اما منتظر نباش که از تو تقاضا کنند. بگذار اشتیاقت همواره حاضر باشد و تردیدت غایب. توصیهٔ صادقانهات را آزادانه بگو. در میان دوستانت، همواره به مشورت معاشران خردمند خود گوش بده. دوستان حقیقی باید به یکدیگر توصیهٔ صادقانه کنند و این کار را نهتنها با صراحت، بلکه اگر نیاز بود، با تحکم انجام دهند. و به این توصیه باید گوش سپرد.
سپیده اسکندری
دوستان ایمنترین و پایاترین داراییای هستند که هر کس میتواند داشته باشد. حتی اگر دست تقدیر تمام ثروتها را به کسی ببخشد، بدون خوشیهای دوستان، زندگی پوچ و فلاکتبار است.
سپیده اسکندری
قولی است درست که نخست خودت انسانی نیک باش و سپس در پی انسانی مشابه خود بگرد
سپیده اسکندری
اگر گوشهای انسان چنان بسته باشد که حتی حقیقت را از جانب دوست نیز نشنود، دیگر به او امیدی نیست. در این مورد، چنان که در بسیاری چیزها، حق با کاتو بود: «ناخوشایندترین دشمنان اکثر مردمانْ به حال ایشان مفیدتر از دوستان بهظاهر خوشایندند، چرا که دستهٔ اول معمولاً حقیقت را میگویند و دستهٔ دوم هرگز چنین نمیکنند.» عبث آنکه انسانها به وقت نصیحت از آنچه باید نمیرنجند و از آنچه نباید میرنجند: به سبب کار خطایشان ناراحت نمیشوند، بلکه انتقاد ناراحتشان میکند! درحالیکه باید برعکس باشد، از خطا غمگین شوند و از اصلاح شادمان.
سپیده اسکندری
ما باید هر رنج زودگذر را تاب بیاوریم، گو هر چهقدر دهشتناک باشد.
سپیده اسکندری
حجم
۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
حجم
۶۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۶ صفحه
قیمت:
۲۹,۰۰۰
۱۴,۵۰۰۵۰%
تومان